اروپایی ها در صدد استقلال از امریکا هستند؛ استقلالی که بی تردید، اگر قهرمانی داشته باشد، کسی نیست جز دونالد ترامپ ملی گرا.

رئیس جمهور فرانسه گفته برای کاهش اتکا به امریکا باید اروپا یک ارتش واقعی ایجاد کند.
 
به گفته امانوئل مکرون با چنین تصمیمی اتحادیه اروپا خواهد توانست در برابر روسیه و حتی امریکا، از خودش دفاع کند.
 
مکرون که از هنگام رسیدن به کرسی ریاست جمهوری فرانسه بر ایجاد یک ارتش مشترک نظامی تأکید می‌ورزد، روز سه شنبه بار دیگر تأکید کرد که اروپا نیاز دارد تا اتکایش را به امریکا کاهش دهد.
 
به گفته رئیس جمهور فرانسه، اروپا باید بتواند از خود در برابر چین، روسیه و حتی امریکا دفاع کند.
 
امانوئل مکرون خواهان ایجاد یک نیروی نظامی از ۹ کشور اروپایی، جدا از ناتو است تا آن‌ها توانایی مبارزه فوری با بحران‌ها و رویدادهای طبیعی را داشته باشند.
 
وزیران دفاع ۹ کشور اروپایی روز چهارشنبه نخستین اجلاس شان را در همین مورد در پاریس برگزار می کنند و روی جزئیات اینکه نیروی مشترک چگونه کار کند، بحث خواهند کرد.
 
حالا خط کشی های مشخص تری در بلوک لیبرال دموکراسی غربی که تاکنون از سوی امریکا رهبری می شد، به نظر می رسد.
 
اروپایی ها در صدد استقلال از امریکا هستند؛ استقلالی که بی تردید، اگر قهرمانی داشته باشد، کسی نیست جز دونالد ترامپ ملی گرا؛ کسی که در نطق پرحاشیه امسال خود در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، آشکارا اعلام کرد که او مخالف «جهانی سازی»‌ است.
 
در عمل نیز ترامپ نشان داده است که یک امریکاگرای افراطی است. لازم نیست برای درک این مهم، به سراغ سیاست های ترامپ در قبال متحدان قدیمی و سنتی امریکا در اروپا و سایر نقاط جهان برویم. او کسی است که حتی در داخل امریکا که به «کشور مهاجران» مشهور است نیز نسبت به مسلمانان، رنگین پوستان و لاتین تبارها نگاه غیریت سازانه ای دارد.
 
ترامپ یک آنگلوساکسون دوآتشه است که شعار کلیدی اش «اول امریکا» است.
 
بنابراین، وقتی می گوید دیگر اعضای ناتو باید سهمی برابر با امریکا در تأمین هزینه های مالی این سازمان نظامی ایفا کنند و یا اینکه امریکا کیسه پول و پولیس نگهبان کشورهای دیگر نیست، کاملا قابل درک است که منظور او چیست.
 
ترامپ می خواهد بگوید که اولویت اول و اصلی او، خود امریکا است و در درون امریکا، سفیدپوست ها و راست گرایان افراطی هستند؛ بنابراین، در چنین نگرشی دیگر جایی برای همپیمانی جهانی با امریکا برای اروپا باقی نمی ماند.
 
ناتو از هم اکنون به سختی و به صورت مذبوحانه ای برای بقای خود می جنگد. شکاف هایی عمیق و جدی در درون این سازمان به وجود آمده و دیگر آن اتحاد، انسجام، نظم، رهبری و همصدایی دیرینه ای که تاکنون از آن سراغ داشتیم، وجود ندارد.
 
سیاست های یکجانبه گرایانه ترامپ از یکسو و بزرگتر شدن چتر قدرت و نفوذ روسیه بر اروپا، از سوی دیگر، بیش از هر زمان دیگری اروپایی ها را به تکاپو واداشته است؛ اروپایی که نه می تواند با ترک اردوگاه لیبرال دموکراسی غربی به روسیه نوبنیاد پوتین نزدیک شود و تبعات ایدئولوژيک این چرخش استراتژيک را بپذیرد و نه می تواند ترامپ سرکش، خودخواه، منفعت اندیش و ملی گرای ضد جهانی شدن را به پیروی از اصول کهن و دیرینه مشترک غرب، مجبور سازد.
 
در این میان، راه سومی اگر وجود داشته باشد، ایجاد یک ارتش اروپایی است؛ ارتشی که در آینده باید جای ناتو را بگیرد، اروپا را از حمایت نظامی ایالات متحده، بی نیاز سازد، توان ایستادگی در برابر امپریالیزم خزنده روسی را داشته باشد و همزمان، ارزش های مورد ادعای اردوگاه لیبرال دموکراسی غربی را که اروپا بخش عظیمی از آن را میراث ماندگار و تاریخی خود می خواند، حفظ و پاسداری کند.
 
دشوار است؛ اما غیر ممکن نیست. اروپا می تواند طرح یک پیمان تازه نظامی را بریزد؛ اما این امر، هزینه های سنگینی دارد؛ به ویژه به لحاظ استراتژيک که آٰرایش نظامی و نظم قبول شده مستقر حاکم بر روابط قدرت ها را فرومی ریزد و ممکن است قطب های دیگر قدرت یعنی هم امریکا و هم روسیه را به واکنش های متقابل برانگیزد.
 
با این حال، اگر ارتش اروپایی شکل بگیرد، عملا شاهد ظهور یک دنیای سه قطبی خواهیم بود: امریکا و متحدانش شامل اسراییل و چند رژيم عربی، اروپا، و روسیه و متحدانش.
 
محمدرضا امینی - جمهور