محقق، فاطمیون و چند مسأله دیگر

11 قوس 1396 ساعت 20:25

گلبدین از نخستین افرادی بود که از تجاوز عربستان سعودی به یمن، حمایت کرد و حتی فراتر از آن، اعلام نمود که شبه نظامیان تحت امرش، حاضر اند برای کمک به عربستان، به جنگ یمنی ها بروند!


ارگ ریاست جمهوری به ستایش محمد محقق؛ معاون دوم ریاست اجرایی از حضور افغان‌ها در جنگ سوریه واکنش نشان داده و گفته است که این اظهارات مغایر با سیاست خارجی و منافع ملی است.
در بیانیه ارگ آمده است:"این اظهارات از سوی دولت افغانستان در روشنایی منافع ملی و قوانین نافذۀ كشور به‌گونۀ جدی مورد بررسی قرار می‌گیرد".

شاه حسین مرتضوی؛ سرپرست دفتر مطبوعاتی اشرف غنی درباره چگونگی بررسی و پیامدهای اظهارات حمایتی آقای محقق جزئیاتی ارائه نکرد؛ اما گفت که بر اساس قوانین نافذه افغانستان شهروندان این کشور نمی‌توانند در کشورهای دومی و سومی بجنگند.
آقای مرتضوی همچنین گفت که دولت افغانستان مصمم است که مشکل اتباع افغانستان را که در کشورهای دیگر در منازعات شامل شده، از طریق تفاهم و احترام متقابل براساس موازین بین‌المللی در منطقه، حل نماید.

پیشتر عبدالله عبدالله؛ رئیس اجرایب نیز گفته بود:"در این اواخر نظریاتی ارائه شده" و افزود که بر اساس سیاست دولت افغانستان "ما طرفدار شرکت افغان‌ها در جنگ در هیچ نقطه دنیا نیستیم".

اینکه اتباع افغانستان در چه جنگ هایی مشارکت کنند یا نکنند، مسأله ای است که بی تردید، در حوزه اختیارات ویژه دولت و دستگاه های رسمی است؛ نه افراد.

تا اینجای کار، هیچکس نمی تواند از موضع محمد محقق در ستایش از عملکرد جنگجویان لشکر «فاطمیون» که از افغانستانی های مقیم ایران در سوریه، تشکیل شده، دفاع یا آن را توجیه کند.

آقای محقق، مقامی دولتی است و باید در قبال اظهار نظرهایش به عنوان یک عضو دولت، پاسخگو باشد. حتی نظر شخصی او هم به عنوان یک فعال مشهور سیاسی، نمی تواند لزوما موضعی شخصی تلقی شود.

با این حال، محقق تنها کسی نیست که این گونه موضع می گیرد. شاید برای خود آقای محقق، مقایسه جالبی نباشد اگر نام او را در کنار نام گلبدین حکمتیار؛ رهبر پرحاشیه حزب اسلامی قرار بدهیم.

گلبدین از نخستین افرادی بود که از تجاوز عربستان سعودی به یمن، حمایت کرد و حتی فراتر از آن، اعلام نمود که شبه نظامیان تحت امرش، حاضر اند برای کمک به عربستان، به جنگ یمنی ها بروند!

نکته جالب توجه در آن زمان این بود که اشرف غنی هم در موضعی مشابه، حمایت افغانستان را از تجاوز نظامی سعودی ها به یمن، ابراز داشت!

اینکه آیا افغانستان نیز اکنون عضو ائتلاف نظامی به رهبری سعودی در منطقه محسوب می شود و زیر پرچم ریاض و تحت فرماندهی جنرال راحیل شریف؛ فرمانده پیشین ارتش پاکستان در کشورهای دومی و سومی حضور دارد یا خیر، دست کم به صورت آشکار، مشخص نیست.

شاید سفر اخیر طارق شاه بهرامی؛ وزیر دفاع ملی به ریاض، بیانگر تأکید مجدد کابل بر عهد دیرین خود با سلاطین سعودی در حمایت از مواضع آنها در تنش های منطقه ای باشد. شاید سفر جاری گلبدین حکمتیار به ترکیه و عربستان سعودی، نشان دهنده عزم محکم کابل در ایستادن در اردوی ریاض علیه تهران در نبردهای خاور میانه ای باشد. شاید سکوت پرسش برانگیز ارگ ریاست جمهوری در خصوص سربازگیری های آشکار عربستان و امارات و قطر و ترکیه از میان جوانان بیکار و فقیر شرق و جنوب و شمال کشور به نفع تروریست های تکفیری در حال جنگ در سوریه و یمن و دیگر کشورهای دومی و سومی درگیر بحران در منطقه، نشان از سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی مورد نظر ارباب ارگ باشد!

با این وجود، چرا باید همه سنگینی این بار ملامت، بر دوش محمد محقق در یک اظهار نظر تشریفاتی و سیاسی، انداخته شود؟

بدیهی است که محقق و خیلی از هوادارانش، زنده هستند و همانگونه که تاکنون نشان داده اند، می توانند از خود در برابر سیل سنگین اتهامات و موضعگیری ها و هجمه ها و حمله ها دفاع کنند؛ بنابراین، هرگز نوبت به این قلم نمی رسد که در مدح کار محقق یا تلاش برای تبرئه او بنویسد؛ اما در این میان، پرسش هایی نیز وجود دارند که نیازمند پاسخ های صریح و قانع کننده و واقعی هستند؛ اینکه چرا حضور جنگجویان پشتون و ازبک و تاجیک در میان تروریست های بین المللی در جنگ های منطقه ای، هیچگاه حساسیت مقام های حافظ منافع ملی و مدافع سیاست خارجی را در کابل برنیانگیخته است؟ اینکه چرا مواضع، کنش ها و رفتارهای حکمتیار به نیابت از قدرت های منطقه، در درگیری های منطقه ای، درست همانند موضع گیری محمد محقق، حساسیت برانگیز نمی شود؟

اینکه چرا سربازگیری اعراب و ترک ها از میان جوانان بیکار افغانستان، هرگز برخلاف منافع ملی و اصول سیاست خارجی کابل، به حساب نمی آید؟ اینکه چون لشکر فاطمیون با حمایت ایران، در سوریه علیه داعش جنگیده، چرا فقط شیعیان در معرض بدترین اتهام های میهن پرستان دروغین قرار می گیرند؛ اما آنهایی که به نمایندگی از سایر اقوام و مذاهب، سال هاست نیروی انسانی و انتحاری های کور بدنام ترین جریان های تکفیر و ترور را در سراسر جهان، اشباع و تأمین می کنند و حامیان شان، عالی ترین کرسی های سیاسی و امنیتی و پارلمانی را اشغال کرده اند، همچنان سرخ‌رو و سربلند به حساب می آیند و وقتی از تروریزم به صلح می پیوندند نیز بی آنکه سوابق سیاه شان دیده شود، مانند یک «زعیم ملی و جهادی» از آنها تقدیر می شود و به خدمات و امتیازات استثنایی دست پیدا می کنند و هرگز با انگ و اتهام وطن فروشی و خیانت ملی و مزدوری بیگانه رو به رو نمی شوند؟

عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 99612

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/99612/

جمهور
  https://www.jomhornews.com