عطامحمد نور، والی بلخ، هشدار داد که در صورت عدم رعایت انصاف در پروسه شمارش آراء، خیزشهای مردمی یا انقلابهای سبز و نارنجی را راهاندازی خواهد کرد، اما اشرفغنی احمدزی در واکنش به آن خندید و خندید و خندید.
وقتی خندههای اشرفغنی احمدزی را دیدم، همان سخن معروف برتولت برشت یادم آمد که گفته است: «آنکه میخندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است». خندههای اشرفغنی نیز از سر بیخبری و فراموشکاری است. من برای آنکه او را به اشتباهش آگاه سازم، چند خبر هولناک را برایش روایت میکنم:
خبر هولناکچندروز پس از برگزاری دور دوم انتخابات، در یک روزجمعه، مظاهره و راهپیمایی بزرگی در کابل در واکنش به تقلبهای انتخاباتی از سوی دسته انتخاباتی اصلاحات و همگرایی سازماندهی شد. مظاهرهکنندگان که اغلب هواداران خشمگین تیم اصلاحات و همگرایی بودند از چهار گوشه شهر به سوی جاده پشتونستان، واقع در صدمتری ارگ ریاست جمهوری، ریختند و حتا برخیها به دیوارهای ارگ برآمده و شعار «رأی ما، عزت ما است» را سر دادند و «مرگ بر تقلب، و تقلبکاران» گفتند. روز خطرناکی بود، هرلحظه، احتمال سقوط حاکمیت و تصرف ارگ توسط معترضان خشمگین بالا میگرفت.
وقتی چندروز پس از این راهپیمایی، در ضیافتی، از یکی فرماندهانِ مطرح جهادی و یکی از رهبران این راهپیمایی پرسیدم که انگیزه تان از بالاشدن بر دیوارهای ارگ چه بود، در پاسخ گفت: میخواستیم به حاکمیت نشان بدهیم که اگر دست از مداخله در پروسه انتخابات نبردارد و در پی توجیه تقلب و آرای گوسفندی برآید، ما توانایی تصرف ارگ را داریم و دست به چنین واکنشی خواهیم زد. وقتی پرسیدم آیا شما واقعاً توانایی تصرف ارگ را داشتید، گفت هیچ نیروی بازدارنده در برابرمان وجود نداشت، حتا نگهبانان ارگ.
او گفت: در هنگامی که معترضان خشمگین بر دیوارهای ارگ بلند شده بودند، نگهبانان آنجا با ما همنوایی می کردند.
خبر هولناکتررویداد هولناکتر از آن، فردای روزی اتفاق افتاد که کمیسیون مستقل انتخابات، علیرغم هشدارهای فراوان دسته انتخاباتی اصلاحات و همگرایی، نتیجه ابتدایی انتخابات دور دوم را اعلام کرد. در فردای روز اعلام نتیجه انتخابات، هواداران خشمگین تیم اصلاحات و همگرایی در تالار خیمه لویه جرگه گردهم آمده بودند تا حکومت منتخب کشور را اعلام کنند. تصاویر حامد کرزی را از تالار به زیر افکنده و به جای آن تصاویر عبدالله را نصب کرده بودند.
با اندکی تأخیر، عبدالله عبدالله نیز وارد تالار شد. همه منتظر اعلام حکومت بودند و با شور و هیجان فوقالعاده از عبدالله استقبال کردند. آقای عبدالله که چندلحظه پیش در پی تقاضای جان کری از تصمیماش منصرف شده بود، اعلام حکومت را به چندروز پس موکول کرد و از مردم فرصت خواست. یکبار شور و هیجانهای ناشی از خوشی فروکش کرد و در فضای تالار صداهای خشمآگینی پیچید که به خواست وی «نه» گفتند و وی را متهم به معاملهگری با آرمانهای مردم نمودند.
عبدالله، این بار با نگرانی تمام برای مردم از پابندی خود به تعهداتش اطمینان داد. مردم وعده او را پذیرفتند و با واگذاری زمان اعلام حکومت به چند روز بعد موافقت کردند.
خندههای اشرفغنیهمه گواه هستند ساعاتی از برگزاری همایش هواداران تیم اصلاحات و همگرایی در خیمه لویه جرگه نگذشته بود که سر و کله اشرفغنی احمدزی در رسانهها ظاهر شد و با حالت آشفته و پریشان و با لحنِ حاکی از تضرع با مردم سخن گفت. کسانی که کنفرانس مطبوعاتی آن روز اشرفغنی را تعقیب کرده بودند، همه شاهد تضرع و ترس وی بودند و در این باره توافق دارند.
ما مردم فراموشکاری هستیم. روزهای بدمان که گذشت، همه چیز را فراموش میکنیم. خندههای اشرفغنی احمدزی نیز ناشی از همین فراموشکاری او است. او حالا که بر سخنان عطامحمد نور میخندد، آن روزها را فراموش کرده است. او فراموش کرده که وعده عبدالله با مردم تشکیل حکومت وحدت ملی نبود، بل اعلام حکومت منتخب اصلاحات و همگرایی بود و مردم هنوز هم به همان وعده دلخوش کردهاند. اشرفغنی نمیداند که هنوز هم اگر کسی مردم را به انقلابهای سبز و نارنجی فراخواند، آنها آماده اند.
عبدالشهید ثاقب-
خبرگزاری جمهور