داعش برخلاف دولت افغانستان، در لالایی صلح امریکا و طالبان، در خواب خوش فرونرفته؛ بلکه در غوغای اغواگرانه صلح با طالبان، به آرامی سرگرم توسعه زیرزمینی حوزه نفوذ و گسترش آرام دایره قدرت خود در نقاط مختلف افغانستان است.

اندیشکده‌ امریکایی «مؤسسه مطالعات جنگ» در گزارشی نسبت به بازگشت دوباره و ویرانگر داعش، با وجود شکست آن در اوایل امسال، هشدار داد. براساس این گزارش، خلافت «زنده» است و ظهور دوباره آن قریب‌الوقوع و با «تبعات مرگبار» همراه خواهد بود.
 
طبق این گزارش، داعش همچنان سلول‌های خفته دارد و میلیاردها پوند سرمایه اندوخته است که همچنان آن را در صدر تهدیدها نگه می‌دارد.
 
در این گزارش آمده است: کاهش تدریجی اراضی و قدرت داعش که ابتکار باراک اوباما بود و دونالد ترامپ آن را ادامه داد، فرصت کافی برای برنامه‌ریزی و آمادگی برای فاز بعدی جنگ در اختیار این گروه قرار داد. نیروهای آن اکنون در سراسر عراق و سوریه پراکنده شدند و قادر به راه‌اندازی شورش هستند. بازسازی موفقیت‌آمیز خلافت در عراق و سوریه امواج جدیدی از حملات در اروپا ایجاد می‌کند و روایت خطرناک داعش از پیروزی طولانی مدت اجتناب‌ناپذیر می‌شود.
 
بیوه های بی سرنوشت، یتیمان بی آینده و آدم های سرگشته بی هویت و فاقد تابعیتی که از سرزمین های اصلی شان رانده شده اند و هیچ دولتی حاضر به پذیرش آنها نیست، بخشی از سرنوشت تلخ داعش در سوریه و عراق محسوب می شود؛ اما این بدون تردید همه واقعیت این گروه مخوف و جهنمی را منعکس نمی کند.
 
داعش که از جانب دشمنان آن، گروهی مرده یا محتضر محسوب می شود که توان برخاستن و ایستادن روی پای خود را ندارد، اینک از جانب دوستان و حامیان اصلی و شناخته شده اش، در حال احیا است. نشر گزارش های تحقیقی و بازتاب وسیع حمله های جسته و گریخته داعش در نقاط دوردست جهان از جانب غول های رسانه ای، تنها کاری نیست که دوستان داعش برای احیا و بازگشت آن انجام می دهند. در پشت پرده، وضعیت بسیار پیچیده تر است و کارهای بزرگتری جریان دارد تا این مهم به سرعت، عملیاتی شود.
 
واقعیت این است که داعش، بسیار زودتر از آنچه مهندسان و طراحان آن، برنامه ریزی کرده بودند، درهم شکست و پایه های خلافت آن فروپاشید؛ اما این برای حامیان داعش، پایان کار نبود؛ زیرا هنوز نیاز اصلی آنها به این نیروی خوف انگیز و مرگبار، کاملا مرفوع نشده است. بنابراین، داعش باید دوباره بنا شود، خلاف خوفناک آن برپا گردد و سیطره سیاه آن بر سرزمین های هدف، تعمیم پیدا کند.
 
بربنیاد گزارش ها، افزون بر آنکه داعش در سوریه، افغانستان، بخش هایی از افریقا، مناطقی از فیلیپین و... بر سرزمین های پراکنده ای حکومت می کند، نفوذ و قدرت پنهان این گروه در روستاهای دوردست و مناطق اطراف شهرها به ویژه در عراق و سوریه، همچنان به مثابه تله های انفجاری مرگبار عمل می کند و می تواند به صورت بالقوه به این گروه برای احیای انفجاری اش، کمک کند.
 
در افغانستان اما وضعیت به مراتب پیچیده تر است. امریکا سرگرم صلح با طالبان است؛ صلحی که حتی دولت افغانستان هم در آن سهم و نقشی ندارد. بنابراین، روشن نیست که در پشت پرده این روند، چه می گذرد و برآیند و برون داد آن چه خواهد بود. در این میان اما امریکایی ها به طور مرتب، از قدرت گیری داعش در افغانستان و تقویت و توسعه پایگاه های آن گروه، هشدار می دهند؛ هشدارهایی که البته نه ائتلاف نظامی به رهبری امریکا را به کنشی کوبنده علیه داعش برمی انگیزد و نه دولت افغانستان را از خواب خرگوشی برای مبارزه ای مسؤولانه با این هیولای خفته وادار می کند.
 
بنابراین، یکی از گروه هایی که بهترین بهره را از بازی سرگرم کننده صلح امریکا با طالبان می برد، داعش است. داعش برخلاف دولت افغانستان، در لالایی صلح امریکا و طالبان، در خواب خوش فرونرفته؛ بلکه در غوغای اغواگرانه صلح با طالبان، به آرامی سرگرم توسعه زیرزمینی حوزه نفوذ و گسترش آرام دایره قدرت خود در نقاط مختلف افغانستان است.
 
نکته قابل تأمل این است که در پی بالا گرفتن سروصداهای تبلیغاتی و رسانه ای پیرامون صلح با طالبان، به نظر می رسد که داعش به نحو پرسش برانگیزی در لاک سستی و سکوت فرورفته و رخوت و رکود اختیار کرده است. دیگر از آن کشتارهای مهیب و حمله های هولناک علیه مراکز دینی و فرهنگی شیعیان خبری نیست. این نشان می دهد که استراتژيست های هوشمند داعش، در حال حاضر ترجیح می دهند که بی سر و صدا بر قدرت و سلطه خود بیافزایند تا در صورت توافق صلح امریکا و طالبان با جذب افراط گرایان آماده انتحار طالبان، وارد مرحله عملیاتی شوند و فصل تازه ترور و کشتار و انتحارهای مرگبار را کلید بزنند.
 
علی موسوی - جمهور