یک دسیسه قوی علیه دموکراسی و مردمسالاری در افغانستان جریان دارد. دموکراسی نوپای افغانستان را برخیها تصمیم دارند، به بهانههایی گوناگون، سبوتاژ کنند و تحریم نمایند. کسانی که این روند را رهبری میکنند، تکنوکراتهای از غرب برگشته و اغلب عضو حلقه روم میباشد؛ حلقهیی که در گذشته بر محور شاه سابق کشور گرد آمده بودند. این حلقه، گاهی جنبش طالبان را یک حرکت بومی و برخاسته از میان مردم خوانده و کوشش میکنند که از حساسیتهای جهانی در برابر آنها کاسته و زمینه رسیدنِ آنها را به قدرت فراهم نمایند، و گاهی هم انتخابات افغانستان را زیر سئوال برده و دم از ایجاد و تشکیل حکومت ائتلافی و موقت در کشور میزنند.
در سال ۲۰۰۱ میلادی، هنگامی که رژیم طالبان توسط مجاهدین و جامعه جهانی سرنگون گردید، این گروه در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک گروه تروریستی شناخته میشد و بیشترِ رهبران آن تحت پیگردِ نیروهایی ائتلاف مبارزه علیه تروریزم قرار داشت. اما با لابیگریهایی حلقه روم و حمایت حامد کرزی، رییس جمهور کشور که خود نیز عضو آن حلقه بود، از مواضع آنها در سطح بینالمللی، آهسته آهسته تعریف طالبان از یک گروه تروریستی به یک گروه شورشی و ناراضی تقلیل یافت و به عنوان یک جنبش سیاسی شناخته شد. این گروه در گذشته نیز همکاریهایی با طالبان داشتند؛ به گونهیی که محمدظاهر، شاه سابق کشور، در سال وقتی طالبان پایتخت کشور را تسخیر کردند، فتح کابل را برای آنها تبریک گفته و ظاهراً شایعات و آوازههایی را نیز در رسانهها مطرح کردند مبنی براینکه حرکت طالبان در حقیقت اقدام نظامی است از سوی برخی کشورها برای برگرداندن شاه مخلوع به قدرت در کشور. در رأس این گروه، فعلاً عبدالستار سیرت قرار دارد. ستار سیرت یکی از فعالان کنفرانس بن به نمایندگی از تیم روم بود. او که در ۱۳ سال پسین از صحنه سیاسی کشور دور بود، اکنون پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۱۶ ماه حمل، بار دیگر به کابل آمده و با برگزاری کنفرانسهایی مطبوعاتی مسأله تشکیل دولت موقت را مطرح میکند. عمدهترین استدلالی را که این گروه علیه دموکراسی مطرح میکنند، سنتیبودن جامعه افغانستان و قبیلهیی بودن آن باشد. از دید این گروه، جامعه افغانستان، یک جامعه قبیلوی است و مردم افغانستان امروزه به آن شعور سیاسی دست نیافته که سزاوار حکومت دموکراتیک و برخاسته از آرای مردم باشند. بنابراین، انتخابات افغانستان را نباید جدی گرفت، بل باید حکومت موقت ایجاد کرد.
آجندا و برنامه دیگری این گروه تعقیب میکند طالبانیسازی دولت است. این گروه همواره در رسانههای جهانی از عدم دعوت شدن طالبان در کنفرانس بن سخن گفته و آن را بزرگترین اشتباهی میدانند که باعث ناامنیهای موجود در کشور گردیده است.
این گروه را در سطح جهانی کشورهایی مانند پاکستان و انگلستان نیز همراهی میکنند. ویلیام فاکس، وزیر دفاع پیشین انگلیس، نیز باری افغانستان را یک کشور ورشکستهی قرن سیزدهمی خوانده بود. سیاستمداران پاکستانی نیز همواره در سخنرانیهای شان، طالبان را نماینده واقعی مردم افغانستان میخوانند نه دولت مشروع کشور را.
اما آنچه که برداشت این گروه از اوضاع سیاسی کشور را به چالش میکشد، انتخابات ۱۶ حمل است. ۱۶ حمل در تاریخ افغانستان یک روز استثنایی است. مردم افغانستان در این روز نه تنها به طالبان «نه» گفتند، بل همزمان علیه کسانی نیز ایستادند که افغانستان را سزاوار دموکراسی نمیدانند. تصاویری که از روند رأیدهی در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شده است، نشان میدهد که شهروندان افغانستان، در آن روز با وجود تهدیدهای شدید امنیتی و هوای نامساعد، ساعتها در زیر بارش شدید باران، در صفهای طویل و دراز، در مراکز رأیدهی منتظر نشسته و سرانجام، نامزد مورد نظرشان را برگزیدند. آن روز واقعاً روز «نه» گویی به اشخاصی بود که علیه دموکراسی در افغانستان دسیسه میکردند و اکنون نیز در پشت تریبون ها می عفند.
عبدالشهید ثاقب-
خبرگزاری جمهور
امروز هر فرد اگاه كه دست رسی به انترنت دارد میتواند دیگران را از حقایق اگاه بسازد . یعنی مردم ضرورت ندارند كه حرف های چند رسانه تبلیغاتی را كه از طرف امریكا انگلیس و دیگر كشور ها رهبری میشوند قبول و باور كنند . مردم كه باین گونه شخصیت ها ارتباط های شخصی دارند حرف های انها را كه در محافل خصوصی میزنند ماهرانه ثبت كرده به گوش همه مردم برسانند تا مردم به شخصیت واقعی انها اگاه شوند و هر روشن فكر نیز وظیفه و رسالت خودرا ادا ء كرده باشد .