۰

افغانستان؛ نسل نو، کینه های کهن

سه شنبه ۶ اسد ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۴۴
افغانستان؛ نسل نو، کینه های کهن

امرالله صالح؛ رییس پیشین امنیت ملی و رئیس نهادی موسوم به روند سبز در نشستی با عنوان "همسویی و تفاهم" گفت که نسل نو فریب تفرقه و تعصب را نمی‌خورد و از ارزش‌های مشترک خود دفاع می‌کند.
رئیس پیشین امنیت ملی گفت:"دشمنان خارجی هستند که تلاش می‌کنند تا مردم افغانستان را به نام زبان، سمت و گروه بین هم تقسیم کنند و از این بخش کوچک سوء استفاده نمایند و مردم را به جان هم بیندازند. آنان می‌خواهند از یک افغانستان ضعیف به خاطر منافع خود استفاده کنند".
صالح ادامه داد که دشمن با این دید به افغانستان نگاه می‌کند که در حال حاضر نیروهای امنیتی حمایت نیروهای خارجی را ندارند و آنان می‌توانند این نیروها را شکست بدهند.
سید عبدالهادی هدایت؛ عضو روند سبز در پایان این مراسم، بندهایی از یک «تفاهمنامه» را خواند و گفت:"دفاع از آزادی، تمامیت ارضی، وحدت افغانستان، حفاظت از بیرق ملی و انجام فعالیت‌های سیاسی و مدنی زیر چتر آن و بلند شدن بیرق‌های دیگر در کنار بیرق ملی، معانی تجزیه شدن افغانستان را می‌دهد که ما در مقابل آن واکنش جدی نشان خواهیم داد".
به نظر می رسد این نشست و تلاش ها و اظهار نظرهای مشابه مقام های پیشین و کنونی کشور در خصوص حفظ وحدت، همبستگی و انسجام نیروهای ملی و مردمی برای دفاع از کیان امنیت و حاکمیت ملی کشور در برابر دشمنان خارجی، یک حقیقت را بازگو می کند و آن اینکه این فاکتورها اکنون واقعا در معرض خطر و تهدید جدی قرار دارند و تصور می شود با ایجاد حکومت «وحدت ملی» که به باور بسیاری از منتقدان، اسم آن «وحدت ملی» است؛ اما با ایجاد آن، واگرایی، خودمحوری و صف بندی های جدایی خواهانه سیاسی و قومی در درون و بیرون از قدرت، اوج گرفته و این امر، نگرانی های بزرگی را در سطح کشور ایجاد کرده است.
افغانستان در شرایطی بسیار حاد و بحرانی به سر می برد و کسی که به بهانه وطن پرستی و دفاع از دولت و نظام کنونی نمی خواهد این وضعیت بحرانی و شرایط شکننده و خطرناک را ببیند، باید در اصول و معیارهای میهن پرستی خود از بنیاد تردید کند؛ زیرا دغدغه مندی در خصوص آینده استقلال، آزادی، عزت، اقتدار، آرامش و صلح در افغانستان، هیچ منافاتی با رویارویی با واقعیت های جاری در کشور ندارد.
همچنین این امر، هرگز در تضاد با حمایت و همسویی با نظام کنونی، قانون اساسی و بیرق ملی نیست.
اینکه مدام شعار بدهیم و از اقتدار ملی و داشتن استقلال و محفوظ بودن امنیت و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سخن بگوییم و در عین زمان، «دشمنان خارجی» را مقصر و مسؤول همه نابسامانی ها معرفی کنیم، به نظر نمی رسد چیزی از حجم مشکلات و بحران هایی که در برابر مان قرار دارند، بکاهد.
برای یک افغانستانی اصیل و واقعی، زندگی در یک افغانستان، آرام، آزاد، مرفه، صلح آمیز، مقتدر، مترقی و قانونمند که همه اقوام همدیگر را برادر بدانند و افغانستان خانه مشترک همه اقوام، مذاهب، ملیت ها و جریان های سیاسی و اجتماعی باشد، بدون تردید یکی از ایده آل های دیرینه است و طرح این ایده، از سوی یک جریان سیاسی و اجتماعی، بدون تردید، چیزی در حد توضیح واضحات است و امر بکر و بدیعی محسوب نمی شود؛ اما با حفظ این اصول به عنوان اهداف و ایده آل های مشترک همه افغانستانی ها، باید واقعیت های جاری را نیز با چشمان باز دید و برای آن، راه حل هایی جستجو کرد.
شیوه مدیریت علیل سیاسی، ایجاد یک دولت آسیب پذیر و دوقطبی که فقط نام «وحدت ملی» را یدک می کشد، جایگاه نامشخص مفاد روشن قانون اساسی در منظومه اعمال قدرت سیاسی، وجود چند پرچم در یک کشور، وضعیت حاد و دشوار امنیتی و سقوط مکرر ولسوالی ها به دست گروه های تروریستی مورد حمایت قدرت های خارجی با پرچم هایی غیر از پرچم ملی ما، همه نشانگر این مساله است که بپذیریم یا نپذیریم واقعیت ها خود را بر ما تحمیل می کند.
کشور در مسیر یک گسست بنیان برانداز و ویرانگر قرار دارد و برای پیشگیری از این گسست، با طرح شعارهای میان خالی و دهان پرکن و ارائه مانیفست های خیال پردازانه، روشنفکرمآبانه و غیر عملی نمی توان به مصاف وضعیت شکننده کنونی رفت.
دفاع از نیروهای امنیتی و شاکله دولت مرکزی بر بنیاد معیارهای مندرج در قانون اساسی با این ابزارها ممکن نیست، راه های دیگری باید جست.
نسل ما به همان اندازه که به افغانستان عشق می ورزد، به همان میزان نیز از وضعیت بحرانی آن در رنج و تعب است. نسل نو با چالش های تازه ای روبروست که از کینه های کهنه و دیرینه خارجی و داخلی آب می خورد.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین