۰

از ربودن مردان هزاره تا حمله به نمازگزاران

يکشنبه ۱۷ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۰۳
این رویدادها یک هدف و نتیجه مشخص دارند و آن شعله ور کردن آتش زیر خاکستر فرقه گرایی مذهبی و کوبیدن بر طبل تنش های قومی و مذهبی در کشوری است که واگرایی، شقاق و نفاق و تفرقه، سال ها از مردمان آن قربانی گرفته، سرگذشت سیاهی را برای آنان رقم زده و سرنوشت تیره و بی امیدی را فراروی آنها قرار داده است.
از ربودن مردان هزاره تا حمله به نمازگزاران

مقام های امنیتی می گویند که روز یکشنبه سه مرد تفنگدار ناشناس بر یک خانقاه در ناحیۀ پنجم شهر کابل حمله کردند و پنج تن را به قتل رساندند. در این حمله ۱۱ نفر دیگر هم زخم برداشتند.
فرمانده پولیس کابل می گوید که شام شنبه افراد تفنگدار ناشناس در ساحۀ کمپنی بر نمازگزاران یک خانقاه گلوله باری کردند که در نتیجه پنج تن کشته و۹ تن دیگر زخمی شدند.
وی افزود که در پیوند به این رویداد پنج نفر بازداشت شده اند.
در همین حال، یک مقام امنیتی دیگر که نخواست نامش فاش شود، می ‌گوید که این حمله توسط پنج فرد نقاب پوش که تفنگچه های بی صدا داشته اند صورت گرفته است و در نتیجۀ آن ۱۱ تن کشته شدند و دو تن دیگر زخم برداشته اند.
تاکنون هیچ گروهی مسؤولیت این حمله را بر عهده نگرفته است.
پیش از هر چیزی باید اذعان کرد که هیچ نسبت مستقیمی میان رویداد آدم ربایی جاده کابل- قندهار و آتشباری بر نمازگزاران یک خانقاه در کابل، اثبات نشده است؛ بنابراین، شاید نتوان به آسانی ادعا کرد که واقعا ارتباطی سازمان دهی شده میان این دو رویداد وجود داشته و هردو از سوی یک مرکز فرماندهی، پی ریزی، هدایت، کنترل و اجرا شده است. هنوز حتی مشخص نیست چه گروهی اقدام به تیراندازی بر نمازگزاران خانقاهی در کابل کرده است؛ اما می دانیم که تیراندازی با تفنگچه های بی صدا صورت گرفته است.
همین ابهام ها تا حدودی در مورد آدم ربایی جاده مرگبار کابل- قندهار نیز کمابیش وجود دارد. مثلا هیچ گروهی مسؤولیت این رویداد را قبول نکرده و حتی طالبان که نزدیک ترین مظنون این رویداد به نظر می آمدند، دیروز با صدور بیانیه ای، از آن تبری جستند و دست داشتن در آن را انکار کردند. بگذریم از اینکه صدق و کذب مواضع گروهی که ملتزم به راستگویی و متعهد به دروغ نگفتن نیست نیز مستقلا قابل تایید نمی باشد.
اما صرف نظر از اینها چیزی که مایه نگرانی است این است که این رویدادها یک هدف و نتیجه مشخص دارند و آن شعله ور کردن آتش زیر خاکستر فرقه گرایی مذهبی و کوبیدن بر طبل تنش های قومی و مذهبی در کشوری است که واگرایی، شقاق و نفاق و تفرقه، سال ها از مردمان آن قربانی گرفته، سرگذشت سیاهی را برای آنان رقم زده و سرنوشت تیره و بی امیدی را فراروی آنها قرار داده است.
مردان هزاره را می ربایند؛ تا گروهی در این سوی ماجرا به فکر «دفاع مردمی» و طرح تسلیح قومی بیفتند.
نمازگزاران بی گناه یک خانقاه را به رگبار می بندند؛ تا احساسات گروهی بر علیه دیگری برانگیخته شود و بازار اتهام زنی و انتقام جویی داغ شود.
عوامل این رویدادها هر کسی هست، بدون تردید، اهدافی سهل الوصول و در دسترس را هدفمندانه و غرض ورزانه انتخاب کرده است.
آنها اصول و ریشه های قوام و همگرایی اجتماعی و ملی ما را نشانه رفته اند؛ همان چیزی که در پاکستان به شدت سرگرم آن هستند و در عراق و سوریه، از مرحله هسته گذاری فکری و ایدئولوژيک گذر کرده و اکنون در حال باربرداری و میوه چینی از شجره خبیثه تنش و تفرقه اند.
برای ناظری که ظاهر ماجرا را می بیند، رویداد آدم ربایی جاده کابل- قندهار در حال پایان یافتن است و حادثه تیراندازی بر نمازگزاران خانقاهی در کابل نیز حد اکثر به عنوان یک رویداد معمول جنایی یا تروریستی در عرض سایر رویدادهایی که همه روزه اتفاق می افتند، قابل ارزیابی است، نه فراتر از آن؛ اما دو گروه در این میان وجود دارند که تصور می کنند، این آغاز یک دوره سیاه دیگر است؛ گروه یا گروه هایی که اقدام به این کارها می کنند و گروهی که خود را به صورت بالقوه، آماج این تیر زهرآگین کینه و نفرت می بیند.
۱۴ سال از پایان رژیم خودکامه طالبان گذشته است؛ رژیمی که همه چیز را برای خود، ایدئولوژی منحصر به فرد خود، زبان خود، قومیت خود و حامی خارجی خود می خواست؛ اما اگر خوب بنگریم، در طول این ۱۴ سال همچنان با این رژیم به مثابه یک ایدئولوژ‌ی و یک خط مشی فکری و عقیدتی، مواجه بوده و فاصله زیادی را طی نکرده ایم.
بدتر از آن اینکه اکنون و پس از ۱۴ سال یکبار دیگر، گذشته و آینده را آگاهانه باهم پیوند می زنیم و برای بازگشت دوران ۱۴ سال پیش، زمینه سازی می کنیم و با وقاحت آن را به حساب موفقیت می گذاریم و صلح می نامیم؛ اما تا زمانی که برای عابران بی سلاح و بی گناه هزاره و شیعه در جاده کابل- قندهار و نمازگزاران خانقاهی در کابل، این اوضاع جهنمی تغییر نکرده است، نه صلحی به دست آمده و نه وحدتی برقرار شده است.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


جمهور عزيز؛ چرت ترين گزارشي بود ک تا حال خواندم.
اصلا چيزهايي که در گزارش آمده با.هم جور در نمي آيد.
حدسي ک زده اي از روي،غرض است و بس...!
مردان نقاب پوش، تيتر گزارش، سبک گزارش، حمله ب نمازگاران، تجهيز قومي، تنش هاي فرقه اي و و و . . .
متاسفم...
پربازدیدترین