۰

کشتار در غور به جرم هزاره بودن یا شیعه بودن؟

شنبه ۴ اسد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۳
به هرصورتی که باشد شریک اصلی جنایت کسانی اند که به شکل مدرن تری بر تمامیت خواهی قومی اصرار میکنند و با توسل به لجاجت های مزمن و لفاظی های افراطی، هیزم آور این آتش می باشند.
کشتار در غور به جرم هزاره بودن یا شیعه بودن؟

درکشور ما به صورت نا اعلان شده منسوب بودن به برخی اقوام و یا به برخی مذاهب فقهی نزد طیف دیگر، نوعی جرم پنداشته میشود .
روی هم رفته اکثرجنگ های گذشته با این طرز دید گرم نگهداشته شده و یا روی آن سرمایه گذاری شده است.
حادثۀ غور عریان ترین قتل عامی بود که برمبنای قومیت یا مذهب صورت گرفت .
در قانون تکوین، انتخاب قومیت برای یک انسان اختیاری نیست.
این من نبودم که بودن ازاین قوم را انتخاب کرده ام بلکه این پروردگار بود که مرا میان این قوم به وجود آورد.
برفرض برتری قومی، در این برتری انسان ها نقش ندارند و انسان ها نیستند که خودرا از میان قوم برتر به دنیا آورده باشند.
پس اعتقاد به برتری قومی در عین حالیکه اسلامی و عقلانی نیست احمقانه هم است برای اینکه فرد برتری طلب، به ویژگی ای می بالد که در به وجود آوردن آن نقشی نداشته است .
یک زمانی در دنیا ملیت گرایی، بازار سیاسی داشته و اعتقاد به برتری قومی شکل هنجاری به خود می گرفته است اما چون هیچ پایه و اساس عقلی و انسانی نداشت امروز جز برخی از یهودیان لجوج و افراد عقده مند روانی، به برتری قومی باور ندارند .
ولی یکی از شگفتی های کشور ما، معتقدبودن برخی افرادی از طیف تحصیل کردگان و یا در اصطلاح از میان استادان دانشگاهها به برتری قومی می باشد که از شگفتی های منحصربه فردکشور ما محسوب میگردد.
باید توجه نمود که قاتلین هزاره ها در ولایت غور قطعاً منسوب به یکی از این دوطیف است:
جاهلان باقی مانده از دوره ماقبل تاریخ و یا از هوشیاران و بازیگران اصلی بسیاری از قضایا.
چون این کار یا برخواسته از تعصب جاهلانه است و یا نوعی توطئه زیرکانه می باشد.
به هرصورتی که باشد شریک اصلی جنایت کسانی اند که به شکل مدرن تری بر تمامیت خواهی قومی اصرار میکنند و با توسل به لجاجت های مزمن و لفاظی های افراطی، هیزم آور این آتش می باشند.
تقسیم نمودن مردم این کشور به مردمان اصلی و فرعی، شکل مدرن اعتقاد به برتری قومی است که به نوعی اصلی ها را صاحب این خاک و فرعی ها را قابل نابودی قلمداد میکند.
قتل مسافرین هزاره در غور تبارز جنایت است نه اصل جنایت.
اصل جنایت، توسعه فکر تمامیت خواهی از طریق رسانه ها و سایر طرق نرم می باشد که خودرا به صورت عملی در عملکرد قاتلین مسافرین غور نشان میدهد.
آنچه مربوط میشود به مذهب (منظور من مذاهب فقهی است)، مسأله به صورت دیگری است و آن اینکه مذهب، ظاهراً یک امر انتخابی است نه جبر بیولوژیک مانند قومیت.
هرکی هر مذهبی دارد باید آن را انتخاب نموده باشد چون انسان منهای یک مذهب، یک انسان است و تمام مذاهب، مدعی رشد انسانیت است نه مدعی ساخت انسان.
ولی قضیه مذهب نیز در کشورما نسبت به جاهای دیگر این کره خاکی فرق میکند.
درکشور ما به لحاظ عقب ماندگی منحط فرهنگی، مذهب نیز به شکل میراثی طرفدار دارد نه به شکل انتخابی.
روی همین ملحوظ است که در طول تاریخ، طرفداران مذاهب درکشورما به صورت نسلی ازدیاد یافته اند نه به صورت انتخابی. بنابراین اگر من که سنّی هستم در خانۀ شیعه به دنیا می آمدم قطعا حالا شیعه بودم نه سنّی و آنی که شیعه است اگر فرزند یک سنّی بود حتما حالا سنّی بود نه شیعه.
تمام مباحثی که درکشورما روی مسایل مذهبی صورت میگرد با فرض باور جزمی به درست بودن یک مذهب و خطابودن جانب مقابل، راه اندازی میشود. پس ما در کشور خود به نوعی در مذهب نیز جبر بیولوژیک داریم.
روی همین ملحوظ است که معتقدین به کافربودن یک مذهب در کشور ما چند برابر آنانی اند که اهل یک مذهب را به قتل میرسانند.
تکفیرکنندگان شیعه چندین برابر قاتلین آنهااند؛ همین طور تعداد کسانی که سنی ها را مؤمن نمیدانند بسیار زیاد اند نسبت به کسانیکه مثلا در ایران به جرم سنی بودن به قتل میرسانند.
ایران را مثال زدم برای اینکه همیشه اکثریت اقدام به حذف ف زیکی میکند و اقلیت این کار را نمیتواند.
پس جنایتکاران اصلی، شیعه کُشان نیستند.
بلکه تکفیرکنندگان شیعه و سنی است که در لایه های مورد احترام جامعه زندگی میکند و برای قاتلین نوعی مجوز می بافند .
کشتار غور اگر برای راه اندازی دشمنی قومی یا مذهبی، کسانی مرتکب شده باشند نگرانی درازمدت نیست چون این اعمال مردم را بیشتر به تحمل یکدیگر وا می دارد و اگر واقعا از روی تعصب قومی و مذهبی صورت گرفته باشد بسیار خطرناک است برای اینکه تعصب، قطع نظر از نتیجه عملی میگردد.
نمونه های تعصب قومی که منجر به قتل عام ها گردیده است در برخی کشورهای افریقایی و نمونه های تعصب مذهبی که منجر به قتل یکدیگر گردیده در پاکستان همین حالا در جریان است و نشانه هایی دیده نمیشود که به زودی فروکش کند چون در عقب خود چارچوب فکری دارد.
حرف اصلی من این است که اندیشه تعصب و تمامیتخواهی قومی و تکفیر مذهبی منبع اصلی این جنایات است و باید به سراغ قوم پرستان افراطی و تکفیرگران مذهبی رفت نه به سراغ مرتکبین این جنایت؛ چون آنها بیشتر ابزاری عمل کرده اند تا آگاهانه.
کمال الدین حامد- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین