۰

حکمتیار، مرد توافقنامه های نافرجام

پنجشنبه ۸ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۴
حکمتیار مرد توافقنامه های بی سرانجام است. مردی که به نحو شگفت انگیزی خشونت و جنگ و آدمکشی و ترور و قتل عام و راکت باری و حملات انتحاری را در کنار مذاکره و صلح و سازش و انعطاف و توافق، در خود پرورش داده و در هر برهه تاریخ، به مقتضای منافع و اهدافش از هریک از آنها به نحوی استفاده کرده است.
حکمتیار، مرد توافقنامه های نافرجام


توافقنامه صلح میان دولت افغانستان و حزب اسلامی، امروز میان اشرف غنی و گلبدین حکمتیار  امضا شد.
مراسم امضای این سند با حضور شماری از سیاستمداران، مقام‌های دولتی و دیپلمات‌های خارجی در کاخ ریاست جمهوری برگزار شد؛ اما حکمتیار از طریق کنفرانس ویدئویی در آن شرکت کرد.
با امضای سند آشتی با حزب اسلامی، مفاد این توافقنامه اجرایی شده و زمینه حضور آقای حکمتیار در کابل در هفته‌های آینده هموار خواهد شد.
این سند پیش از این از سوی نمایندگان دولت و حزب اسلامی امضا شده بود.

امضای این توافقنامه آشتی با استقبال محافل سیاسی همراه بود و برخی از کشورهای حامی دولت افغانستان هم از آن حمایت کردند، اما برخی نهادهای حقوق بشری بر این نکته تاکید کردند که امضای این توافقنامه نباید باعث نادیده گرفتن حقوق قربانیان جنگ شود.

نام آقای حکمتیار سال‌ها است که در فهرست سیاه دولت امریکا و سازمان ملل قرار دارد و دولت امریکا برای سر او ۲۵ میلیون دالر جایزه تعیین کرده است.
با این حال، امضای این توافق بی تردید نقطه عطفی در تاریخ تلاشهای دولت افغانستان برای صلح با تروریستهای مسلح محسوب می شود.

روز هشتم میزان – مثبت یا منفی- به عنوان روزی خاطره انگیز در تاریخ این تلاش ها باقی خواهد ماند. روزی که پس از سال ها تلاش و مبارزه و صرف هزینه های سنگین، سرانجام دولت افغانستان به یک دستاورد حد اقلی در زمینه صلح با یکی از گروه های ستیزه جوی نه چندان مؤثر در معادلات امنیتی کشور، رضایت داد و از آن با شکوه و افتخار تجلیل کرد.
این رویداد در عین حال، نقطه عطفی در کارنامه سیاسی و نظامی گلبدین حکمتیار و تاریخ مبارزات حزب اسلامی محسوب می شود.

از هشتم ثور ۷۱ تا هشتم میزان ۹۵ گلبدین حکمتیار و حزب او، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کردند. کسی که به نخست وزیری در دولت مجاهدین و استمرار ریاست جمهوری برهان الدین ربانی قانع نشد و از آن زمان، سلاح برگرفت تا قدرت را با زور و ابزار نظامی، قبضه کند.
او همین رویکرد را در قبال طالبان ادامه داد تا زمانی که حکومت کنونی به دنبال تهاجم نظامی امریکا به افغانستان، روی کار آمد.

حکمتیار با «اشغالگر» خواندن نیروهای خارجی به رهبری امریکا و «دست نشانده» عنوان کردن دولت کابل، همچنان بر ادامه مبارزه نظامی و خشونت آمیز خود تا پایان «اشغال» افغانستان و برقراری یک نظام برآمده از شریعت اسلامی با خوانش حزب اسلامی، تأکید کرد؛ اما اکنون و پس از ۱۵ سال علی رغم حضور نیروهای خارجی و استقرار دولت مورد حمایت امریکا در کابل، گلبدین با به زمین گذاشتن سلاح و پیوستن به مبارزات مسالمت آمیز سیاسی، تغییر موضع داده است.

این رویداد هم به عنوان یک نقطه عطف، در خاطره ها خواهد ماند؛ هرچند هرگز مشخص نیست که آیا فرجام و سرانجام این توافق نیز به خوشی و میمنت آغاز آن خواهد بود یانه.

واقعیت این است که تردیدهایی بسیار جدی در این زمینه وجود دارد. حکمتیار مرد توافقنامه های بی سرانجام است. مردی که به نحو شگفت انگیزی خشونت و جنگ و آدمکشی و ترور و قتل عام و راکت باری و حملات انتحاری را در کنار مذاکره و صلح و سازش و انعطاف و توافق، در خود پرورش داده و در هر برهه تاریخ، به مقتضای منافع و اهدافش از هریک از آنها به نحوی استفاده کرده است.

همین امر او و آینده سیاسی اش را کاملا پیشبینی ناپذیر و ناپایدار ساخته است؛ بگونه ای که هنوز کسی به درستی نمی داند که آیا ۸ میزان و امضای رسمی سند سازش میان اشرف غنی و حکمتیار، پایدار و برقرار خواهد ماند یانه.

در این شکی نیست که عناصر زیادی وجود دارد که می تواند به پایداری و قوام و دوام این توافق، کمک کند. از جمله هم قبیلگی غنی و حکمتیار که هردو احمدزی و هردو از نسل قبیله غلجایی هستند؛ اما در صورتی که عطش قدرت جویی و انحصارطلبی گلبدین اشباع نشود، همه این عناصر و المان ها در یک آن، می تواند نادیده گرفته شود.

با این حال، این واقعیت را هم نباید نادیده گرفت که حکمتیار دیگر آن فرمانده قدرتمند پس از ۸ ثور ۷۱ نیست که توان بسیج هزاران شبه نظامی را در سراسر افغانستان برای راکتباری بی رحمانه کابل داشته باشد. او افزون بر اینکه پیر و منزوی شده است، حزب تحت فرمانش نیز عملا از هم فروپاشیده و به چند حزب کوچک، منشعب گشته است. ضمن آنکه از توان نظامی حزب اسلامی نیز با ظهور رقبای قدرتمند دیگری مانند طالبان، حقانی، داعش و... به طور قابل توجهی کاسته شده است.

همین امر یکی از موضوعات مورد انتقاد منتقدان در توافق اخیر بود؛ زیرا آنها می گفتند که اشرف غنی با این اقدام به یک حزب مرده و بی رمق، جان دوباره بخشید و آن را احیا کرد.

سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین