۰

بر زخم جلریز نمک نریز آقای رییس

نرگس اعتماد
يکشنبه ۱۴ سرطان ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۰۸
نوشداروی بعد از مرگ سهراب دیگر سودی نمی بخشد آقای رییس! هیات بلندپایه ات را برای کسانی تشکیل بده که در صدد توجیه ندانم کاری و جبران شرمساری و درمان سرافکندگی خفت بار خویش اند. این قوم یک تاریخ است که با این درد آشناست. این زخم دیرینه، جزای جرمی است که پیشتر از تو، امیر آهنین عبدالرحمان خان برای یک نسل، تعریف کرده است.
بر زخم جلریز نمک نریز آقای رییس

در خبرها آمده است که اشرف غنی یک هیأت بلندپایه را برای بررسی فاجعه اخیر ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک گماشته است.
گفته شده غنی به این هیأت وظیفه داده است تا عوامل و انگیزه این رویداد فاجعه بار را بررسی کند و گزارش خود را هرچه زودتر به ریاست جمهوری ارائه کند.
در حمله طالبان حدود سه روز پیش بر ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک ده ها سرباز پولیس محلی -غالبا جوانان هزاره و شیعه- کشته شدند و شماری از آنها به نحو فجیعی سر بریده یا مثله و سوزانده شدند. شماری نیز زخمی یا ناپدید شده اند.
این گروه همچنین حدود ۹ پاسگاه پولیس را به تصرف خود درآوردند که به روز شنبه نیروهای امنیتی توانستند کنترل این پاسگاه ها را دوباره به دست بگیرند.
در همین حال گفته می شود که نورالحق علومی؛ وزیر داخله و جنرال قدم شاه شهیم؛ رئیس ستاد ارتش نیز به ولسوالی جلریز سفر کرده اند و به مردم آن تعهد سپرده اند که انتقام خون کسانی را که در این نبرد کشته شده اند خواهند گرفت.
آقای علومی در نشستی با والی، فرمانده پولیس و سایر مقامات این ولایت دستور داد تا عملیاتی سراسری برای پاکسازی میدان وردک از وجود طالبان به راه انداخته شود.
اما این اقدامات دیرهنگام و دروغین نمی تواند پرده بر واقعیت تلخ و تکان دهنده فاجعه انسانی جلریز بکشد.
مدیریت و بازسازی تبعات سنگین و فاجعه بار آنچه در جلریز روی داد از عهده هیات بلندپایه غنی و سفر نمایشی کارگزاران امنیتی کابل، خارج است.
جنگ جلریز تکرار تکان دهنده و شگفت انگیز یک تاریخ بود؛ تاریخی که می رفت تا در رنگ‌بازی حکومت پوشالی وحدت ملی، رنگ ببازد و از یادها برود؛ اما در جلریز یکبار دیگر این حقیقت ثابت شد که امیر آهنین عبدالرحمان هنوز زنده است و سلاله های نسل ستمگر او هنوز در پویایی و باروری همان بذر نفرت و نفاق و کینه دیرینه می کوشند، خون می ریزند و آدم می کشند و ماشین کشتار و جنایت و تصفیه قومی راه می اندازند و دستگاه فاشیسم حکومت مرکزی نیز با سکوت گورستانی و مرگبار خویش بر آن مهر تایید می زند و سند جنایت و نسل کشی جلریز را امضا می کند.
پس نوشداروی بعد از مرگ سهراب دیگر سودی نمی بخشد آقای رییس! هیات بلندپایه ات را برای کسانی تشکیل بده که در صدد توجیه ندانم کاری و جبران شرمساری و درمان سرافکندگی خفت بار خویش اند.
این قوم یک تاریخ است که با این درد آشناست. این زخم دیرینه، جزای جرمی است که پیشتر از تو، امیر آهنین عبدالرحمان خان برای یک نسل، تعریف کرده است.
زخم ما عمیق تر از آن است که هیات بلندپایه دروغین تو بتواند آن را التیام بخشد.
هم تو می دانی و هم این تاریخ سراسر ستم و سیاهی که چرا فقط فرزندان بامیان در نبرد خونین جلریز در چند قدمی پایتخت حاکمیت شاهانه تو، در حصار زمین و ناامید از آسمان در میانه هجوم مرگبار و بی امان گرگان عبدالرحمان، مظلومانه تکه تکه شدند و جان باختند؛ بنابراین، با تشکیل اینگونه هیات ها، نه خود را فریب بده و نه کسانی را که به ریاست جمهوری تو و دروغ هایی که از آدرس آن به خورد خلق داده می شود، خوش بینانه امید بسته بودند.
جرم ما روشن تر از آن است که نیاز به تحقیق و تفحص هیات بلندپایه تو داشته باشد. تاریخ بر همه چیز شهادت می دهد و تو هم روزی که چشمانت را به روی فاجعه خونین جلریز بستی و هیچ نگفتی، نشان دادی که می دانی ماجرا چیست.
نه کارگزاران سیاسی و امنیتی ات را به زحمت بیانداز و نه یافته های دروغین هیات بلندپایه ات را در بوق و کرنای رسانه های جوزده و و اغواگر و غوغاسالار کن. دست کم با خودت صادق باش و بگو که هزاره بودن خود جرمی است سنگین و غیر قابل گذشت.
هنوز جمله معروف همین چند پیش ات در مورد اسارت چند کوچی مهاجم و متجاوز بر حریم محترم و محفوظ زندگی بومیان بی گناه و بی دفاع بهسود را از یاد نبرده ایم؛ جمله ای که در جریان ویدیوکنفرانس ات با والی میدان وردک با عصبیت و خشم تمام بر زبان راندی و همه را در بهت و شگفتی و ناباوری فروبردی: فرهنگ گروگانگیری قابل تحمل نیست!
در جلریز اما کسی کوچی های هم ایل و خیل تو را «گروگان» نگرفته بود که چنین برآشفته شوی و فورا واکنش نشان دهی؛ آنجا سکانس آشنا و تکراری یک تاریخ تبعیض و ستم و تصفیه قومی تکرار می شد؛ پس لزومی نداشت ویدیوکنفرانس برگزار کنی و حتی لازم نبود تلفن ات را پاسخ بدهی.
بگذار ما در این درد و در این زخم بمیریم و جوانان مان به وسیله بازمانده نسل خون آشام عبدالرحمان، پرپر شوند.
من زخم‌ هاي کهنه دارم بي ‌شکيبم ---------- من گرچه اينجا آشيان دارم غريبم
پس بر زخم جلریز نمک نریز آقای رییس.

نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


احمدجاویدحمیدی
تصلیت میگویم به جلریز و کسانیکه عزیزان خود را در جلریز از دست داده اند و از خداوند برای تمامی کسانیکه در جلریز توسط دشمنان این سرزمین کشته شده اند و صبر جمیل را برای عزیزان و دوستان این شهدا خواهان ام. غم جلریز غم تمام ملت افغان است که بستگی به هیج سمت و گروهی ندارد هر روز در هر قسمت از این سر زمین ده ها عسکر مان توسط این خود فروخته گان شهید میشوند ما باید در مقابل این دشمنان متحد باشیم نه این که از یک قوم طرفداری کنیم و قوم دیگر را بد و سزا کوییم. یک جمله که در این مقاله بر من سوال برآنگیز بود و معنی ان را درست درک نکردم ان اینکه ( بازمانده گان آمیر آهنین عبدالرحمان خان که راه عبدالرحمن را دنبال میکنند.)بود منظور شما اگر از قوم پشتون باشد پس واقعاً برای شما واری شخص که خود را روشن فکر جامعه هم معرفی میکنید متأسف ام.
پربازدیدترین