۰

مسؤولیت علمای دینی در مبارزه با افراط گرایی

دوشنبه ۷ سرطان ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۸
علمای دینی نیز به شدت مورد انتقاد هستند. به نظر می رسد آنها به درستی به مسؤولیت های سنگین خود در خصوص دفاع از گوهر اصیل دین و ارائه تفسیری درست و منطبق با واقع از آموزه های دینی، عمل نکرده و در این زمینه، مسؤول شناخته می شوند.
مسؤولیت علمای دینی در مبارزه با افراط گرایی


عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی، طالبان و دیگر مخالفان مسلح را "خوارج زمان" خوانده که به باور او، برخلاف حقایق و آموزه های دینی با ارائه تفسیری نادرست از دین، مسلمانان را به خاک و خون می کشند.

وی با تاکید بر اصل اعتدال و میانه روی در اسلام گفت: "اکنون ما در شرایط حساس و دشواری قرار داریم. با تاسف برخی ها بدون دانش قرآنی، تسلط به زبان عربی و توانایی علمی، از متون دینی تفاسیر غلط بیرون داده اند که سبب تقویت افراطیت و بروز مشکلات فراوان در میان مسلمانان شده است، در حالی که تفسیر دین و کلام الهی وظیفه علمای راسخ، با دانش و با درایت است".

او تصریح کرد:"برای مبارزه علیه افراطیت و جلوگیری از تفاسیر نادرست از دین و کلام الله مجید، همگان بخصوص علمای کرام مسؤولیت سنگینی دارند، چرا که علما به حیث چراغ راه جامعه باید برای هدایت مردم افغانستان و ارائه تصویر واقعی اسلام در جهان تلاش نمایند".

صرف نظر از اینکه اظهارات آقای عبدالله در خصوص برداشت های نادرست و خوانش های افراط گرایانه از اسلام و آموزه های قرآن، جدی است یا صرفا به صورت مناسبتی بیان شده است،‌ واقعیت این است که این چالشی بزرگ و نگران کننده در برابر آینده اسلام و ایمان اسلامی در جوامع مسلمان است.

اینکه تروریست ها، افراط گرایان مذهبی و مدارس مولد تروریزم و کانون های اصلی پرورش تروریست با تفسیرهای برساخته و غالبا غلط از متون دینی، اسلام را بدنام کرده و بدتر از آن اینکه اسلام و آموزه های آسمانی این دین حنیف را درست در خدمت دشمنان اسلام قرار داده اند تا به نام مبارزه با افراط گرایی و به تعبیر خود شان «رادیکالیزم اسلامی» تیشه به ریشه اسلام بزنند و اسلام گرایی و اسلام خواهی را به مثابه یک رویکرد غیر مجاز و ممنوع، بر افکار عمومی جهان، تحمیل کنند.

یکی از نمونه های روشن این امر، اظهارات مسموم و نژادپرستانه اخیر دونالد ترامپ؛ نامزد احتمالی جمهوری خواهان امریکا در انتخابات آینده ریاست جمهوری آن کشور است که در پی کشتار اورلاندو صورت گرفت و بار بار تکرار شد و مورد تأکید واقع گردید.

او از اینکه باراک اوباما و هیلاری کلینتون، در توصیف آن رویداد، مستقیما از تعبیر «رادیکالیزم اسلامی» استفاده نکرده و آن را محکوم نکرده اند، به شدت انتقاد کرد.

این تنها نمونه ای کوچک از یک ذهنیت منفی بزرگ است که امروزه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، تلاش می شود به عنوان واقعیتی غیر قابل انکار، بر افکار عمومی مردم جهان، تحمیل شود و این دقیقا همان خدمتی است که تروریست های منسوب به جهان اسلام به دشمنان اسلام و فاشیست هایی مانند ترامپ کرده اند.

در این میان، علمای دینی نیز به شدت مورد انتقاد هستند. به نظر می رسد آنها به درستی به مسؤولیت های سنگین خود در خصوص دفاع از گوهر اصیل دین و ارائه تفسیری درست و منطبق با واقع از آموزه های دینی، عمل نکرده و در این زمینه، مسؤول شناخته می شوند.

این در حالی است که آنها نه تنها وارثان پیامبران محسوب می شوند و در این راستا مسؤولیت دارند که از رسالت پاک و الهی انبیا، تحت هر شرایطی، دفاع کنند؛ بلکه از آن جهت که نان دین را می خورند و از مسیر علم آموزی اسلامی، ارتزاق می کنند نیز در قبال آنچه از سوی دوستان نادان و دشمنان دانای دین بر دین می رود نیز مسؤولیت های خطیر و سنگینی دارند.

بنابراین، آنچه آنها در برابر تفسیرهای شگفت انگیز و بیگانه با روح و ذات آموزه های دینی که از سوی جریان های تروریستی و مراکز مولد تروریزم از پاکستان تا عربستان سعودی و... به دست داده می شود، انجام داده اند، هرگز کافی و قابل توجیه و دفاع نبوده است.

علما باید بپذیرند که سکوت آنها در برابر دستبردهای آشکار و تکان دهنده ای که به متون دینی زده شده است، صرف نظر از اینکه ناشی از ترس و تقیه بوده یا برآمده از منافع محافظه کارانه سیاسی و اقتصادی و معیشتی شان، به انحرافات هولناکی که از صراط مستقیم دین، صورت گرفته، خواسته یا ناخواسته مدد رسانده است.

علما در قبال تروریزم، هراس افکنی، کشتار نظامیان و غیر نظامیان، محاکمه های صحرایی، بمبگذاری های انتحاری، سر بریدن های بی موجب، گروگانگیری های جاده ای، ایجاد هول و هراس و وحشت و خشونت و آدمربایی و مرگ آفرینی تروریست هایی که همه این جنایت های وحشت آور را به نام دین و با استناد غلط به متون دینی انجام می دهند، محافظه کاری و سکوت پیشه کرده اند و این، هرگز آن چیزی نیست که از آنها انتظار می رود یا از سوی خدا و قرآن و دین و انبیای الهی بر دوش آنها نهاده شده است.

بی تردید، سکان داری منبر و مسجد که روزگاری سنگرهای دین و پایگاه های اصلی قدرت دینی محسوب می شدند، تنها با وعظ و نصحیت و ایراد خطبه های بی هزینه و محافظه کارانه، کافی نیست. علما باید نقش خود به عنوان رهبران و پیشوایان دین را در همه عرصه های حیات جمعی جوامع اسلامی به خوبی بازیابند و احیا نمایند و تنها در این صورت است که می توان مدعی شد آنان به مسؤولیت اصلی و واقعی خود، صادقانه عمل کرده اند.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین