۰

رهبرانی که می‌میرند، جنگجویانی که کم نمی‌شوند

دوشنبه ۵ سنبله ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۰۴
تریبون های دولتی و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان، از کشتن گاه به گاه «رهبران» داعش، حد اکثر استفاده سیاسی و تبلیغاتی را به عمل می آورند تا بر موج انتقادهایی غلبه کنند که دست های نیرومندی در درون دولت و نیروهای خارجی را متهم به حمایت از داعش و تقویت و توسعه و تحکیم این پروژه وارداتی و تحمیلی می کنند.
رهبرانی که می‌میرند، جنگجویانی که کم نمی‌شوند
مقام‌های محلی ولایت ننگرهار می‌ گویند "ابوسعد ارهابی"؛ رهبر داعش در افغانستان در ولسوالی خوگیانی این ولایت کشته شده است.
 
عطاءالله خوگیانی؛ سخنگوی والی ننگرهار روز یکشنبه گفت رهبر داعش در افغانستان با ۱۰ نفر دیگر از همراهانش در یک حمله هوایی مشترک نیروهای امنیتی افغان و خارجی کشته شد.
 
او می‌ گوید که این رهبر داعش باشنده اصلی اورکزی ایجنسی پاکستان بود.
 
شاه حسین مرتضوی؛ معاون سخنگوی ارگ نیز اعلام کرده که کشته ‌شدن رهبر داعش در افغانستان، "قاطعیت" دولت در مبارزه با تروریزم را نشان می ‌دهد.
 
این چهارمین رهبر داعش در افغانستان است که کشته می‌ شود.
 
اولین رهبر این گروه به نام حافظ سعید خان در اسد سال ۱۳۹۵ و دومین رهبر این گروه به نام عبدالحسیب در ثور ۱۳۹۶ در ولایت ننگرهار و سومین رهبر این گروه به نام ابو سید در سرطان ۱۳۹۶ در ولایت کنر کشته شده بودند.
 
کشتن رهبران گروه تروریستی داعش در افغانستان و هر نقطه دیگر از جهان، بدون تردید، دستاوردی مهم در مبارزه با این هیولای خونخوار است.
 
داعش را با استفاده از هر ابزاری که ممکن باشد باید ضربه زد و زمینگیر کرد؛ زیرا این گروه به چیزی فراتر یا فروتر از خشونت خونین و سخت افزاری، معتقد نیست و مهار آن نیز جز با استفاده از همان ابزارها و اهرم های مورد استفاده آن گروه، ممکن نیست.
 
با این حال، مرگ یک رهبر داعش در عراق و سوریه با افغانستان، معنا و پیامد همسانی ندارد. داعش در عراق و سوریه، صرفا یک سازمان تروریستی نیست؛ بلکه یک نظام ایدئولوژيک دارای جغرافیا، قانون، نظم سیاسی و نظامی و اداری و جنگجویان متعصبی است که ممکن است گروهی از آنها به عشق رهبر شان بجنگند و از زندگی و حضور و حیات رهبر شان، انرژی و انگیزه بگیرند؛ اگرچه این قاعده در آنجا هم عمومیت ندارد و همه جنگجویان این گروه تروریستی، به یک اندازه به این اصل وفادار نیستند.
 
در افغانستان اما ماجرا کاملا فرق می کند. داعش در افغانستان یک گروه دارای نظم فراگیر و همگانی نیست. حتی در خصوص اینکه آیا واقعا میان نیروهای این گروه تروریستی در ننگرهار و فاریاب و کنر و... همکاری نزدیک سازمانی و تشکیلاتی وجود دارد یا خیر، عمیقا تردید وجود دارد.
 
نجات بیش از ۲۰۰ نیروی این گروه تروریستی از سوی کماندوهای ارتش در فاریاب نشان داد که اغلب اعضای داعش در افغانستان را جوانان و نوجوانان خام و کم سن و سال تشکیل می دهند که فقط با یک شستشوی مغزی ساده، به تروریست های خطرناک آماده مرگ برای این گروه و کارفرمایان و هسته های فکری و پایگاه های ایدئولوژيک و اطلاعاتی آن در خارج از کشور تبدیل شده اند.
 
بعید است بسیاری از آنها حتی نام «ابوبکر بغدادی» را نیز شنیده باشند. این ابهام در باره شناخت و ارتباط آنها با رهبران و فرماندهان بی نام و نشان محلی آن گروه در افغانستان، چندین برابر افزایش پیدا می کند.
 
بنابراین، کشتن «رهبران» داعش در افغانستان، لزوما تأثیری روی تضعیف این گروه تروریستی نخواهد داشت.
 
نکته مهم اما این است که تریبون های دولتی و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان، از کشتن گاه به گاه «رهبران» داعش، حد اکثر استفاده سیاسی و تبلیغاتی را به عمل می آورند تا بر موج انتقادهایی غلبه کنند که دست های نیرومندی در درون دولت و نیروهای خارجی را متهم به حمایت از داعش و تقویت و توسعه و تحکیم این پروژه وارداتی و تحمیلی می کنند.
 
آنها با تکرار مستمر این ترجیع بندی تکراری که مرگ رهبران داعش نشان دهنده «قاطعیت» دولت و هم پیمانان خارجی آن در مبارزه با تروریزم است، این رویداد را عمدا بزرگنمایی می کنند؛ اما از آنسو، حاضر نیستند نسبت به نحوه نفوذ و حضور و استقرار و تسلیح و تجهیز هزاران تروریستی توضیح دهند که به نام داعش در دنج ترین نقطه های افغانستان از شرق تا شمال، مستقر شده و در حال تحکیم سیطره و حضور خود برای پروژه های امنیتی آینده در ابعاد داخلی و منطقه ای هستند.
 
نه دولت و نه نیروهای خارجی، توضیح نمی دهند که چگونه ممکن است در کشوری که حریم امنیتی زمینی و هوایی آن با بالون های فوق پیشرفته و هواپیماهای بی سرنشین و ماهواره های جاسوسی و رادارهای پیچیده حرفه ای ترین ارتش های جهان، رصد و کنترل می شود، تروریست های چندین ملیتی از سراسر منطقه و جهان با خانواده ها و تسلیحات و تجهیزات و امکانات فراوان، خود را به شرق و شمال برسانند؟!
 
تریبون های تبلیغاتی دولت و خارجی ها حتی نمی خواهند در مورد سرنوشت بیش از ۲۰۰ تروریست داعشی که با هلیکوپترهای ارتش از مخمصه مرگبار جنگ با طالبان نجات داده شدند، توضیح دهند.
 
به این ترتیب «رهبران» داعش در افغانستان، کشته می شوند؛ اما جنگجویانش مدام افزایش پیدا می کنند و روز به روز حمله های مرگبارتری را سازمان دهی می کنند.
 
آیا این به معنای آن نیست که کشتن رهبران داعش، یک پوشش تبلیغاتی و کاذب برای مخفی کردن حمایت از اصل پروژه از دیدرس منتقدان و مردم افغانستان است؟
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین