۰

بازگشت طالبان به مذاکرات؛ پاکستان نمی‌خواهد یا نمی‌‌تواند؟

جمعه ۳ ثور ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۱۷
اگر با وجود درخواست های رسمی و بیانیه های سیاسی رهبران اسلام آباد، سطح خشونت ها در افغانستان همچنان بالا است و طالبان بدون اعتنا به این درخواست ها همچنان به کشتار و خشونت، ادامه می دهند، دلیل آن این نیست که پاکستان نمی تواند طالبان را کنترل کند؛ بلکه به آن معناست که اسلام آباد، اراده ای برای تغییر وضعیت ندارد و طالبان به دستور پاکستان، به جنگ دامن می زنند و از صلح، سر بازمی‌زنند.
بازگشت طالبان به مذاکرات؛ پاکستان نمی‌خواهد یا نمی‌‌تواند؟
وزرای خارجه ترکیه، پاکستان و افغانستان روز جمعه از طالبان خواستند تا بر تعهد خود به دستیابی به یک راه حل سیاسی از طریق مذاکره برای تامین صلح پایدار در افغانستان پایبند بمانند.
 
در بیانیه مشترکی که پس از مذاکرات در استانبول صادر شد، هر سه وزیر بر "ضرورت فوری آتش بس" برای پایان دادن به خشونت‌ها و "ایجاد فضای مناسب" برای گفتگوهای صلح تأکید کردند.
 
کنفرانس صلح افغانستان با حمایت ایالات متحده که قرار بود روز شنبه ۲۴ آوریل به میزبانی ترکیه، قطر و سازمان ملل در استانبول برگزار شود، به دلیل عدم شرکت طالبان به تعویق افتاد.
 
هر سه وزیر از همه طرف‌ها، به ویژه طالبان خواستند به میز مذاکره برگردند و تعهد خود را برای دستیابی به صلحی که خواست مردم افغانستان، منطقه و جامعه بین‌المللی است، نشان دهند.
 
آنها همچنین "از ادامه سطح بالای خشونت در افغانستان ابراز تاسف کردند".
 
این بیانیه مشترک اما دست کم در کوتاه مدت، چیزی را تغییر نخواهد داد؛ زیرا هیچگونه الزامی در آن وجود ندارد و طرف های شرکت کننده به جز پاکستان، قدرت بازگرداندن طالبان به میز مذاکره را ندارند.
 
هدف ترکیه از نقش آفرینی در روند صلح افغانستان، بیشتر ریشه در رقابت های منطقه ای برای نفوذ در جهان اسلام است. طرف های دیگر این رقابت، عربستان سعودی، ایران، پاکستان، قطر، حتی روسیه، چین و برخی جمهوری های آسیای مرکزی مانند ازبکستان و ترکمنستان هستند.
 
ترکیه در این زمینه، مثل سایر موارد با قطر به مثابه گانه دیگر ایدئولوژی اخوانی در خاور میانه، منافع مشترک دارد. با این حال به نظر نمی رسد نفوذی را که قطری ها بر گروه طالبان و حتی پاکستان دارند، ترکیه هم داشته باشد. در برابر، ترکیه با شماری از جریان های قومی ضد طالبان در افغانستان، زد و بندهای سیاسی دارد و این امر هم مانع بزرگی در مسیر توسعه ارتباط و تعمیق نفوذ آنکارا بر طالبان محسوب می شود.
 
دولت افغانستان هم که عملا با طالبان در حال جنگ قرار دارد و هدف اصلی طالبان از خشونت های مرگبار جاری هم براندازی آنچه اصطلاحا «اداره کابل» می نامند، است؛ بنابراین درخواست یا عدم درخواست کابل از طالبان برای بازگشت به گفتگوها، تغییری در موضع آن گروه ایجاد نخواهد کرد؛ بلکه حتی امکان دارد آن گروه را به ضدیت در برابر خواسته کابل، مصمم تر کند.
 
در این میان، تنها پاکستان است که به صورت عمیق، مستقیم و واقعی با طالبان در ارتباط است، آن گروه را کنترل می کند، لگام رهبران شان را در دست دارد و به سادگی می تواند بر سیاست های کلان آن گروه در قبال جنگ و صلح، تاثیر بگذارد و اراده خود را اعمال کند.
 
علیرغم انکارهای ریاکارانه افرادی مانند شاه محمود قریشی، طالبان، پیاده نظام ارتش پاکستان محسوب می شوند و در واقعیت امر به مثابه مزدوران جنگی فوج پاکستان مستقیما توسط آی اس آی کنترل، سازمان دهی و رهبری می شوند.
 
بنابراین اگر با وجود درخواست های رسمی و بیانیه های سیاسی رهبران اسلام آباد، سطح خشونت ها در افغانستان همچنان بالا است و طالبان بدون اعتنا به این درخواست ها همچنان به کشتار و خشونت، ادامه می دهند، دلیل آن این نیست که پاکستان نمی تواند طالبان را کنترل کند؛ بلکه به آن معناست که اسلام آباد، اراده ای برای تغییر وضعیت ندارد و طالبان به دستور پاکستان، به جنگ دامن می زنند و از صلح، سر بازمی‌زنند.
 
با توجه به این واقعیت، نشست سه جانبه استانبول هم چیزی را تغییر نخواهد داد؛ مادامی که طالبان دستوری مستقیم و جدی مبنی بر لزوم بازگشت به میز مذاکره و توقف سریع و واقعی جنگ، از اسلام آباد دریافت نکرده باشند.
 
بر این اساس، این نشست ها در بهترین حالت، تنها به نفع ترکیه است که با برگزاری آن خود را به عنوان یک طرف مؤثر در معادلات افغانستان در برابر قدرت های رقیب، مطرح کند و به این ترتیب، پروژه امپریالیستی اردوغان برای گسترش چتر سلطه خود بر جهان اسلام بر پایه سیاست های نئوعثمانیستی‌ را قوی‌تر سازد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین