۰

ترورهای هدفمند؛ پای یک متهم دیگر در میان است

سه شنبه ۱۴ دلو ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۹
منتقدان بدبین تر حتی معقتد اند که بخشی از این ترورها به نام طالبان؛ اما به هدف بدنامی آن گروه صورت می گیرد تا قدرت های خارجی و سازمان های بین المللی، متقاعد شوند که صلح بی باکانه با طالبان، خطرناک است و منجر به قدرت گیری تروریزم و افزایش ناامنی و بی ثباتی در ابعاد وسیع خواهد شد.
ترورهای هدفمند؛ پای یک متهم دیگر در میان است
اشرف‌غنی؛ رییس‌ جمهوری در واکنش به انفجارهای روز سه شنبه کابل و کشته‌شدن یک فعال دینی، می‌گوید که گروه طالبان نمی‌توانند با خشونت به اهداف شوم باداران‌شان برسند و مسئول جنایت‌های‌شان خواهند بود. این در حالی است که طالبان دست‌داشتن در این حملات را رد کرده و ترور علما و خبرنگاران را کار «یک حلقه خاص» دانسته‌است.
 
رییس جمهوری گفت که طالبان با انجام عملکردهای ضد اسلامی و انسانی نمی‌توانند از زیر بار مسئولیت چنین جنایاتی شانه خالی کنند و این کار آنان باعث بازداشتن عالمان و مردم از موقف‌شان نخواهد شد.
 
گروه طالبان اما ترور عالمان و خبرنگاران را کار یک حلقه خاص دانسته‌است.
 
ذبیح‌الله مجاهد؛ سخنگوی گروه طالبان گفته است: «ما ترور علما، خبرنگاران، شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی را نکوهش نموده آن ‌را کار یک‌ حلقه‌ خاص می‌دانیم.»
 
عطامحمد نور؛ والی پیشین بلخ نیز افزون بر طالبان، یک حقله خاص در مرکز کشور را عامل ترورهای هدفمند در کابل معرفی کرده است.
 
این موضع گیری ها ماجرا را پیچیده تر می کند؛ زیرا هم کار نهادهای استخباراتی و امنیتی برای پیدا کردن سرنخ های واقعی درباره این کشتارها را دشوار می سازد و هم ضریب ناامنی های اجتماعی و بی ثباتی روانی در میان مردم افغانستان را در مقیاسی چندبرابر، بالا می برد.
 
آنچه به این ابهام دامن می زند، ترور رییس شورای مرکزی جمعیت اصلاح است. او صبح روز سه شنبه در یکی از سه انفجار کابل، کشته شد؛ تروری که موجب شد اشرف غنی؛ رییس جمهوری، انگشت اتهام را به سمت طالبان نشانه برود و طالبان نیز با رد دست داشتن در این ترور آن را کار یک حلقه خاص دانستند؛ حلقه خاصی که عطامحمد نور نیز در کنار طالبان، آن را عامل ترورهای هدفمند در کابل عنوان کرده است.
 
جمعیت اصلاح یک جریان سیاسی و فرهنگی با افکار رادیکال و تندروانه است. در گذشته این جمعیت، متهم به ترویج و تبلیغ اندیشه های افراط گرایانه شده است. بنابراین، بسیار بعید به نظر می رسد که عامل ترور یکی از رهبران ارشد این سازمان، طالبان باشند.
 
به این ترتیب به خودی خود، پای یک متهم سوم به میان می آید؛ متهمی که مشخص نیست وابسته به کجاست؛ اما هدف آن تا حدودی روش است: سبوتاژ روند صلح و ارائه تصویری وحشتناک و هراس انگیز از پیامدهای صلحی که قرار است در پایان این روند، منعقد شود.
 
نکته دیگر این است که حتی اگر طالبان، عامل همه این ترورها باشند، چیزی درباره شکست شرم آور دولت و دستگاه های امنیتی و استخباراتی آن در مهار این ترورها تغییر نمی کند. اینکه دولت پس از هر رویداد، بیانیه های تند محکومیت صادر کند و طالبان را مسئول بشناسد، به تنهایی قادر به توجیه یا کتمان این شکست نیست؛ بنابراین حتی اگر «حلقه خاص» مورد نظر طالبان و عطامحمد نور را خارج از دایره امنیتی دولت بدانیم، ناتوانی دولت در مهار این ترورها و شناسایی و انهدام هسته های ترور، به خودی خود موجب ایجاد ناامنی اجتماعی و روانی می شود و مردم را از دامن دولت می راند؛ زیرا دولتی که عملا در برابر موج ترورهای هدفمند، شکست خورده و حتی نمی تواند امنیت پایتخت را تأمین کند، از نظر توده مردم، وجود و عدم آن یکی است و دفاع از آن، کوبیدن آب در هاون و عملی عبث است.
 
منتقدان بدبین تر حتی معقتد اند که بخشی از این ترورها به نام طالبان؛ اما به هدف بدنامی آن گروه صورت می گیرد تا قدرت های خارجی و سازمان های بین المللی، متقاعد شوند که صلح بی باکانه با طالبان، خطرناک است و منجر به قدرت گیری تروریزم و افزایش ناامنی و بی ثباتی در ابعاد وسیع خواهد شد. در این میان، آنچه انگشت اتهام را به سمت «یک حلقه خاص» که به تعبیر عطامحمد نور «از مرکز کشور مدیریت می شود» نشانه می رود و پای بخشی از دولت را به آن می کشاند، کارزار تبلیغاتی وسیعی است که پس از هر رویداد تروریستی در کابل و سایر شهرها از تریبون های دولت علیه طالبان، سازمان داده می شود. بنابراین از نظر گروهی از آگاهان، فقدان هرگونه ارتباط میان ترورهای هدفمند و کمپاین تبلیغاتی پس از آن، نیاز به راستی آزمایی جدی دارد.
 
در هر صورت، ترورهای هدفمند، عمیقا کابل را به شهری ناامن، خطرناک و پر از تله های مرگبار انفجاری تبدیل کرده که در آن هیچکس احساس امنیت نمی کند و در این خصوص، هیچ تفاوتی میان یک فعال سیاسی- مذهبی تندرو و یک چهره تکنوکرات و دگراندیش و یا یک مأمور امنیتی و... وجود ندارد؛ زیرا فضای ناامنی ناشی از ناکامی و عدم تسلط دولت مرکزی بر اوضاع، به همه گروه ها برای انتقام جویی و حذف فزیکی رقبا و مخالفان خود، میدان داده است.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین