۰

از اختلاف سواران تا صف آرایی پیادگان

دوشنبه ۹ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۱۳
از اختلاف سواران تا صف آرایی پیادگان

عطاجان حق‌بیان؛ رئیس شورای ولایتی زابل گفته است که صدها شبه‌نظامی طرفدار ملا اخترمحمد منصور؛ رهبر جدید طالبان و مخالفان او در ولسوالی خاک‌افغان این ولایت در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند.
به گفته آقای حق بیان نیروهای وفادار به اخترمحمد منصور به نیروهای مخالف او هشدار داده‌اند که اگر با ملامنصور بیعت نکنند، دشمن قلمداد خواهند شد.
طالبان این خبر را رد کرده و آن را "تبلیغ دشمنان" خوانده است.
ملا اخترمحمد منصور حدود یکماه پیش، پس از تایید خبر مرگ ملاعمر، رهبر این گروه شد؛ اما شماری از اعضای ارشد این گروه گفته‌اند که نحوه گزینش آقای منصور به رهبری طالبان، "مشروع نبوده است."
رئیس شورای ولایتی زابل می‌گوید که نزدیک به ۶۰۰ نفر از نیروهای هوادار آقای منصور به این ولسوالی آمده‌اند تا افراد وفادار به ملا منصور دادالله؛ از فرماندهان جداشده از طالبان را وادار به بیعت با رهبر جدید طالبان کنند.
با این حال آقای حق‌بیان می‌گوید که دو طرف در حال حاضر آتش‌بس پنج‌ روزه‌ای در این ولسوالی اعلام کرده ‌اند و بزرگان محلی سرگرم میانجی‌گری میان آنها هستند.
این درگیری ها نشان می دهد که اختلاف در سطح رهبری طالبان به سطوح پایین تر این گروه نیز سرایت کرده است و این نمایانگر آن است که رهبرانی که بر سر نعش ملا عمر و تصاحب سمت او در رهبری گروه طالبان، رویاروی هم قرار گرفته اند در این مخالفت شان جدی اند و به رغم تلاش هایی که از سوی ملا منصور صورت داده شده، هنوز حاضر نیستند از مواضع خود مبنی بر مخالفت با رهبری و سرپیچی از «بیعت» با وی، عقب نشینی کنند.
پیش از این به نظر می رسید شرایط به وجود آمده برای اعضای ارشد و نیروهای پیاده این گروه تروریستی، فرصت خوبی برای دولت افغانستان است تا روند فروپاشی این گروه از درون را تسریع بخشیده و تقویت کند.
متاسفانه ماشین تبلیغاتی و نیروی تجزیه و تحلیل سیاسی و در یک کلمه قدرت نرم دولت کابل، در این گونه موارد، بسیار کند و کنش پذیر و ضعیف عمل می کند. در غیر آن، مرگ ملا عمر و حوادث و وقایع پس از آن فرصتی مغتنم و بی نظیر برای تضعیف طالبان بود و دولت کابل می توانست با استفاده از فضای دوقطبی و به شدت تنش آلود در سطح رهبری گروه طالبان، مرگ سیاسی این گروه را اعلام کرده و زمینه های اعمال قدرت و مانورهای سیاسی و تبلیغاتی این گروه تروریستی در درون جامعه افغانستان را برچیند و با فلج کردن ماشین تبلیغات این گروه، ابتکار صلح و جنگ را نیز از دست آن خارج سازد.
استراتژیست های صلح و جنگ کابل –البته اگر اساسا چنین استراتژیست هایی در کانون قدرت باصلاحیت دولتی در این زمینه وجود داشته باشند- می توانستند از اختلافات سیاسی و جنگ شدید قدرت سران طالبان بر علیه این گروه و به نفع سیاست ضد تروریزم خود استفاده کنند و به ویژه با توجه به روایت های چندگانه و پرسش برانگیزی که از ماجرای مرگ سیاه و مبهم ملاعمر به دست داده شد، این امکان کاملا فراهم بود که دولت، زمینه های نفوذ، مشروعیت و اعتبار محلی طالبان در داخل افغانستان را از میان بردارد که در این صورت، امروزه مناطقی مانند خاک افغان ولایت زابل، به جای صف آرایی مخالفان و موافقان ملامنصور، شاهد صف آرایی مخالفان جریان افراط، تروریزم و تروریست های طالبان بود.
متاسفانه دولت منفعل کابل، نه تنها هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداد؛ بلکه با گشودن یک جبهه تبلیغاتی تازه به نیابت از طالبان، برای ملاعمر مراسم ترحیم برپا کرد و افرادی مانند عمر زاخیلوال به رغم ممنوعه اعلام شدن بر پایی چنین مراسم و تجمعاتی از سوی امنیت ملی، با وقاحت و صراحت، به دفاع و توجیه از آن برخاست و به این ترتیب، قدرت مانور طالبان را تقویت کرد و ماشین تبلیغاتی و قدرت نرم این گروه را به حرکت واداشت.
این در حالی است که حتی گروه های ضعیف تری مانند داعش که گفته می شود در حال حاضر در حال هسته گذاری و سربازگیری و تحکیم موقعیت های منطقه ای خود در افغانستان است، توانست با استفاده از جنگ قدرت سواران و سروران طالبان، از میان پیادگان این گروه، به نفع خود و بر علیه طالبان، یارگیری کند؛ اما کابل همچنان تماشاچی و کنش پذیر باقی ماند و برای آغاز دوباره روند دروغین و بیهوده صلح، لحظه شماری کرد.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین