۰

آزمون دشوار مجاهدین؛ از جنگ با طالبان تا صلح با طالبان

شنبه ۳ حمل ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۸
مجاهدین به نوعی، تنها نیروی نظامی و سیاسی محسوب می شود که پیش از این، در یک «جنگ واقعی» در برابر طالبان قرار داشته است.
آزمون دشوار مجاهدین؛ از جنگ با طالبان تا صلح با طالبان
محمد اسماعیل خان؛ فرمانده جهادی در غرب افغانستان، قطر، عربستان سعودی، کشورهای عربی و امریکا را متهم به دخالت در روند صلح افغانستان کرد.
 
او در همایشی در هرات گفت:"قطر کشوری است که جمعیت‌اش به ولسوالی انجیل هرات نمی‌رسد و مساحت‌اش هم به نیمی از ولایت هرات نمی‌رسد، قصد دارد تا نمایندگان خاص خود را در دور جدید مذاکرات صلح جا‌به‌جا کند."

به گفته او، صلح افغانستان در حال حاضر در گرو کشورهای عربی، سعودی و امریکا است؛ این کشورها صلح را به گروگان گرفته‌اند و آنان باید بگذارند که "افغان‌ها" خودشان صلح را به کشور بیاورند تا همان صلحی پدید بیاید که مردم انتظارش را دارند.

او گفت که صلح باید از طریق گفتگو و سازش میان مجاهدین، فعالان مدنی، همفکران و طالبان صورت بگیرد تا کشور از بحران و جنگ 40 ساله نجات یابد.
 
پیشتر محمدیونس قانونی؛ دیگر چهره منسوب به اردوگاه جهاد افغانستان و وابسته به حزب جمعیت اسلامی، نسبت به ابهام در روند صلح ابراز نگرانی کرده و هشدار داده بود که محور جهاد و مقاومت باید طرف اصلی گفتگوهای صلح با طالبان باشد.
 
این مطالبه با توجه به سابقه تقابل طالبان و مجاهدین، کاملا منطقی است؛ زیرا مجاهدین به نوعی، تنها نیروی نظامی و سیاسی محسوب می شود که پیش از این، در یک «جنگ واقعی» در برابر طالبان قرار داشته است.
 
پیش از روی کارآمدن نظام سیاسی کنونی و ایجاد نیروهای مسلح منظم، مجاهدین تنها قدرت بازدارنده ای بود که اجازه نداد هژمونی طالبان بر سراسر افغانستان، مستولی شود و آن گروه، حکومت وحشت و دهشت خود را در همه بخش های افغانستان، مستقر کند.
 
در توافق بن نیز که منجر به تشکیل نظام جدید و آغاز یک فصل سیاسی مهم و تازه در تاریخ معاصر کشور گردید، مجاهدین نقش و سهم برجسته ای ایفا کردند. این جریان در واقع، طرف اصلی توافق بن بود.
 
با اینهمه، وضعیت جاری در روند صلح به گونه ای نیست که بازتاب دهنده قدرت و نفوذ پیشین گروه های جهادی باشد. به نظر می رسد این جریان سیاسی نیز در بازی صلح امریکا با طالبان، مشابه چشم انداز سیاسی‌ای که در برابر حکومت کابل قرار دارد، با آینده سیاسی مبهم و نامشخصی رو به رو است.
 
اگرچه گروه طالبان، پیش از این، دست کم یکبار به طور رسمی با نمایندگان گروه های مختلف سیاسی و قومی داخلی به شمول مجاهدین در مسکو، گفتگو کرده اند؛ اما این گفتگوها نه ادامه دار بوده و نه تأثیری تعیین کننده روی ماهیت توافق صلح احتمالی امریکا با طالبان خواهد داشت.
 
همانگونه که آقای اسماعیل خان هم گفته و پیش از این، یونس قانونی نیز بر آن تأکید کرده بود، مجاهدین باید به عنوان نیرویی که پیش از این به صورت واقعی با طالبان جنگیده و در توافق بن هم نقشی محوری و تعیین کننده ایفا کرده است، در تمامی مراحل روند جاری صلح، سهم و حضور داشته باشد؛ اما در عمل، اینگونه نیست.
 
با این حال، همه مشکلات به نحوه عملکرد و رفتار امریکا در روند صلح با طالبان، مربوط نمی شود؛ اگرچه امریکا مسؤول اصلی شکل گیری روند کنونی صلح و تبعات و بازخوردهای سیاسی آن است؛ اما بخشی از مشکل به خود جریانی به نام مجاهدین برمی گردد.
 
یونس قانونی اخیرا به نکته مهمی اشاره کرد. او گفت که مجاهدین باید هرچه سریع تر روی یک طرح صلح کار کنند و آن را به حکومت و جامعه جهانی ارائه کنند. این نکته مشخص می کند که مجاهدین برای تحمیل حضور خود بر روند صلح امریکا با طالبان نیاز به بازسازی قوای درونی خود دارند. آنها باید یکبار دیگر به عنوان یک کل واحد و بزرگ و غیرقابل تجزیه و تقسیم، ظهور و بروز پیدا کنند تا به دید بیایند و جدی گرفته شوند. با هشدارهای تند، ابراز نگرانی های علیل و فاقد اثر و نتیجه و سوگیری های سیاسی و ابراز مواضع فردی نمی توان انتظار داشت که مجاهدین به مثابه یک واقعیت کلان و جریان مؤثر سیاسی، به رسمیت شناخته شود.
 
فراموش نباید کرد که این جریان در ۱۸ سال گذشته، ضربات سهمگینی را متحمل شده و هزینه های هنگفتی پرداخته است. دست های قدرتمندی در داخل و خارج از کشور، کار کرده اند تا از قدرت و اثرگذاری و نفوذ و حضور مجاهدین در مناسبات سیاست و معادلات قدرت بکاهند. این تلاش با توفیق های فراوانی برای عوامل آن همراه بوده است. از آنسو سقوط شماری از چهره ها و رهبران سرشناس و شخصیت های شاخص جهادی به دام و دامن ثروت و قدرت و قومیت و شهرک و شهرت هم از قدرت، نفوذ، اعتبار و محبوبیت فراگیر ملی آنها کاسته و آنها را به تاجرانی زیاده خواه و دنیازده، تقلیل داده است که به سادگی از سوی رقبای خویش تطمیع می شوند و با بالابردن دست تسلیم، از ارزش های برین و آرمان های بنیادین شان عدول می کنند. بنابراین، مجاهدین برای تحمیل و تثبیت حضور دوباره خود در روندهای حیاتی ملی، نیاز به یک انقلاب درونی و بازسازی بنیادی دارند.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین