۰

دوئل بچه های پادشاه برای تصاحب قدرت

چهارشنبه ۳۱ جوزا ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۴۳
دوئل بچه های پادشاه برای تصاحب قدرت


سلمان پسر عبداالعزیز؛ پادشاه سعودی، فرزندش محمد را به عنوان ولیعهد جدید این رژيم معرفی کرده است. محمد بن سلمان جانشین امیر محمد بن نائف؛ برادرزاده پادشاه می‌شود که تاکنون سمت ولیعهدی را داشته است. محمد بن نائف سمت وزارت داخله را نیز از دست داده است.

محمد بن سلمان که ٣١ سال دارد، تا پیش از این سمت نایب ولیعهد، نایب دوم نخست وزیر و وزیر دفاع را در اختیار داشت. در ساختار سیاسی عربستان سعودی، وظیفه نخست وزیر نیز متعلق به پادشاه است و معمولا ولیعهد در مقام نایب اول نخست وزیر ریاست دولت را برعهده دارد. به این ترتیب، محمد بن سلمان همزمان به سمت نایب اول نخست وزیر هم منصوب شده و ریاست عملی هیأت دولت را بر عهده گرفته و سمت وزارت دفاع را نیز حفظ کرده است.

این دومین بار است که ملک سلمان ولیعهد عربستان را تغییر می‌دهد.
از محمد بن سلمان به عنوان یکی از افراد قدرتمند در تشکیلات سیاسی سعودی نام برده می‌شد.

اخیرا او سفرهایی به امریکا و روسیه داشت که طی آن، با عالی ترین مقام های اجرایی این کشورهای یعنی دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین دیدار کرد. اگرچه این دیدارها ممکن است در سمت وزیر دفاع رژيم سعودی که بزرگترین خریدار تسلیحات در جهان شناخته می شود، انجام شده باشد؛ اما به نظر نمی رسد که برنامه پررنگ سازی حضور و قدرت محمد بن سلمان در عرصه بین المللی و افکار عمومی داخلی عربستان سعودی، با تحولات تازه در بالاترین سطوح قدرت و تصمیم گیری رژيم ریاض، بی ارتباط بوده باشد.

تحولات و جابجایی های تازه همچنین درست زمانی صورت می گیرد که گفته می شود اخیرا از نفوذ و قدرت محمد بن نایف؛ وزیر داخله و ولیعهد پادشاه در دستگاه سلطنتی سعودی به نحو ملموسی کاسته شده و بر قدرت و اثرگذاری عمیق محمد بن سلمان افزوده شده است.

از جانب دیگر، جا به جایی های تازه، گام مستقیم سلمان پسر عبدالعزیز؛ سلطان سعودی در مسیر خانوادگی سازی قدرت و طرد هدفمند سایر اعضای دودمان گسترده عبدالعزیز پایه گذار رژيم سعودی محسوب می شود و انتظار می رود با واکنش های وسیعی در داخل خاندان قدرت مواجه شود.

در عربستان سعودی، پادشاه در مقام «ولی امر» از اختیارات وسیع، نامحدود و فوق العاده برای عزل و نصب ها برخوردار است و از آنجایی که سیستم حکومتی این رژيم کاملا بسته، سنتی، غیر دموکراتیک و خاندانی است، هیچ قدرت نظارتی خارج از محدوده اعضای خاندان عبدالعزیز که بتواند تصمیم های پادشاه را رد یا تأیید کند، وجود ندارد؛ با این وجود، قاعده نانوشته و پذیرفته شده ای وجود دارد که بر پایه آن، سلسله مراتب قدرت به گونه ای تعیین می شود که پسران و نوادگان عبدالعزیز بتوانند در قدرت سهیم و شریک باشند و در تحقق این امر، معیارهایی مانند سن بالا، نفوذ کاریزماتیک، احترام، پیشینه حضور در قدرت، نزدیکی به پادشاه، ثروت و سهمیه در صنعت نفت و شاید از همه مهمتر مورد تأیید امریکا بودن، مورد توجه قرار می گیرد.

این در حالی است که محمد بن سلمان واجد برخی از مهم ترین و تعیین کننده ترین این معیارها شناخته نمی شود. او زمانی که به سمت وزارت دفاع عربستان سعودی، منصوب شد، تنها ۳۱ سال داشت و در آن زمان، جوان ترین وزیر دفاع جهان نام گرفت. اکنون هم نخستین فرد از نسل سوم خاندان سعود است که به سمت ولایتعهدی می رسد و اگر پادشاه کنونی بمیرد، به عنوان جوان ترین فرد، جانشین او خواهد شد.

با این حال او شماری از معیارهای مورد نظر را داراست که از جمله آنها می توان نزدیکی او به پادشاه و امریکا را نام برد.

با این وجود آیا انتصاب همزمان او به سمت های حساسی مانند نایب اول نخست وزیر، رییس کابینه دولت، وزیر دفاع و ولیعهد می تواند از سوی دیگر پسران پادشاه و شاهزادگان سعودی، مورد پذیرش قرار بگیرد؟

به سختی می توان به این پرسش، پاسخی سلبی یا ایجابی داد؛ زیرا سازوکارهای قدرت در عربستان سعودی تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی پیچیده ای قرار دارد که تفکیک تأثیرگذاری هریک از آنها در شرایط کنونی، بسیار دشوار است.

یکی از مهم ترین عوامل خارجی، موضع امریکا در مورد تحولات تازه سیاسی در دستگاه سعودی است. امریکا احتمالا به فردی به عنوان رهبر آینده رژیم سعودی نیاز دارد که افزون بر آنکه جوان باشد تا از فسیلهای منفور حاکم بر شبه جزیره، عبور کند، نظری مساعد در مورد ترمیم روابط اعراب و رژيم اسراییل داشته باشد، ضد ایران و قائل به استفاده حد اکثری از خشونت و ناامنی و حمایت از تروریزم برای تحقق سلطه امریکا بر جهان اسلام و عرب باشد. با این حساب، چه گزینه ای بهتر از محمد بن سلمانی که در عمر کوتاه رسیدنش به عالیترین مدارج قدرت، جنگ یمن، بحران سوریه، قطع رابطه با تهران، قتل عام زائران خانه خدا، استارت اولیه ناتوی عربی، قطع روابط با قطر و تلاش های مضاعف برای ترمیم روابط با اسراییل را در کارنامه خود دارد؟

از عوامل داخلی این تحولات هم می توان به تمرکز قدرت به دست خانواده پادشاه، منزوی سازی شاهزادگا مدعی سهم در سیاست و ثروت و انحصار سلطه خانواده سلمان بر شریان های مالی ثروت های نفتی، تسلط بر ارتش و... اشاره کرد.

با این حال، تصور نمی شود که این جا به جایی های تهورآمیز و چالش‌جویانه، پایان کار باشد. در روزهای آینده باید منتظر بروز واکنش ها و اقدامات اعتراضی گسترده در کانون توفانی پسران عبدالعزیز بود.

محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین