۰

حزب اسلامی و عطش آتش افروزی

يکشنبه ۹ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۰
هشدار دیروز شوراهای حزب اسلامی به داکتر عبدالله و تیم انتخاباتی او نیز آشکارا از همین عطش آتش افروزی ناشی می شود.
حزب اسلامی و عطش آتش افروزی

هواداران شماری از شاخه‌های جداشده از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار زیر نام 'اتحاد شوراهای حزب اسلامی' در همایشی تاکید کردند که داکتر عبدالله باید نتایج انتخابات را بپذیرد.
این اتحادیه از اشرف غنی حمایت می‌کند.
اعضای 'شوراهای حزب اسلامی' در بیش از یک دهه اخیر هم با دولت بوده‌اند و هم در برابر دولت. آنها باور دارند که تیم مورد حمایت شان برنده انتخابات است و می‌خواهند نتیجه انتخابات در زمان تعیین شده آن، یعنی تا دو روز دیگر اعلام شود .
وحیدالله سباوون؛ معاون شوراهای حزب اسلامی به رهبری حکمتیار گفت:"با طرف مقابل اعلام دشمنی نمی‌کنیم. می‌گوییم بفرمایید قانون اساسی را قبول کنید. ما میثاق اسلامی می‌خواستیم و شما قانون اساسی می‌گفتید. حالا کسانی که دموکراسی می‎خواستند، دموکراسی را زخمی کرده‌اند."
آنها به تیم اصلاحات و همگرایی هشدار دادند که در صورت نپذیرفتن نتیجه انتخابات از سوی این تیم، خاموش نخواهند نشست.
شیر ولی وردک؛ نماینده مجلس و عضو حزب اسلامی هشدار داد:"کسانی که می‌خواستند حکومت موازی ایجاد کنند یا به زور وارد ارگ شوند یا هم در این کشور وحشت ایجاد کنند، بشنوند که این ملت نه ملت گوسفندی است و نه ملت خاموش."
این موضع گیری شوراهای حزب اسلامی که بدون شک -همانگونه که از نام آن پیداست- هنوز هم تمایل دارند با همان ایدئولوژی و عقبه سیاسی و امنیتی حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار شناخته شوند، برای بسیاری از کابلی ها به ویژه، یادآور راکت پرانی های دهه ۷۰ این حزب است.
شاید در دهه ۷۰ بسیاری از شهروندان پایتخت بر این باور بودند که هر جا راکتی اصابت می کند، بدون شک، پای حکمتیار در میان است و به همین منظور، بسیاری از آنها به او «راکتیار» لقب داده بودند.
به جز این، دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد اعضا و هواداران حزب اسلامی، در یک شرایط عادی نیز تمایل وافر و عطش آتشینی به جنگ افروزی دارند.
هشدار دیروز شوراهای حزب اسلامی به داکتر عبدالله و تیم انتخاباتی او نیز آشکارا از همین عطش آتش افروزی ناشی می شود.
حزب اسلامی، جنگجوترین جریان سیاسی در افغانستان است؛ حزبی که از دهه ۶۰ تاکنون با همه رژیم ها و نظام های سیاسی مسلط بر کابل جنگیده است.
اگرچه هواداران این حزب معتقد اند که آنها برای یک آرمان متعالی می جنگند؛ آرمانی که به زعم آنها ریشه در بینش و نوع نگاه اسلامی آنها به نهاد قدرت دارد؛ اما منتقدان می گویند که در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی زمانی که مجاهدین به پیروزی قاطع در برابر رژيم کمونیستی دست یافتند، بر همه امور در کابل، سلطه پیدا کردند و همه چیز برای بنیانگذاری یک حکومت اسلامی فراهم بود، افزون بر بسیاری دیگر از عوامل داخلی و خارجی دیگر، این جاه طلبی و انحصارگرایی خاص حکمتیار نیز بود که او را از پذیرش سمت های پیشنهادی در حکومت مجاهدین بازداشت و او سرانجام بار دیگر، سلاح برگرفت و به کوه رفت!
در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری نیز با وجود آنکه شوراهای حزب اسلامی، گرایش سیاسی اش را منسوب به آرمان خواهی اسلامی می کند؛ اما حمایت این شوراها از نامزدی اشرف غنی احمدزی نشان داد که ایده دهه هفتادی شمال- جنوب از یکسو و تقویت سلطه انحصاری قوم برتر از جانب دیگر، همچنان مانع از هرگونه تعامل این گروه با دیگر همگنان مجاهد خود می شود و این عقده، تا آنجا ریشه دار و نیرومند است که حتی اشرف غنی از غرب برگشته که جهاد و مجاهدین را جنگ سالاری و جنایتکار جنگی می داند بر داکتر عبدالله پرورده دامن جهاد، ترجیح پیدا می کند.
صرف نظر از این مساله و با عنایت به این نکته که انتخاب رویکرد سیاسی، حق همه جریان های فعال است، موضع گیری دیروز شوراهای حزب اسلامی و هشدار جنگ افروزانه این جریان، یکبار دیگر، شهوت خشونت آفرینی حزب اسلامی را در اذهان زنده کرد و نشان داد که حزب اسلامی ممکن است در حکومت آینده، سهم چندانی نداشته باشد؛ اما کماکان این آمادگی را دارد که آتش جنگی دیگر را شعله ور نماید و کابل و کابل نشین ها را به دهه ۷۰ خورشیدی بازگرداند یا دست کم این پیشینه غیرقابل دفاع اش را در خدمت اشرف غنی برای اعمال فشار بر تیم رقیب قرار دهد؛ تا بن بست کنونی هرچه سریع تر به نفع او پایان پیدا کند.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


مبارز گلرانی
United States
برای اینکه شما جمعیتیها ادم شوید باید با شما از راه زور حرف زد چون شما زبان زور زبانی دیگری را نمیفهمید پس حزب اسلامی به با تجربه ای که از شما دلالان وتشنه قدرتان دارد میفهمد که با شما چگونه وبا چه زبانی حرف بزند یادتان رفته پدر تحریک طالبان درامد تا چوکی ولدینگ شده ریاست جمهوری به دنبا له ربانی که از کوهای پا میر وبدخشان گرفته تا کلاب تا جیکستان وتهران مردم افغا نستان به عمل ورفتار وکردارتا شما جمعیتیها وووحدتیها به خوبی اگاه هستند مگر چندروز پیش نگفتید حکومت موازی یا ارگ یا مرگ اگر حکمتیار میبود شما ازین غلطهای زیادی نمی کردید
ایمل
Afghanistan
در راکت پرانی های سال ۷۰ بیشتر از همه جمعیتی ها (ستمی ها) شریک بودند و فکر میکردند که با استفاده از نام اسلام به اصطلاح خود شان قبیله سالاری را از بین برده و تاجک سالاری را جانشین آن سازند.
Bewas
Afghanistan
در طول جنگ ها دركابل سه راكت كلستر به كابل أصابت كرده وهر راكت ٩٦ ماين از هوا بر سر مردم بيدفاع كابل پر تاب كرده وباعث تلفات جاني زيادي گرديده ،ميدانيد اين راكت ها را حزب اسلامي فير نموده
حكمتيار صاحب براي رسيدن به قدرت حاضر به هر نوع معامله هست واز چال وفريبي كار ميگيرد
با حفظ الله امين
با شهنواز تني ًو إسدالله سروري
با حزب وحدت مزاري كه خودش وحزبش به خون هزاره ها تشنه اند
با جنرال دوستم كه سألها از گلم جم ناليد وبالاخره خود گلم جم شد
با محمد رفيع پرچمي
پا وطن جار خلقي
با اشرف غني به گفته خود شان غرب زده سگ شوي
بالاخره حكمتيار صاحب ناكام در ناكام باقيمانده وتا أبد ناكام است ،آه مردم كابل اورا به قبر هم ارام نخواهد گذاشت
حكمتيار يكه اردو روغن مردم كابل را در طول حكومات مختلف نميگذاشت وارد كابل شود
پربازدیدترین