۰

عاشورا فرهنگ پایداری و میراث جاودانه حسینی

پنجشنبه ۲۵ عقرب ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۰۹
دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه رسید. دوباره عطر خوش حسینی به مشام می‌رسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش می‌دهد. امام حسین ( ع ) به همراه 72 تن از یاران صدیقش حماسه‌ای خلق کرد که حتی با یادآوری آن می ‌توان به عظمت این نهضت حسینی پی برد و برای حرکتها و مبارزات ظلم‌ستیزانه بعدی، در طول تاریخ پس از امام(ع) و یارانش الگویی گشت. درباره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشته اند، بازهم جاى گفتن و نوشتن باقى است، چراکه این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گسترده اى برخوردار است که هر چه بیشتر به تحلیل و بررسى آن پرداخته شود زوایاى نوتر و تازه ترى از آن آشکار خواهد شد. عاشورا نه یک حادثه بلکه یک فرهنگ است، فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتى را در استحکام ریشه ها، رویش شاخه ها، رشد باورها و ارزشهای ناب محمدی (ص) ایفا کرده است. عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیاى خاصى محصور نمانده است، بلکه همواره الهامبخش ملت های آزادیخواه در راستاى حرکت ها، جنبش ها و قیام هاى راستین شان در برابر کانون هاى ظلم و بی عدالتی ها و کفر و نفاق بوده است. قیام عاشورا از سال 61 هجرى تا امروز همچون چشمه اى جوشان و خروشان از آب زلال و گواراى خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده، و الهامبخش بسیارى از نهضت هاى حقّ علیه باطل بوده است. روحانیت همواره براى حراست از کیان فرهنگ عاشورا، نه فقط آن را در طول اعصار متمادى بازگو کرده اند، بلکه حتى به پاسدارى از ارزش هاى ناشى از آن پرداخته اند. بازگویی مضامین و مفاهیم بلند فرهنگ عاشورا در هر عصر و زمانى به فراخور حال آن زمان، تأثیر بسیار شگرف و سازنده اى در راه پیشبرد اهداف مقدسى همچون نشر معارف و فرهنگ اسلام ناب، بر جاى نهاده است. تاریخ ما گواه صادق و روشنى از این بازسازى ها است. پیامی از آسمان کربلا درخشید که نور آن مشعل فروزان راه حق طلبان و حقیقت جویان، و ابهت و صلاى آن، در هم کوبنده الحاد و نفاق است. عاشورا رسالت بزرگى را بر دوش همه دینداران به ویژه آگاهان جامعه نهاده است. همگان پس از شناخت ابعاد آن موظف اند خود و جامعه خود را با آن مقایسه و از آن درس و عبرت بیاموزند، چرا که زنده بودن تاریخ به ترسیم و تصویب آن و سنجش خودمان با آن است. از این روى، سخنی هر چند کوتاه پیرامون اساسى ترین بعد این حادثه بزرگ است . پنجاه سال از غروب آفتاب آسمانی وحی می گذشت و بیش از بیست سال بود که زمین و زمان از تابش خورشید قسط و عدالت محروم شده بود، و هرچه عقربه ‌تاریخ پیشتر می رفت سیطره‌ سیاهی و ستم بیشتر می شد و این سیطره چنان باسرعت پیش می رفت که دیگر امید به نور نجاتی نبود، می رفت که نام قرآن و اسم اسلام نیز به فراموشی سپرده شود و این، یعنی محو حقایق و نابودی انسانیت و به باد دادن تمام زحمات و خدمات پیامبران و اصلاحگران تاریخ؛ به عبارت دیگر تحریف و تدفین تاریخ، تاریخی که رسولان حق، از آدم تا خاتم به آفرینش آن کمر همت بسته بودند و با تحمل سختیهای طاقتفرسا و با صداقت و صمیمیت فوق العاده خویش آن را ساخته بودند و چه میثم ها که در حراست از آن به سر دار نرفته و چه ابوذرها که به خاطرآن، شکنجه و تبعید نشده بودند و از همه مهمتر حضرت علی(ع) آن عین عدل و عرفان و انسان کامل در این راه مقدس شهید شده و با خون خویش و این ابرمرد، کسی جز امام حسین(ع) و این کار سترگ، جز با حماسه بی نظیر کربلا، نمی توانست باشد این کار با منبر و خطابه یا با نوشتن نامه و رساله تحقق نمی یافت، خون خـدا می بایست دین خدا را از نو زنده کند و با شهادت خویش حجاب از چهره‌ اهل تزویر بردارد . حضرت با آگاهی تمام به آخرکار و با اشتیاقی وصف ناپذیر به دیدار دوست به راه افتاد و رفت که کربلا را عرش عشق و عاشورا را قیامت قرآن و تولد تاریخ کند که کرد و حیرت آبادی را بنام کربلا تا ابد زنده و بالنده در بلندای ابدیت پدید آورد که هنوز هم جهانخواران و زورمداران و ریاکاران تا نام کربلا و عنوان عاشورا را می شنوند خوابشان آشفته می شود و کربلا بزرگترین و مهیب ترین کابوسی است که خواب را بر چشم همه یزیدیان حرام کرده است.
واقعه ای که قرن ها از وقوع آن می گذرد ؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان ، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می کند. آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می خورد و جلب توجه می نماید ، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی(ع) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛بلکه از شهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع و بارها، از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) از شهادت خویش با خبر گشته بود و این نکته ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد، با او در میـــان می گذاشتند؛ اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیــفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود، اصرار می ورزید. از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (ع) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می خورد؛ از سبقت گرفتن اصحابش برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل 6 ماهه انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده است که اهداف عاشورا و قیام اباعبدالله الحسین(ع)، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد. و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود ؟ و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد؟
 پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از 14 قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است. دامنه وسیع اثرات اجتماعی و فردی این قیام الهی که نه تنها پیروان سید الشهدا ( ع ) را تحت تاثیر قرار داده، بلکه سبب بیداری و تأثیر پذیری احرار و آزادگان جهان نیز گردیده است. ریشه های این فرهنگ و پیام جاودانه را در دل تاریخ مستحکم نموده است و تا زمانی که این اثرات عمیق و وسیع، در گستره تار یخ باقی و پا بر جاست، این واقعه عظیم، هرگز متصور نیست. اسلام از همان آغاز تبلیغ، اصلی ترین برنامه خویش را رهایی آدمی از قید طاغوت و بندگی و اطاعت غیر خدا، معرفی نمود و بر آن پافشاری نمود. به همین خاطر مستکبران و مشرکان که منافع خویش را در خطر می دیدند، و تعارض آشکار اسلام با اهداف و مطامع خویش را در یافته بودند، همواره بر آن تاختند. اما رهبری الهی پیامبراکرم(ص) و امدادهای الهی مانع به ثمر نشستن کوششهای آنان می شد. از طرف دیگر، مسلمین نیز آنان را دشمن آشکار دین خویش می دانستند و در راه مبارزه با آنان، هرگز کوتاه نمی آمدند. بر این اساس ، اسلام بقای خویش را مرهون مجاهدتهای سید الشهداست و این همان مفهوم حدیث نبوی است که « حسین مِنّی و انا مِن حسین » امروز دشمنان هجوم همه جانبه خویش را به اسلام ادامه می دهند و تنها راه مبارزه با اسلام را تغییر اصول و مبانی اسلامی می دانند و از سوی دیگر هوا و هوس آدمی، همواره انسان را در بند خود اسیر می نماید . پس امروز نیز ما به ماهیت پیام و قیام عاشورا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه را که پیامبر اسلام (ص) به عالمیان عرضه نمود را درک نماییم و آنرا حفظ کنیم و باورهای خویش را از هرگونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظام جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهان شمول اسلام را فراهم آوریم و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عج) هموار کنیم. در حقیقت، قیام حسینی در عصر حاضر و در فضای غبار آلود تبلیغاتی موجود، هر چه بیشتر مرز حق و باطل را تبیین می نماید و دوباره فطرت مدفون شده بشر را که در زندگی مادی غوطه ور است بیدار می کند. پس نه تنها نیاز بشر در عصر حاضر به قیام عاشورا از بین نرفته است، بلکه فزونی یافته است . نسل امروز و آینده هنوز تشنه فضیلت و عدالت است و به دلیل سرخوردگى از تباهى ها به دنبال آرمان شهر اسلامى مى گردد. اینان به نیرومندى و توانایى خویش براى به دست آوردن دنیایى بهتر و در نتیجه رستاخیزى مطلوب مى اندیشد. جوان امروز باید در تلاش باشد تا از فرهنگ و ارزش هاى اسلامى انسانى به صورت بهینه بهره گیرد. این تفکر حیاتى ترین، اندیشه اى است که مى تواند به بالندگى جامعه جوان امروز و آینده مدد رساند. همانگونه که می دانید صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جان سپارى کردند که تا ابد زنده است . عاشورا از دیرباز تجلى گر روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانى اندک ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بى دین حکومت ستمکار به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایى و آزادگى مبدل ساخت. عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن على(ع) مى گردد .
عاشورا سند فرهنگ پایداری و میراث گرانسنگ تاریخ جوانمردانی است که با ثبت حماسه خود نامشان و راهشان همواره جاودان خواهد ماند.
سیدقاسم اخضراتی- ارسالی به خبرگزاری جمهور

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین