۰

مسلمان امریکایی، شهروند درجه چندم؟

دوشنبه ۳۰ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۴۱
مسلمان امریکایی، شهروند درجه چندم؟

بن کارسون؛ نامزد احتمالی حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا، می گوید به اعتقاد او یک مسلمان نباید رئیس جمهور این کشور شود.
آقای کارسون گفت:"من هوادار این نظر نیستم که یک مسلمان مسؤول امور کشور ما باشد. اصلا موافق نیستم."
آقای کارسون که یک جراح بازنشسته مغز است مدتی است در نظرسنجی ها صعود زیادی کرده است.
او گفت معتقد است که دین رئیس جمهور باید با قانون اساسی امریکا همخوانی داشته باشد. او در پاسخ به این سؤال که آیا فکر می کند اسلام با قانون اساسی تطبیق می کند گفت:‌"نه فکر نمی کنم."
چند روز پیش هم یکی از حاضران در یکی از گردهمایی های انتخاباتی دونالد ترامپ؛ دیگر نامزد احتمالی جمهوریخواهان، گفته بود که باراک اوباما "مسلمان است" و "حتی امریکایی نیست"؛ اما آقای ترامپ حرف او را تصحیح نکرد و به این دلیل، هم از سوی جمهوریخواهان و هم از جانب دموکرات به شدت مورد حمله قرار گرفت. آنها همه از اعتقاد مسیحی اوباما دفاع کردند.
باراک اوباما که علنا درباره مسیحی بودن خود حرف زده، از یک مادر مسیحی امریکایی و یک پدر مسلمان کنیایی در به دنیا آمده است.
در نگاه نخست شاید چنین به نظر برسد که این جراح بازنشسته مغز که حالا برای رییس جمهور شدن در ایالات متحده امریکا؛ مهد تولید و توسعه و صدور دموکراسی در جهان، مبارزه می کند، به دلیل این عقیده قرون وسطایی و واپسگرایانه اش، خود نیازی جدی به جراحی مغز داشته باشد، تا امریکا در آینده رییس جمهوری با یک مغز توسعه یافته و باز داشته باشد؛ اما خوب که نگاه کنیم، این فقط مشکل بن کارسون نیست؛ زیرا این تنها بن کارسون نیست که چنین فکر می کند.
از یاد نبریم که نامزدهای انتخابات مقدماتی و درون حزبی ریاست جمهوری در امریکا، دوره ای بسیار حساس را پشت سر می گذارند. آنها می دانند که با استفاده از تریبونی که یک رسانه پرمخاطب در اختیار آنها می گذارد و انتظار می رود میلیون ها امریکایی چشم به گیرنده های خود دوخته باشند تا بخت های ریاست جمهوری آنها در خصوص مسایل مختلف به ویژه مساله بحث انگیز مسلمانان در امریکا یا مسلمانان امریکایی یا اسلام سیاسی و سیاست اسلامی در امریکا چگونه می اندیشند، چه کلماتی را باید در بیان مطالب مورد نظر خود، استخدام کنند تا بیشترین برد تبلیغاتی، بازتاب سیاسی و بازدهی عملی را در پی داشته باشد.
آقای کارسون نیز در این خصوص کاملا هوشمندانه و از سر خرد سیاسی و آگاهی باطنی، حرف زده است.
به ویژه اینکه او ماجرای سکوت دونالد ترامپ؛ نامزد رقیب خود در رقابت درون حزبی جمهوری خواهان برای نامزدی از سوی این حزب در انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا در برابر ادعای یکی از هوادارانش مبنی بر اینکه باراک اوباما مسلمان و متولد کنیاست را نیز پیش روی خود داشت و می دانست که اگر از ایده رییس جمهور شدن یک مسلمان در امریکا دفاع کند، چه بلایی بر سر او خواهد آمد.
بنابراین، او نه تنها نیاز به جراحی مغز ندارد؛ بلکه آگاهانه از امریکایی نمایندگی می کند که از این طرز فکر به شدت استقبال می کند و پذیرای آن است.
به این ترتیب، پرسش این است که مسلمانان در امریکا شهروند درجه چندم هستند؟
برای یافتن پاسخ این سؤال، یک راه بسیار ساده وجود دارد و آن اینکه به دلایل و زمینه های واقعی سخنان کارسون فکر کنیم و بپرسیم که چرا یک مسلمان نمی تواند در امریکا رییس جمهور شود؟
در حالی که امریکا نه تنها خود را مهد و میراث دار و مروج آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی و برابری در جهان می داند؛ بلکه خود کشور مهاجران است. کشوری که ریشه های تاریخی نیرومندی ندارد و از نظر معیارهای جامعه شناختی، جهان جدید به شمار می آید؛ جهانی که جمعیت آن را مهاجرانی با رنگ ها، نژادها، ادیان و اعتقادات گوناگون تشکیل داده اند.
اما چرا در چنین جامعه ای، وقتی نوبت به مسلمانان می رسد نه از حقوق شهروندی و مدنی و برابری و وحدت در کثرت، خبری است و نه از ریشه های کم توان تاریخی جهان جدید و پایه گذاری و نضج و نسج آن توسط مهاجران مختلف با گرایش ها و باورهای گوناگون؟
آیا امریکایی در بیرون از ایالات متحده خود را مروج دموکراسی و کثرت گرایی و برابری و برخورداری یکسان همگان از حقوق سیاسی و مدنی معرفی می کند و در کشورهایی که بر پایه یک نظام دینی و اعتقادی خاص اداره می شوند، در قامت مدافع حقوق اقلیت های دینی و مذهبی ظهور می کند، با توجه به سخنان کارسون و سکوت ترامپ، آشکارا دروغ می گوید؟
نمی دانیم؛ اما می دانیم که اگر راست می گوید ابتدا باید این راستی را در برخورد با مسلمانان امریکایی و نسبت امریکا و اسلام و اسلام در امریکا، ثابت کند و صادقانه بگوید که چرا یک مسلمان نمی تواند رییس جمهوری امریکا شود؟
چرا در هند با اکثریت بودایی، این امکان وجود دارد؛ ولی در امریکا ندارد؟
چرا در افغانستان یک زن مسیحی با ریشه های یهودی می تواند بانوی اول باشد؛ اما در امریکا یک مسلمان نمی تواند به کاخ سفید راه پیدا کند؟
توجه داشته باشیم که مساله فقط رای دادن یا ندادن مردم اکثرا مسیحی امریکا نیست؛ مساله این است که یک رهبر و فعال سیاسی امریکایی اساسا نمی تواند تصور چنین چیزی را بکند و اگر بنا بر فرض محال، چنین اتفاقی بیفتد، بدون شک در برابر آن خواهند ایستاد!
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین