۰

صلح با طالبان از ادعا تا عمل

پنجشنبه ۶ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۰
جان کری، برخلاف واقعیت هایی که در انتخابات افغانستان اتفاق افتاد، به صورت یکجانبه حق را به آقای غنی می دهد و او را رییس جمهوری مشروع و منتخب مردم افغانستان معرفی می کند و در مقابل، داکتر عبدالله را تلویحا متهم به بحران آفرینی به منظور تقسیم قدرت می کند.
صلح با طالبان از ادعا تا عمل

اشرف غنی روز چهارشنبه در نخستین سخنرانی‌اش در کنگره امریکا گفت که دولت او از موضع قدرت با طالبان گفتگو می‌کند و طالبان باید انتخاب کنند که می‌خواهند "القاعده باشند، یا افغان."
آقای غنی، از حمایت‌های دولت و مردم امریکا از افغانستان در ۱۴ سال گذشته تشکر کرد و گفت که کشورش پس از این در جهت خودکفایی گام خواهد برداشت و تنها وابسته به کمک‌های امریکا نخواهد بود.
غنی گفت که افغانستان دیگر هیچگاه پایگاه تروریزم نخواهد شد.
او گفت در برنامه دولت وحدت ملی تامین امنیت در سراسر افغانستان در اولویت قرار دارد و برای تحقق این هدف برنامه‌های دولت روی حاکمیت قانون، تامین عدالت، پیشبرد برنامه صلح و خودکفایی اقتصادی متمرکز شده است.
آقای غنی از تاخیر هشت ماهه دولت حامد کرزی در امضای موافقت‌نامه امنیتی انتقاد کرد و گفت که این تاخیر موجب ابهام در رابطه دو کشور شد و اثرات منفی به جا گذاشت.
حامد کرزی هنگام تحویل دادن قدرت به آقایان غنی و عبدالله هشدار داده بود که در مورد رابطه با امریکا محتاط باشند.
بخش های زیادی از اظهارات تازه آقای غنی در سفر امریکایی اش، کاملا قابل انتظار بود.
پیشبینی نمی شد آقای غنی، با امریکا که به نحوی ریاست جمهوری کنونی اش را مرهون حمایت های صریح و ضمنی مقام های آن کشور است، همانند همتای سابق خود از در تنش وارد شود.
او در طول این سفر، هم بر پایه ژست های غیر دیپلماتیک او در عکس هایی که از وی با مقام های مختلف امریکایی منتشر شده و هم براساس اظهار نظرها، سخنرانی ها و مصاحبه هایش آشکارا ثابت کرده است که خود را تمام قامت، مدیون امریکا می داند و مدام در این راستا، برای جلب رضایت بیشتر متحدان امریکایی اش تلاش می کند.
البته امریکایی ها هم به اندازه کافی به آقای غنی، التفات دارند. به عنوان نمونه در یکی از اظهار نظرها از قول جان کری؛ وزیر امور خارجه امریکا نقل شد که او خطاب به آقای غنی گفته است: غنی بربنیاد هیچ قانون یا هیچ پیشینه ای مجبور به تقسیم قدرت و تشکیل حکومت وحدت ملی نبود؛ اما او به خاطر منافع افغانستان این کار را کرد و باور داشت که این کار بهترین گزینه برای جلو رفتن است.
این اظهار نظر، آشکارا دارای ماهیت و منظور غیردیپلماتیک است؛ زیرا برخلاف واقعیت هایی که در انتخابات افغانستان اتفاق افتاد، به صورت یکجانبه حق را به آقای غنی می دهد و او را رییس جمهوری مشروع و منتخب مردم افغانستان معرفی می کند و در مقابل، داکتر عبدالله را تلویحا متهم به بحران آفرینی به منظور تقسیم قدرت می کند. در حالی که بر بنیاد یافته های روشن نهادهای بی طرف ناظر بر انتخابات، این آقای عبدالله بود که بیشترین رأی را از آن خود کرده بود.
در هرحال، صرف نظر از اظهار نظرها و موضع گیری های همدلانه دوطرف امریکایی و افغان، به نظر می رسد اظهار نظر آقای غنی مبنی بر مذاکره با طالبان از موضع قدرت و همچنین وضعیت امنیتی کشور و برنامه های دولت او برای بهبود این وضعیت، کمی تا قسمتی اغراق آمیز و غیر واقع بینانه است.
مذاکره از موضع قدرت، از خواسته های اصلی و دیرینه مردم افغانستان هم در دوره کرزی و هم در دوره احمدزی بوده است؛ اما هیچیک از آنها تاکنون به این خواسته توجهی نکرده اند.
آقای غنی، در حالی مدعی مذاکره از موضع قدرت می شود که او در همان ابتدا با یک عقب نشینی آشکار، تروریست های طالبان را «مخالفان سیاسی» عنوان کرد و به این ترتیب، بر تمامی جنایت ها و خون ریزی های آن گروه طی ۲۰ سال گذشته، خط بطلان و برائت کشید.
آیا این همان چیزی است که آقای غنی از آن به عنوان مذاکره از موضع قدرت یاد می کند؟
نمونه های دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال، به باور کارشناسان و شماری از رسانه ها، یکی از اصلی ترین دلایل تاخیر چندماهه در تشکیل کابینه، امیدواری آقای غنی برای مشارکت دادن طالبان در ترکیب کابینه بود که در نهایت مورد توجه و پذیرش آن گروه قرار نگرفت.
روند مبارزه با تروریزم نیز در دوره آقای غنی، به مراتب نسبت به دوره کرزی، بدتر شده و سیاست مماشات، مدارا و سکوت در قبال رویدادهای تروریستی، بیش از پیش، تقویت شده است.
امتیازهایی که آقای غنی تا این مرحله حاضر شده به پاکستان و اعراب به منظور تسهیل و زمینه سازی برای صلح با طالبان بدهد نیز هرگز نشانگر پیشبرد مذاکره از موضع قدرت نیست.
طالبان هم به رغم آنکه ادعا می شود سرگرم تحرکات دیپلماتیک برای گفتگو هستند؛ اما تاکنون رسما این موضوع را تایید نکرده و مهم تر از آن اینکه چیزی از حجم حمله ها و اقدامات تروریستی و دهشت افکنانه شان در سراسر کشور نکاسته اند.
کابل همین دیروز شاهد یک حمله مرگبار انتحاری بود.
از سوی دیگر، آقای غنی برخلاف ادعایش مبنی بر اولویت داشتن تامین امنیت برای حکومت او، تاکنون هیچ برنامه ای برای تامین امنیت و مبارزه با تروریزم ارائه نکرده است.
با این حساب، آیا بازهم دلیلی برای پذیرش این ادعای آقای غنی باقی می ماند؟

محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


United States
جناب نویسنده حتا آن چیزهایی اصلا گفته نشده است را هم درک می کند بسیار جالب است!!
پربازدیدترین