۰

آیا فارسی‌زبان‌ها نمی‌توانند حکومت کنند؟

سه شنبه ۲۶ حمل ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۴
آیا فارسی‌زبان‌ها نمی‌توانند حکومت کنند؟

در حالی که سال‌ها پیش، سلیمان بن عبدالملک در بارة فارسی‌زبان‌ها گفته بود: «من از ایرانیان شگفت دارم. هزاران سال سلطنت کردند و یک‌ساعت به ما محتاج نشدند، در صورتی که صدسال است که حکومت می‌کنیم و یک‌ساعت از آنان بی‌نیاز نیستیم». اما در این روزها با در صدرقرارگرفتن تیم عبدالله عبدالله، در انتخابات ریاست جمهوری، برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که برخی حلقات فاشیستی، تبلیغاتی را در بیرون و درون کشور راه‌انداخته‌اند مبنی براین‌که تیم اصلاحات و همگرایی فاقد ظرفیت‌های مدیریتی بوده و نمی‌تواند کشور را اداره کند و در صورت پیروزی آن‌ها، افغانستان به سوی بحران خواهد رفت. تبلیغاتی را که امروزه لابی‌های مانند زلمی خلیل‌زاد و ستار سیرت و در مجموع اعضای حلقة روم راه انداخته‌اند، اگر از یک‌سو اهدافی چون فریب افکار عمومی مردم و دولت‌های کشورهای تأثیرگذار در مسایل افغانستان را دنبال می‌کند، از سوی دیگر، در حقیقت جنگِ روانی است که علیه تیم اصلاحات و همگرایی راه انداخته شده تا به یک حکومت ایتلافی تن دهد. تیم اصلاحات و همگرایی، اگرچه یک تیم فراگیر و همه‌شمول بوده و ترکیبِ قومی کشور در آن کاملاً رعایت شده است، اما به دلیل تعلق شان به حوزة مقاومت و ضدطالبانی، برای برخی حلقات قوم‌گرا چندان مطلوب و قابل‌تحمل نبوده و متعلق به فارسی‌زبان‌ها تلقی می‌گردد.
اگر بپذیریم که تیم اصلاحات و همگرایی تنها متعلق به فارسی‌زبان‌ها است، آن‌چه که این ادعاهای برتری‌جویانة قومی آن‌هارا به چالش کشانده و پرده از ضعف منطق و استدلالِ آن‌ها بر می‌افگند، داده‌هایی تاریخی منطقه می‌باشد. داده‌هایی تاریخی نشان می‌دهد که فارسی‌زبان‌ها نه تنها با امور حکومت‌داری و دولت‌داری آشنا هستند، بل همواره اداره و دیوان این سرزمین توسط آن‌ها مدیریت شده و بیش‌تر سیاست‌نامه‌ها و نصیحت‌الملوک‌ها و «تاریخ‌الوزرا»ها توسط آن‌ها نوشته شده است. صادقانه باید گفت از دانش سیاسی فارسی‌زبان‌ها نه تنها حکومت قبایل ترک و مغول، خلافت بغداد نیز مستفید می‌شد. حضور خانوادة برمکیان در دستگاه بغداد و حضور وزیران فارسی‌زبان مانند خواجه نظام‌الملک و ... در دستگاه سیاسی قبایل ترک و مغول و تأثیرگذاری آن‌ها در امر دولت‌داری چیزی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. سیاست‌نامه‌هایی را که فارسی‌زبان‌ها نوشته بودند به شهادت پژوهش‌گران مانند ماریو گرینیاسکی، از منابع مهم مورد استفادة کارگزاران دستگاه‌های دولتی دورة اسلامی بود. بنابراین، ادعاهایی برتری‌جویانة شخصیت‌های مانند خلیل‌زاد و یون، نه تنها با داده‌های تاریخی ناسازگار اند، بل با عقل و منطق نیز ناسازگار می‌باشد. چگونه می‌توان ادعا کرد که در قرن بیست و یک، از میان چندگروه قومی که در یک جغرافیا زندگی می‌کنند، تنها یکی از آن‌ها می‌تواند حکومت کند و بس؟ من شخصاً این تبلیغاتی را که امروزه علیه تیم اصلاحات و همگرایی راه انداخته شد، شوخی‌های سیاسی بیش نمی‌دانم؛ شوخی‌هایی که هیچ سازگاریِ با واقعیت ندارد. خوب است که این بزرگواران به جای دامن‌زدن به مسایل قومی، بیایند به اصل دموکراسی و مردم‌سالاری احترام گذاشته و به حکومتی که برخاسته از انتخابات و آرای مردم باشد، گردن نهند. آن‌ها باید درک کنند که پیروزی تیم اصلاحات و همگرایی نه، بل هرگونه بی‌اعتنایی به پروسة انتخابات و دست‌برد در آرای مردم، این سرزمین را به سوی بحران سوق خواهد داد.
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


عبدالغفار
Afghanistan
آقای نویسنده و برادران دیگر توجه و انرژی خویش را سوی مثبتی دیگری ثوق دهبد و با این گونه پروهش های تاریخ خورده وقت تانرا ضایع نکنید. اگر قبلا نوشته های در فارسی شده نویسنده های آنان در کل تنها فارسی زبانها نه بلکه اقوام دیگری نیز بوده اند که فارسی یعنی زبان کتابت آن وقت را بکار میبردند ولی فعلا که آن وقت گذشته و هر قومی میخواهد به زبان خود بنویسد و مکالمه کند این هم حق ایشان است. البته فارسیان شما در ایران با اظهار کینه آنان در مقابل زبانهای دیگر حتی زبان قرآن یعینی عربی این را ثابت ساخت که فارسی باید در محوطه قبلی خویش یعنی صرفا ایران منحصر شود و در صورت امکان در آنجا نیز حقوق زبانهای دیگر اعاده شود. البته این نیز خیلی ها در شرایط کنونی در افغانستان ثابت است که فارسی زبانان چیز فهم های در عرصه های مختلف کشورداری ندارند و تنها به زور و زر ایران، پاکستان و حتی امریکا برای کسب ثروت و ضعف و بلآخره تجزیه این کشور کار مینمایند، که البته این تیم شامل تمام قوم تاجک نه بلکه افرادی محدودی ان. آنان که "پوهنتون" را که محض یک کلمه است تحمل کرده نمیتوانید، چطور میتوانید ادعای حکومت داری فراگیر را نمائید؟ و نویسنده گان شما که در هر مضمون یادی از فاشیست های پشتون مینماید، یکبار لطف نموده و فاشیست های فارسی چون حفیظ منصور که لوایح سنگی دولتی پشتو را در دوران ریاست اطلاعات و فرهنگ/رادیو تلویزیون با چکش خورد میکرد، نیز یادی برای خواننده گان خویش بدهید تا دال بر انصاف و ترد عمومی فاشیستان، نه تنها پشتون، از جانب شما بوده و برای خواننده گان نیز جالب باشد.
سید محمد امین عالمی
Singapore
جناب عبدالغفار عزیز سلام ! از نوشتارتان چنین برمی آید که فردی هستید که اهانت ، زیاده خواهی و خودبرتربینی بخش های تفکیک ناپذیری از شخصیت تان را شکل می دهد . با این حساب ، مرا با شما حسابی نیست . اما انصافا با خود بیندیش که اگر من نخواسته باشم "دانشگاه " را " پوهنتون " خطاب کنم گناهی مرتکب شده ام ؟ اگر دانشگاه نادرست است پس شما مجبور به ویران کردن مساجد" عیدگاه " و یا هم تغییر نام آن ها هستید . همین گونه واژه هایی مثل عبادتگاه ، پرورشگاه ، ارایشگاه ، آرامگاه و.... اگر وازه ی دانشگاه از زبان فارسی نیست پس واژه های فوق را هم باید خارج از این زبان دانست و اگر چنین فرضیه ی احمقانه ای هم پذیرفته شود باز هم مجبور خواهید بود که حضرت حافظ را شاعر غیر فارسی زبان بدانید زیرا او در شعرهایش بارها و بارها از واژه هایی هم چون بتکده ، میکده ، آتشکده و ... بهره برده است . حال وقتی من بگویم دانشکده به مزاق شما خوش نمی خورد ؟ به درک که خوش تان نمی آید . من به زبان خودم صحبت می کنم و این حق مسلم من است . خداوند هدایت تان کند - در گام نخست به سوی مطالعه و پرهیز از دروغ پراگنی -
اصيل
باعرض سلام ؛
حقيقت اينست كه اقوام ديگر را به اصطلاح عام خو برده است !
در افغانستان بيش از 85% تسلط كامل به زبان فارسي داشته و روزمره - چه به حيث زبان اول و چه به حيث زبان دوم به آن صحبت ميكنند ، ولي وقتي كه صحبت از فيصدي ميشود آواز پشتو بلند ميشود !!
پشتو زبانان 30 الي 35 فيصد نفوس را تشكيل مي دهند ، حالانكه از ميان همين فيصدي بيشتر آن حتي به زبان مادري خويش صحبت نميتوانند ! طور نمونه ظاهر شاه و زلمي رسول را كه همه ميشناسند.
همه پشتون به زبان فارسي صحبت ، نوشته و خوانده ميتوانند ، حالانكه حتي از همين پشتون ها 80 فيصد شان حتي سواد پشتو نداشته و به فارسي ميخوانند ، ميگويند و مي نويسند !!
اگر واقعآ موضوع فيصدي در بين باشد ، افغانستان صرف يك زبان رسمي بايد داشته باشد و آنهم فارسي !!
پشتون
باسلام پشتو زبان باهوش است میتونه به همه زبانهای دونیا بنویسه وصوبت کنه اما فارسی زبان فقط زبان خودش بلد است ما به زبان انگلیسی صوبت کنه باز زبانش اصلی شود این فکرت اشتبااست هیچ وخت نمیشود به پول افغانستان فارسی نوشته شود 75 درصد پشتو زیاد است اما فارسی کم است چطور اینکان داره که زبان افغانستان اصلی فارسی شود؟؟؟؟؟؟
سیب
باسلام اصیل که حرف مفد زدی مثلی که هیچ سوادی نداری چطور اینکان داره 75 درصد پشتو زیاد باشه وزبان اصلی افغانستان فارسی شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ما به زبان انگلیسی صوبت میکنم باز زبان اصلیم انگلیسی شود؟؟؟؟؟؟؟؟افغانستان افغانستان است !!!!!!
فارسی ستیزی و تاجیک ستیزی کار را بجای نمی کشاند جز تباهی مملکت و پر فروز شدن حس جدائی خواهی در بین اقوام غیر از پشتون. بنابراین، در شرایط کنونی یگانه عاملی که باعث همپذیری و همسویی میشود تحمل شکیبایی و همپذیری می باشد نباید به این تفرقه ها دامن زده شود و آتش انتقام را بیشتر در وجود هر شخص شعله ور بسازیم بهترین گزینه پذیرفتن نتایج انتخابات است بدون دستبرد در آراء مردم
کریم از رحمن مینه
Afghanistan
برای مردم از حکومتداری فارسی زبانان معجزه نسازید و به صفحات خیلی دورتر تاریخ مردم را دعوت ننموده بلکه به تاریخ نزدیک حکومت استاد ربانی مردم را رجعت دهید و اگر فکر میکنید که آن زمان جنگ بود و فلان و فلان وی را به حکومتداری خوب وا نگذاشت این هم ناخردی شخص ربانی و گروه فارسی زبان او بود که موقف خویش را در جامعه نشناخت و به همکاری روس، کشوریکه در ظاهر در مقابلش اعلاد جهاد کرده بود، برای مردم حکومت فارسی زبانان را به نمایش گذاشت.
علی
بحث از حکومت کردن ویا نکردن کدام گروه چندان منطقی نیست بلکه ما به این اندیشه کنیم که در کاندید اصلاحات و همگرایی چه ظرفیت به وجود آمده است که بتواند افراد غیر از حلقه خود را در بدنه دولت قبول کند و در پایان بدون کدام منازعه حکومت را به شخص دیگر تحویل نماید. اگرچه من خودم به شخصه به این باورم که به رای مردم احترام گذاشته شوند وهرچه از صندوقها برون امد بدون تقلب و خیانت به رای مردم اعلام شود. حکومت ملک مورثی پدری یک قوم که نیست تا کسانی دیگر نه جرئت گرفتن آن را و نه لیاقت حکومت داری داشته باشد. کاش این بار مردم ما فهمیده باشند که در طول تاریخ افغانستان حکومت به دست یک قوم بوده اینها چه خدمتی به افغانستان کردند؟ بجز ویرانی!
وصال
Afghanistan
وقتی من نیز با خوش باوری با شماری همنظر بودم که شاید همین حکومتداری پشتونهاست که باعث عقب مانی کشور شده ولی زمانی کار داوطلبی برای بهبود منطقه خود به را انداختم استعداد تاجکها را نیز آزمودم و دیدم که تفاوتی ندارند. اینها برتری مدنی خویش را صرف در پوشیدن بوت و پطلون دانسته و خود را از پشتونها مترقی تر میدانند. در حالیکه اگر پشتونها تیز بازار نیستند حد اقل لجوج نیز نیستند.
عبدالغفار
Afghanistan
اینکه اهانت ، زیاده خواهی و خودبرتربینی را بخش های تفکیک ناپذیری از شخصیت من خوانده اید، قابل تعجب و از روی سطور پائین انصافاً مشخصات خود شماست. بدین معنی که زبان خودت باید در داخل پوهنتون تدریش شود. کتابها و کتابچه های محصلان باید به زبان فارسی سیاه شده باشند، استادان از هر قومیکه باشند باید به اصطلاح همفکرانت به فارسی شیرین لکچر و لکچر نوت بدهند، هزارها هزار محصل و شاگرد باید در پوهنتونها و مکاتب به زبان فارسی آموزش نمایند و در مقابل خودت باید یک تنها لفظ "پوهنتون" را نیز در لوحه برداشت ننمایی و باوجود این همه باید تو به اسم های خیلی مهذب یاد شوی و من به اسمهای که خودت نثار من کرده ای یاد شوم. این هم است انصاف خودت و امثال خودت به سرکرده گی دبل عبدالله که از همین دلیل رو به تقلب کرده و با تقلب و نوکری شرق، غرب، ایران و پاکستان خود را به قدرت میرساند و همانند سالهای قدرت ربانی حکومت خود را صرف از تاجکان و آنهم در دو کیلومتر مربع کابل منحصر مینماید. پوهنتون همانند قول اردو و لغات دیگر فارسی و حتی ترکی مانند نظام قراوال وغیره از جمله مصطلحات ترمینالوژی کشور است. نباید به آن تاخت و تاز نمود و دو پای را در یک موزه کرده و با کشت و خون و تفرقه افگنی در صدد تغییر آن شد و خود را بدینگونه فرهنگی و مدافع قوم تاجک دانست. همچنان نباید همانند برادر ما اصیل جان صرف خود را در قریه خود فکر کرد که شاید در آنجا شمار پشتونها کم باشد و از روی آن پشتونها را در سراسر افغانستان 30 و یا 35 فیصد شمرد که البته این یک توطئه استعمارگران برای تفرقه و تسخیر کشور است. ما باید به شمال، جنوب، شرق و غرب کشور خود نظر انداخته و از روی انصاف قضاوت نمائیم.
پربازدیدترین