۰

بسیج مردمی، نوشداروی بعد از مرگ سهراب؟

دوشنبه ۳۱ جوزا ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۳
تنگ اندیشی، افزون طلبی، انحصار قدرت، سرپیچی از توزیع عادلانه قدرت، نگاه قومی به حکومت داری، تضعیف نیروهای حامی نظام جمهوری و گردن‌کشی عامدانه و آگاهانه از قانون، در کنار فساد، سوء مدیریت، عدم پاسخگویی و شیوه ناشیانه حکومت داری مبتنی بر روابط و زد و بندهای شبه مافیایی، از دیگر عوامل عمده بحران جاری به ویژه در ابعاد امنیتی است.
بسیج مردمی، نوشداروی بعد از مرگ سهراب؟
صدها نفر از ساکنان ولایت پروان در حمایت از نیروهای امنیتی، بسیج شده‌اند تا در برابر حملات جنگجویان طالبان از این ولایت دفاع کنند.
 
وحیده شهکار؛ سخنگوی والی پروان گفته که صدها نفر به شمول فرماندهان پیشین جهادی، اعضای شورای ولایتی و مجلس نمایندگان در هماهنگی علیه جنگجویان طالبان بسیج شده و قرار است این افراد در هماهنگی با مسئولان امنیتی این ولایت در سنگرهای دفاعی در برابر طالبان ایستادگی کنند.
 
این در حالی است که حملات طالبان در این اواخر در اکثر ولایات افزایش یافته و تاکنون حدود 40 ولسوالی سقوط کرده‌‌است. اکثر این ولسوالی‌ها در ولایات شمالی کشور قرار دارند.
 
به تازگی به حکم اشرف‌غنی، بسم‌الله محمدی به‌عنوان سرپرست وزارت دفاع ملی و عبدالستار میرزکوال به‌عنوان سرپرست جدید وزارت داخله به‌گونه رسمی معرفی و آغاز به کار کردند. همزمان ولی‌محمد احمدزی به حیث رییس ستاد ارتش، تعیین شده‌است.
 
این تصمیمات و تغییرات با وجود آنکه مورد نیاز شدید وضعیت حاد جاری است؛ اما به باور بسیاری از منتقدان، ممکن است برای اثرگذاری و سودمندی آن کمی بیش از حد معمول، دیر شده باشد.
 
واقعیت این است که بخشی از شرایط پیچیده و بحرانی جاری اگر ناشی از خروج غیر مسئولانه قوای خارجی و فروپاشی نظم امنیتی مبتنی بر حضور نیروهای اشغالگر است، بخشی دیگر ریشه در سیاست های نادرست دولت مرکزی و رهبران آن دارد.
 
تنگ اندیشی، افزون طلبی، انحصار قدرت، سرپیچی از توزیع عادلانه قدرت، نگاه قومی به حکومت داری، تضعیف نیروهای حامی نظام جمهوری و گردن‌کشی عامدانه و آگاهانه از قانون، در کنار فساد، سوء مدیریت، عدم پاسخگویی و شیوه ناشیانه حکومت داری مبتنی بر روابط و زد و بندهای شبه مافیایی، از دیگر عوامل عمده بحران جاری به ویژه در ابعاد امنیتی است.
 
به عنوان نمونه، بسیج مردمی، یک الگوی غریب و ناشناخته نیست که برای هستی و حیات حکومت، خطرناک باشد، راهکاری است که پیش از این در دیگر کشورهای بحران زده منطقه از جمله عراق و سوریه هم به کار گرفته شده و نتیجه داده است.
 
در افغانستان نیز به دلیل عدم سلطه و اقتدار فراگیر دولت مرکزی بر مناطق فراتر از پایتخت، استفاده از نیروهای محلی برای برقراری نظم و ثبات و آرامش، یک راه کوتاه و کم هزینه بود؛ اما دولت مرکزی هرگز به این مهم به مثابه یک فرصت نگاه نکرد؛ بلکه آن را تهدیدی علیه خود به حساب آورد و حتی از دید برخی از مدیران بالایی و میانی دولت و نهادهای امنیتی، نیروهای محلی حامی دولت، خطرناک تر از طالبان هستند و باید به شدت سرکوب شوند. یکی از نمونه های این سرکوب را در ولسوالی بهسود میدان وردک شاهد بودیم؛ رخدادی که تنها چند روز بعد به سقوط ولسوالی استراتژيک جلریز منجر شد.
 
با این حال، به نظر می رسد که وضعیت اکنون به اندازه ای بحرانی و فاجعه بار شده که حتی تنگ اندیش ترین مدیران امنیتی دولت مرکزی نیز به این نتیجه رسیده اند که از بسیج مسلحانه مردم برای حمایت از قوای دولتی در برابر طالبان، حمایت می کنند.
 
در گذشته، حمایت از نیروهای امنیتی و نظام، تنها با راه اندازی حرکت های آرام و صلح آمیز و غیر مسلحانه و راه پیمایی های معمولی مدنی در مراکز شهری، صورت می گرفت.
حالا ولی وضعیت متفاوت است و سقوط پیوسته ده ها ولسوالی، زنگ خطر را برای سران دولت مرکزی به صدا درآورده است.
 
تغییرات اخیر در عالی ترین ارکان امنیتی کابینه نیز در همین راستا صورت می گیرد. با جا به جایی های اخیر در وزارت های دفاع و داخله، رهبران دولت انتظار دارند، وضعیت بهبود یابد. مردم و ناظران نیز انتظار مشابهی دارند؛ اما این تصمیم می توانست زودتر از این، اتخاذ شود؛ زمانی که وضعیت هنوز فرونپاشیده، روحیه مقاومت نیروهای امنیتی درهم نشکسته و طالبان در سراشیبی پیروزی های پیاپی قرار نگرفته بودند. این یادآور نوشداری بعد از مرگ سهراب است؛ اگرچه هنوز کورسوی امیدی هست که دستی از غیب برآید و کاری بکند...
  
عبدالمتین فرهمند- جمهور 
 
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


علی
Iran, Islamic Republic of
اعضای طالبان به خدا ایمان ندارند
Iran, Islamic Republic of
طالبان دارن با امریکا می جنگن تو ایمان نداری یا طالبان؟
پربازدیدترین