۰

استاد سیاف و رویکرد جهاد علیه جهاد

شنبه ۲۹ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۲۵
استاد سیاف و رویکرد جهاد علیه جهاد

عبدرب الرسول سیاف؛ رهبر جهادی که در مراسم تجلیل از سومین سالگرد شهادت برهان الدین ربانی؛ رییس جمهور پیشین و رییس فقید شورای عالی صلح سخن می گفت، اذعان داشت:"کسی که حرام خدا را حلال بگوید کافر است. در این مساله اتفاق کل علماست. برخی ها می گویند که قتل سربازان افغانستان مباح است، هرکسی که این گپ را می زند از همینجا اعلام می کنم که کافر بالله است".
او گفت:"کسانی که در مقابل استاد ربانی قیام کردند، اینها به حکم شریعت، بغاوتگران بودند."
اشاره او به گروه طالبان است که در سال ۱۳۷۵ با حمله به کابل حکومت آقای ربانی را سقوط داد.
او قتل را از جمله گناهان کبیره دانست و تاکید کرد: "کسانی که عسکر، پولیس، ماموران امنیتی، سردمداران جهاد و سرداران سنگر را می کشند و می گویند که مباح الدم است و قتل آنها واجب است و هرکس که این حرف را می زند، حکم خدا را اعلام می کنم که کافر بالله است."
آقای سیاف مجاهدین را بخش حذف ناپذیر جامعه افغانستان ذکر کرده و خطاب به مخالفان مجاهدین گفت:"حلقاتی که در پی‌ نابود ساختن مجاهدین از صحنه هستند و می ‌خواهند آنان را منزوی کنند خطاب به آنان گفت که این آرمان را پدر، پدرکلان و بادارانت به گور برده است."
آقای سیاف پیش از این نیز بارها با استفاده از هر فرصتی تلاش کرده است مواضع طالبان را آماج تندترین حملات لفظی قرار دهد؛ حملاتی که نشان می دهد که او به عنوان یکی از رهبران نسل اول مجاهدین، عمیقا نسبت به مسیری که طالبان برای زدودن نام جهاد و مجاهد از تاریخ سیاسی افغانستان در پیش گرفته، احساس خطر کرده و به همین منظور با استناد به منابع شرعی و دینی، تلاش می کند، راهبردی ترین مبانی فکری و ایدئولوژیک تروریزم و طالبان را مورد سخت ترین هجمه ها قرار دهد.
ترورهای زنجیره ای رهبران و فرماندهان طراز اول مجاهدین به ویژه طیف جهادی منسوب به حزب جمعیت اسلامی اگرچه به دلیل رویکرد پرسش برانگیز دولت افغانستان در این زمینه، تحقیقات انجام شده در مورد عوامل و انگیزه های آن، راه به هیچ دهی نبرد؛ اما دست کم یک نشانه آشکار را روشن می سازد و آن اینکه مجری این ترورها طالبان بوده اند؛ اما سازمان دهندگان اصلی این ترورها و انگیزه های آنها از این امر، هرگز مشخص نشده است.
با این وصف، عبد رب رسول سیاف که خود دست کم دوبار آماج حملات انتحاری طالبان قرار گرفته به خوبی می داند که او با وجود آنکه نسبتی با جمعیت اسلامی ندارد؛ اما در نزد مجریان و سازمان دهندگان ترورهای سیاسی و استخباراتی علیه سران و رهبران درجه یک مجاهدین، استثنا نیست و در لیست افراد هدف قرار دارد؛ بنابراین، این مهم او را به درک دیگری از این پروژه می رساند و آن، ضدیت با ریشه های جهاد و هسته های اصلی هوادار مکتب مجاهدت در افغانستان است؛ چیزی که بی هیچ تردیدی او را نیز در ردیف افراد مورد هدف سازمان دهندگان ترورهای سیاسی و استخباراتی رهبران مجاهدین قرار می دهد.
آقای سیاف همچنین پس از شهادت برهان الدین ربانی به این نتیجه رسید که در میان رهبران نسل اول مجاهدین، این او و شاید تنها اوست که می تواند در زمینه صیانت از اصولی که براساس آنها مجاهدین با وجود اختلافات عمیق درون سازمانی که داشتند دست کم به لحاظ تقسیم بندی های ایدئولوژیک، ذیل یک عنوان و خط فکری قرار می گیرند؛ بنابراین، او باید پیش از هر مصلحت دیگری، رویکردهای سیاسی اش را بربنیاد نظام ارزشی و ایدئولوژیک جهاد و مجاهدین، تراز و تنظیم کند.
به همین دلیل، او اگرچه از ابتدای شکل گیری دوره ریاست جمهوری آقای کرزی، سعی کرد خود را به دستگاه قدرت نزدیک کند و به همین دلیل، از بسیاری از همگنان مجاهدش فاصله گرفت و چه بسا در برخی از عرصه ها در برابر آنان، ایستاد؛ اما در یکسال آخر ریاست جمهوری آقای کرزی، با رویکرد به صورت دادن حمله های سنگین بر مبانی و توجیهات دینی و شرعی حرکت طالبان، بار دیگر تلاش کرد، جهاد و مجاهدین را به عنوان یک وزنه غیر قابل حذف و انکار و نادیده انگاری در تاریخ سیاست افغانستان، مطرح کند.
به همین دلیل، او اکنون عملا رویکردی را تجویز می کند که با توجه به ادعای «جهاد» از سوی تروریست های طالبان و «جهاد»ی که مجاهدین خود را وارث آن می دانند، می توان آن را جهاد علیه جهاد نامید.
جهاد علیه جهاد، در حوزه فکری و ایدئولوژیک، رویارویی و تقابل دو خوانش متفاوت از یک اصل دینی است؛ خوانش مجاهدین و خوانش طالبان از اصل اسلامی جهاد؛ اما در حوزه عملی، نوعی ندای وحدت طلبانه از سوی یک رهبر جهادی خطاب به دیگر جریان های جهادی در واکنش به رویکرد حذفی تروریزم طالبانی در قبال رهبران و فرماندهان پیشین جهاد به شمار می آید.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین