۰

روند صلح؛ چه‌کسی به‌جای افغان‌ها تصمیم می‌گیرد؟

شنبه ۴ حوت ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۲
دولت افزون بر آنکه باید گام های محکم، استوار و صادقانه ای را برای «ملی سازی» روند صلح در داخل کشور بردارد، همزمان باید تدابیر و سیاست هایی را به اجرا بگذارد که این روند را از سلطه و کنترل قدرت های خارجی، همسایگان و کشورهای منطقه هم نجات دهد.
روند صلح؛ چه‌کسی به‌جای افغان‌ها تصمیم می‌گیرد؟
سرور دانش؛ معاون دوم ریاست جمهوری از کشورهای دخیل در صلح افغانستان خواسته تا در گفتگوهای صلح نقش تسهیل کننده داشته باشند و نباید در این باره به جای افغان‌ها تصمیم گیرند.
 
سرور دانش روز جمعه گفت که هرگونه گفتگو در نبود حکومت افغانستان بی نتیجه خواهد بود.
 
آقای دانش همچنین از کشورهای منطقه خواست که نباید زیر نام صلح، به فکر یک جنگ نیابتی و "رقابتی" دیگر در افغانستان باشند.
 
او گفت: "انتظار ما این است که این کشورها نقش سازنده مثبت و تسهیل کننده داشته باشند؛ اما به جای مردم افغانستان تصمیم نگیرند،... کشورهای منطقه هم نباید فکر کنند که این بار به نام صلح، یک نوع جنگ نیابتی دیگر را بر افغانستان تحمیل کنند."
 
معاون دوم ریاست جمهوری، حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام سیاسی، قانون اساسی، حاکمیت ملی و نیز دستاوردهای آزادی بیان، جامعه مدنی، حقوق بشر و حقوق زنان را از خطوط سرخ حکومت در گفتگوهای صلح اعلام کرد.
 
توصیه های خیرخواهانه و ریش سفیدمآبانه آقای دانش، با وجود آنکه درست است و اگر در عمل پیاده شود، منافع ملی و بخشی از استقلال سیاسی افغانستان را تأمین می کند؛ اما این توصیه ها اول اینکه با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی پیچیده افغانستان، موقعیت ضعیف و آسیب پذیر دولت متبوع معاون دوم و همچنین قدرت برتر گروه های وابسته به کشورهای خارجی، غیرعملی و رویاپردازانه است و در قدم دوم، با رویکردها و کارکردهای دولت وحدت ملی، منافات دارد.
 
البته از آقای دانش، به عنوان یک سیاستمدار محافظه کار و مصلحت اندیش، انتظار نمی رود که جز این توصیه های اخلاقی آنهم تنها برای کشورهای منطقه، موضع سختگیرانه تری بگیرد و دایره شمول این توصیه های خیراندیشانه را گسترده تر کند تا قدرت های برتر بین المللی را نیز در بربگیرد؛ با این حال، واقعیت ها حتی اگر نادیده گرفته شوند، وجود و حضور خود را با اثرگذاری رو روند رویدادها، تحمیل می کنند. سهم و نقش کشورهای منطقه و فرامنطقه در فرایند صلح افغانستان هم یکی از واقعیت های انکارناپذیر است که از آن گزیر و گریزی نیست.
 
دولت افغانستان برای آنکه برای صدور این توصیه های اخلاقی، حق به جانب، جلوه کند، ابتدا باید وابستگی مستقیم و همه جانبه خود به قدرت های برتر بین المللی را نشان دهد، و سپس این وارستگی و عدم وابستگی را به روند صلح، تعمیم و تسری دهد. دولتی که هنوز نتوانسته حتی به عنوان یک عضو «میهمان» یا «ناظر» در نشست های مربوط به صلح افغانستان، شرکت داشته باشد، در حالی که قدرت های دیگر، بلاواسطه با طالبان در خصوص مسایل حیاتی مربوط به آینده کشور گفتکو می کنند و با آنها به توافق می رسند، چگونه می تواند کشورهای منطقه را از تصمیم گیری درباره سرنوشت مردم افغانستان، برحذر بدارد و برای روند صلح، خطوط سرخ و سفید تعیین کند؟
 
همین چندروز پیش بود که پاکستان، رسما هشدار داد که اگر هند در پاسخ به حمله تروریستی مرگبار در کشمیر که جان ۴۶ سرباز آن کشور را گرفت، علیه پاکستان دست به حملات تلافی جویانه بزند، روند صلح افغانستان، آسیب خواهد دید.
 
پاکستان می داند که این موضع گیری، آشکارا مداخله جویانه و زورگویانه است، و دولت افغانستان هم در پاسخ به این موضع، تمهیدات نرم و دیپلماتیک و اغلب نمادین را روی دست گرفت؛ اما واقعیت این است که جنگ هند و پاکستان، جنگ هند و چین، جنگ امریکا و روسیه، جنگ امریکا و ایران، جنگ اعراب و ایران و... ابعاد و زوایای نه چندان پنهان روند صلح افغانستان هستند؛ مواردی که نخستین پیامد آن، نادیده گرفتن حق حاکمیت ملی افغانستان و انکار صریح و بی پرده وجود دولتی در کابل است.
 
بنابراین، سرور دانش و سایر رهبران دولت وحدت ملی، برای آنکه روند صلح افغانستان را در مسیری مستقل و مبتنی بر حاکمیت و منافع ملی کشور قرار دهند، کار دشواری در پیش دارند؛ کاری که بدون شک باید فراتر از توصیه های اخلاقی و تمهیدات نمادین و واکنش های دیپلماتیک باشد.
 
دولت افزون بر آنکه باید گام های محکم، استوار و صادقانه ای را برای «ملی سازی» روند صلح در داخل کشور بردارد، همزمان باید تدابیر و سیاست هایی را به اجرا بگذارد که این روند را از سلطه و کنترل قدرت های خارجی، همسایگان و کشورهای منطقه هم نجات دهد.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین