۰

نوبل؛ صلح، سیاست، سلطه

شنبه ۱۹ میزان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۸
نوبل؛ صلح، سیاست، سلطه

جایزه نوبل صلح امسال مشترکاً به فعالان آموزش کودکان؛ ملاله یوسفزی پاکستانی و کیلاش ستیارتی از هند داده شد.
رییس کمیته نوبل ناروی می گوید، ملاله و کیلاش بنا بر تلاش های شان در بخش حقوق کودکان جایزه نوبل صلح را دریافت کردند.
توربیورن یاکلاند؛ رییس کمیته نوبل ناروی در انستتیوت نوبل اوسلو گفت:«با وجود کم سن بودن، ملاله یوسفزی برای چندین سال به خاطر آموزش دختران جوان مبارزه کرده است، با آنکه وی در شرایط خطرناک قرار داشت؛ اما به جوانان نشان داد که می توانند در بهبود زندگی خود سهم بگیرند.»
وی افزود که دریافت این جایزه در حقیقت به افراطیون یک پیام است که جهان به افرادی مانند ملاله ارج می گذارد.
پیش از این ملاله یوسفزی از سوی یک سازمان هالندی به نام (کیدز رایتس فوندیشن) جایزه صلح بین المللی کودکان را نیز دریافت کرده بود.
ملاله که در حال حاضر ۱۷ سال دارد در سال ۲۰۱۲ میلادی در دره سوات پاکستان هدف حمله طالبان قرار گرفت و زخمی شد.
سال گذشته سازمان منع گسترش سلاح های شیمیایی شاید به دلیل موفقیت در خلع سلاح شیمیایی سوریه، برنده این جایزه شناخته شد.
در این میان، جایزه صلح نوبل اگر برای عده ای بنا به هر دلیلی نام و نان و آوازه و شهرت و اعتبار جهانی می آورد، برای گروهی دیگر، پیام های ضمنی مهمی به همراه دارد.
به عقیده منتقدان این جایزه که شاید در نوع خود، معتبرترین جایزه بین المللی به حساب می آید، سیاسی ترین جایزه جهان نیز است.
منتقدان باور دارند آنهایی که شایسته دریافت این جایزه شناخته می شوند در قدم اول کسانی هستند که در آینده و یا در حال حاضر یا شاید گذشته، از مهره های مهم برای پیشبرد سیاست سلطه غرب در جهان، به حساب می آیند.
شاید این نقد در مورد ملاله یوسفزی که یک فعال حقوق کودکان در پاکستان است، صادق نباشد؛ اما در اغلب موارد، حق با منتقدانی است که رویکرد کارگزاران و داوران بنیاد نوبل را ارزیابی کرده و به این نتیجه ناامیدکننده رسیده اند.
به عنوان نمونه، در یک نظرسنجی بین المللی، اگر از مردم جهان پرسیده شود که آیا برای دریافت جایزه نوبل صلح، باراک اوباما؛ رییس جمهور ایالات متحده را شایسته می دانند یا ادوارد اسنودن؛ مشاور پیشین آژانس امنیت ملی امریکا و افشاگر هزاران سند فوق محرمانه نهادهای جاسوسی آن کشور را، بعید به نظر می رسد حق را به اوباما بدهند.
مثال اوباما و اسنودن به نظر می رسد مثال خوبی برای روشن شدن ماهیت و اهداف نهفته در پشت اعطای یک جایزه معتبر بین المللی باشد. اوباما و اسنودن هردو امریکایی اند و هردو هم از دو طرز دید و جریان سیاسی و امنیتی خاص، نمایندگی می کنند.
اسنودن، زندگی و شغل و اعتبار و امنیت و آزادی و آینده خود را قربانی افشای یکی از تکان دهنده ترین و در عین حال نفرت انگیزترین شیوه های جاسوسی در جهان کرد.
او دیگر نه آزادی دارد، نه امنیت دارد، نه آینده دارد و نه شغل خواهد داشت. او یک فراری متواری است.
ممکن است روزگاری که امریکا و روسیه با همدیگر برای رسیدن به مطامعی بزرگتر وارد معامله شوند، اسنودن به آسانی وجه المعامله قرار گیرد و به مثابه یک کالای ارزشمند در اختیار امریکایی که به دنبال دستگیری و مجازات سنگین اوست به آن کشور واگذار شود؛ اما با وجود همه اینها او آبرو و حیثیت امریکا را در ابعاد جهانی برد. او فاش کرد که کشوری که مدعی تولید و صدور آزادی و دموکراسی در دنیاست و جامعه آن، نماد جامعه ای دموکراتیک، آزاد و مبتنی بر حقوق فردی و آزادی های خصوصی است، چگونه شخصی ترین و خصوصی ترین گفتگوهای شهروندان خود را شنود می کند و در اقدامی نفرت انگیز از آن در راستای تامین و تعمیم سلطه خود بر زوایای شخصی زندگی و آزادی فردی شهروندانش استفاده می کند.
او همچنین تزویر و تظاهر و دروغ بزرگ نهفته در پشت لبخندهای ملیح دیپلماتیک میان رهبران امریکا با جهان را فاش کرد و نشان داد که در عقب این رفتار ریاکارانه، اقدام کثیف و منزجرکننده ای جریان دارد که از نظر اخلاق انسانی و نیز آزادی های فردی و حتی حاکمیت ملی کشورها، محکوم است.
در مقابل اسنودن اما باراک اوبامایی قرار دارد که خود رییس جمهور کشوری است که عامل اصلی این رفتار ریاکارانه و عمیقا نفرت انگیز و ضد اخلاقی و آزادی ستیزانه است.
با اینهمه، آیا حتی برای یک لحظه می توان تصور کرد که نوبل صلح به اسنودن نیز اعطا شود یا دست کم او در فهرست نامزدهای این جایزه جهانی قرار گیرد؟!
این در حالی است که باراک اوباما پیشتر این جایزه را دریافت کرده است!
البته این فهرست بسیار بلندبالاست. به عنوان نمونه، تئودرو روزولت؛ رییس جمهور و کلنل سابق ارتش امریکا، وودرو ویلسون؛ رئیس جمهور امریکا در سال ۱۹۱۹،‌ جرج کاتلد مارشال؛ یکی از رهبران نظامی امریکا بین دو جنگ بزرگ جهانی، وزیر خارجه و وزیر دفاع، هنری کیسینجر؛ مغز متفکر گسترش سلطه جهانی امریکا و از مشاوران کاخ سفید در جریان چندین جنگ بزرگ این کشور در جهان، شیمون پرز؛ وزیر جنگ رژیم اسراییل، پایه گذار اسراییل هسته ای و مبتکر اصلی ایده گسترش شهرک های یهودی نشین در سرزمین های فلسطینی، مناخم بگین؛ نخست وزیر پیشین رژیم اسراییل، اسحاق رابین؛ دیگر سیاستمدار، فرمانده ستاد ارتش رژیم اسراییل و مسئول کشتارهای فجیع در مصر و لبنان و...
اینهمه در حالی است که آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خود گفته است که جایزه صلح نوبل باید «به کسی داده شود که بهترین یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملل یا انحلال یا کاهش ارتش‌ها یا تشکیل و ترغیب کنفرانس‌های صلح کرده باشد.»
محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین