۰

درسهایی که باید از تهاجم اسرائیل به غزه آموخت

کمال الدین حامد
سه شنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۱
برخلاف بزدلی شاهان سعودی و حوزه خلیج، اسرائیل ضعیفتر از آب برآمد از آنچه که فکرمیشد. غزه باریکه ای با حدود ده کیلومتر عرض، برای سومین بار است که مقاومت میکند و اسرائیل نمیتواند به اهدافش برسد. افشای سه امر: ضعف اسرائیل، سازماندهی حماس و بی غیرتی اعراب
درسهایی که باید از تهاجم اسرائیل به غزه آموخت

اسرائیل آماده آتش بس است بدون اینکه به هدف خودش ( نابودی و توقف حملات راکتی حماس) برسد و بی بی سی برای سرپوش گذاشتن به این شکست، گفت که شاید اسرائیل نمیخواهد حماس از هم بپاشد! خوب پس برای چه جنگ میکند و خود ناتانیاهو میگوید که برای ازبین بردن حماس جنگ را به راه انداخته است.
درسهایی که با توجه به این قضیه آموختنی است:

نخست: تجاوز و جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین تقاطع تفکر صهیونیزم و اندیشه های جهانی را به نمایش گذاشت؛ به این معنی که صهیونیزم تنها با مردم فلسطین و مسلمانان در جنگ قرارندارد بلکه اساسا اندیشه ای برضد تمام اندیشه های جهانی می باشد .
هیچ اندیشه ای درجهان معاصر با مبانی تفکر صهیونیزم قابل جمع نیست و نمیتواند دیدگاه تاریخی (بندگان برگزیده ) را تحمل نماید .

دوم: اسرائیل بیشتر از اینکه گرداننده سیاست غرب به نفع خودش باشد (آنطوری که فکر میشود ) اهرمی در دست غرب، بخصوص امریکا است .
طلای سیاه توجیه کننده استفاده دایمی از این اهرم میتواند باشد. برای اینکه خاورمیانه با همه پتانسیل های مثبتش برا ی جهان اسلام و منطقه، به صورت منبع تأمین کننده انرژی و تجارت برای غرب باقی بماند اسرائیل نیز باید حمایت و تقویه گردد .
حکام شرابخوار عرب فقط با پندگرفتن از جنگ شش روزه همیشه اسرائیل را به عنوان یک هیولای شکست ناپذیر تصور میکنند .

سوم: صهیونیزم ثابت کرد که در تضاد با تمام مبانی همزیستی مسالمت آمیز میان بشریت است .
موضعگیری اکثرکشورهای کاتولیک امریکای جنوبی نشان داد که جهان نیز در حال درک نمودن این اصطکاک است و از این بیشتر امکان ندارد که اسرائیل قدرت درک جهانیان را به مسخره گیرد .

چهارم: نسبت به هرجنایتکار دیگر، نتانیاهو بی پرده اعلام کرد که با وجود هشتاد درصدی بودن تلفات غیرنظامیان در جنگ غزه به این جنایت ادامه میدهد و توجهی به تلفات بی گناهان ندارد؛ اما موضعگیری نهادهای جهانی مانند حقوق بشر و امثال آن به صورت خنثا گونه نشان داد که این مفاهیم، ریاکارانه است تا واقع گرایانه .
جنگ غزه بیشتر از اصطلاح دیگر، اصطلاحاتی چون کرامت انسانی و حقوق انسانی را به محاق فرستاد و نشان داد که اینها پوششی اند برای تحکیم هرچه بیشتر هژمونی غربی و نمیتوان به افراد ریاکاری که در رأس یا تنه این سازمانها اند، فریب دل بست .

پنجم: برخلاف بزدلی شاهان سعودی و حوزه خلیج، اسرائیل ضعیفتر از آب برآمد از آنچه که فکرمیشد. غزه باریکه ای با حدود ده کیلومتر عرض، برای سومین بار است که مقاومت میکند و اسرائیل نمیتواند به اهدافش برسد. افشای سه امر: ضعف اسرائیل، سازماندهی حماس و بی غیرتی اعراب .

ششم: یک وقتی بود که صدام با طمطراقی خواهان نابودی اسراییل در ظرف چند دقیقه میگردید، ناصر هم همین هارا میگفت و حافظ اسد نیز همینطور. ولی اسرائیل اینها را چنان بی خاصیت ثابت کرد که نتوانستند برابر حزب الله بر اسرائیل فشار وارد نمایند چه برسد به ازمیان برداشتن اسرائیل . اینها همه امروز نیستند ولی آنچه ثابت شد تو خالی بودن حکام مستبد عربی و بی خاصیت بودن شاهان عیاش عربی است .

هفتم: برخلاف صدام و امثال او که درمیان مردمش از نفوذ واقعی چندانی برخوردار نبودند، حماس دارای نفوذ و محبوبیت فوق العاده میان مردمش می باشد. پس گفته میتوانیم که حماس سازماندهی و نفوذ معنوی را یکجا نموده است و الّا نمیتوانست اینطور دوام بیاورد .

هشتم: بنابر داده های اطلاعاتی اسنودن، شاهان سعودی و امارات عربی، مصارف دو طرفه جنگ اسرائیل و حماس را می پردازند. این دلالان بی خاصیت بزرگترین خیانت را در قبال امت مسلمه و وجدان بشری مرتکب گردیدند و از آن بدتر مفتیان مفت خور درباری شان با بدعت خواندن حتا مظاهره به نفع مردم غزه، استفاده ابزاری از دین را به نمایش گذاشتند .

نهم: مقاومت حماس یک امر دیگر را نیز واضح کرد و آن تفاوت فاحش جهاد علیه مردم خود مانند (طالبان، داعش و امثالهم) با جهاد علیه متجاوزین بود .
اینجا است که دیده میشود شاهان بی خاصیت عربی گروه اول که علیه مردم خود جهاد میکنند را، تمویل میکنند و از حماس حتا پشتیبانی لفظی شان را نیز دریغ می نمایند .

دهم: مسلمانان نشان دادند که بیدارشده اند. چون عکس العمل عمومی میان مسلمانان بسیار برجسته بود و این مسئله، دو امر را نوید میدهد: یکی بیداری اسلامی در قالب اندیشه جهانی اسلام؛ اگرسلفی گرایان این اندیشه را از داخل ضربه نزنند و دوم هم بالا رفتن همبستگی میان مسلمانان صرف در قالب اسلام.
وضعیت فلسطین و جهان اسلام نشان داد که بگفته مرحوم سلجوقی، سلفی گرایان بیشتر از اینکه به خیر جهان اسلام عمل کرده باشد به ضرر آن عمل نموده اند و موتر درگل رفته امت مسلمه را به ریورس (عقبگرد) انداخته است .
امروز ما شاهد چندین جنگ تحت زعامت فکری اینها در داخل کشورهای اسلامی می باشیم: جنگ شیعه و سنی، جنگ صوفی وسلفی و جنگ ظاهرگرایی و عقل گرایی؛ با نمونه هایی مانند بوکوحرام، داعش و الشباب.

یازدهم: نوعی از اتحاد امت مسلمه تحت زعامت غیرعرب ها در راه است که میتواند نوید دهنده عزت دوباره این امت در سطح جهان باشد. نزدیکی موضع سیاسی ــ فکری ترکیه، ایران، مالزی و پاکستان نشان دهنده همین امر میتواند باشد .
به هرصورت مقاومت جانانه حماس بسیاری از محاسبه ها را غلط ثابت کرد و اراده الهی را برتر .
من منتظر ناچاری هرچه بیشتر اسرائیل هستم نه به صورت آرمانی و نیایشمندانه بلکه به صورت محاسبه و واقع نگرانه .
کمال الدین حامد- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین