>> جمهور - جنگ جاغوری و قهرمانان خودخوانده قومی - نسخه قابل چاپ

جنگ جاغوری و قهرمانان خودخوانده قومی

28 عقرب 1397 ساعت 0:27

اندکی شرم و خجالت اگر می بود، بی تردید، سران جنبش به اصطلاح «روشنایی» اکنون به احترام خون مظلومانی که در مسلخ دهمزنگ ریختند باید سکوت می کردند یا در یکی از کشورهای غربی، برای همیشه پناهنده می شدند تا بار دیگر چشم شان به چشم این مردم مظلوم نخورد.


وزارت دفاع اعلام کرده که عملیات بزرگ نظامی برای پاکسازی ولسوالی‌های جاغوری و مالستان آغاز شده است.
 
غفوراحمد جاوید؛ سخنگوی این وزارت گفته که فرماندهی این عملیات را شریف یفتلی؛ رئیس ستاد ارتش بر عهده دارد.
 
قبل از این، هیأتی دولتی که برای بررسی وضعیت ولسوالی ارزگان خاص، مالستان و جاغوری به آنجا رفته بود، اعلام کرد که دست‌کم ۶۰ درصد از ساکنان محل آواره شده‌اند؛ ولی سخنگوی وزارت دفاع می‌گوید که مردم می‌توانند به مناطق پاکسازی‌شده بازگردند.
 
او ولی از مردم خواست که به دلیل جلوگیری از تلفات غیر نظامیان به مناطقی که تاکنون عملیات پاکسازی انجام نشده، برنگردند.
 
به گفته آقای جاوید، نیروهای کافی در منطقه اعزام شده و تا پاکسازی کامل این ولسوالی‌ها در محل حضور خواهند داشت. او افزود در کنار نیروی هوایی افغانستان، نیروی هوایی ناتو نیز به نظامیان افغان کمک خواهند کرد.
 
در این میان اما به دنبال فروکش کردن آتش جنگ، این بار نوبت رهبران رفوزه شده قومی است تا از دخمه های تاریک شان بیرون بیایند و با خودنمایی های وقیح و زننده، خود را فاتح میدان اعلام کنند.
 
یکی از این افراد، احمد بهزاد؛ نماینده هرات در مجلس است که به جاغوری رفته، لباس نظامی بر تن کرده و در میان مردم آسیب دیده آن ولسوالی، سخنرانی تبلیغاتی ضد طالبانی ایراد کرده است.
 
آقای بهزاد اما فراموش کرده است که هنوز دست ده ها خانواده ای که با بی تدبیری و جاه طلبی جاهلانه و خودخواهانه او و همگنانش در مسلخ دهمزنگ، قربانی شدند، در گریبان اوست و او باید به آنها، تاریخ و نسل های آینده به دلیل آن رویداد فاجعه بار و غیر قابل جبران و سودجویی های سیاسی بی رحمانه ای که پس از آن کرد، پاسخگو باشد.
 
آقای بهزاد دیگر صدای رسای نسل جوان معترض، مبارز و انقلابی نیست؛ زیرا او علیرغم آنکه رهبران رفوزه شده سنتی، میدان را خالی کرده بودند، نتوانست رهبری لایق و صادق برای یک نسل جریان ساز، بیدار و آگاه باشد.
 
او و همراهانش با بی تدبیری و سودجویی بی شرمانه، ده ها جوان نخبه و تحصیلکرده را به کشتارگاه دهمزنگ بردند و پس از فاجعه، با وعده های واهی، شعارهای دروغین و سخنرانی های پوچ، نتوانستند ابتدایی ترین آرمان های آن حرکت کم مانند را پیگیری کرده و به کرسی عمل بنشانند.
 
آنها که خود را رهبران «جنبش روشنایی» می نامیدند، سرانجام اهداف و آرمان های تاریخی یک نسل تبعیض زده و رنج‌کشیده را برباد دادند و خود با پول های هنگفتی که از رهگذر ریختن خون شهدای این جریان به دست آوردند، تورهای مجلل اروپایی و سفرهای تبلیغاتی و تفریحی منطقه ای راه اندازی کردند و در نهایت هم بر سر تقسیم غنایم و امتیازات، با همدیگر دچار اختلاف و تفرقه شدند.
 
احمد بهزاد که خود را در رأس کانون رهبری این جریان تعریف می کرد، در نهایت حتی نتوانست یک یادبود ساده را در کابل برای شهدای میدان دهمزنگ برگزار کند و این کار را در کشورهای اروپایی انجام داد!
 
اکنون آیا بار دیگر باید ده ها نفر دیگر در جاغوری و مالستان قربانی شوند تا امثال احمد بهزاد، آبروی ریخته و اعتبار مخدوش شان را دوباره احیا کرده و دکان سیاست و ثروت شان را بازگشایی کنند؟
 
او در جاغوری و مالستان، قهرمان کدام جنگ است؟ جنگی که ده ها شهید روی دست نیروهای امنیتی و مبارزان محلی و مردم گذاشته و هزاران نفر را از خانه و سرزمین پدری شان آواره کرده است؟
 
او و همراهانش تاکنون کجا بودند که همزمان با آغاز عملیات پاکسازی و در پناه رزمندگان ارتش و نیروهای محلی، خاک به چشم مردم می زنند، لباس نظامی می پوشند و سخنرانی های آبدار ایراد می کنند؟
 
آیا سودجویی، سوداگرایی و بازی ستمکارانه و وقیح با خون و مال و عِرض و ناموس این مردم، دیگر کافی نیست؟ یا نه بازهم باید این مردم، با طرد و رد رهبران سنتی قومی، به نسل جدیدی از موج سواران، مردم خواران و سوداگران سودجو و فرصت طلب سیاست و قومیت، باج بدهند تا آنها هم مانند پیشینیان شان، به نام و نان و نوا برسند؟!
 
اندکی شرم و خجالت اگر می بود، بی تردید، سران جنبش به اصطلاح «روشنایی» اکنون به احترام خون مظلومانی که در مسلخ دهمزنگ ریختند باید سکوت می کردند یا در یکی از کشورهای غربی، برای همیشه پناهنده می شدند تا بار دیگر چشم شان به چشم این مردم مظلوم نخورد.
 
جنگ جاغوری قهرمانی اگر داشته باشد،‌ در قدم اول، رزمندگان مردمی و محلی و ده ها شهیدی است که در این راه، جان داده اند، در قدم دوم، مردم مظلوم این ولسوالی است که هزینه سنگین این جنگ ناجوانمردانه و تحمیلی را تحمل کردند و در بی پناهی محض، راهی کوه و دشت و بیابان شدند و در این شب و روز سرد، طعم تلخ مرگ و فقر و بی پناهی و آوارگی را چشیدند و در قدم سوم هم نیروهای مظلوم امنیتی است که با سلاح و تجهیزات، اجازه جنگ با تروریزم را نداشتند و مظلومانه شمار زیادی از آنها شهید شدند و اکنون نیز در حال نبرد هستند.
 
در این میان، هیچ جایی برای خودنمایی سودجویان فرصت طلب و قهرمانان خودخوانده قومی نیست.
 
نرگس اعتماد - جمهور


کد مطلب: 110415

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/110415/

جمهور
  https://www.jomhornews.com