استعفای ربانی؛ آیا غنی برنده شد؟

3 عقرب 1398 ساعت 8:38

باخت بزرگ این نبرد نفسگیر، برای اشرف غنی بود؛ رییس جمهوری که پنج سال مذبوحانه تلاش کرد تا همزمان، وزیر خارجه هم باشد؛ اما نتوانست.


عبدالله عبدالله؛ رئیس اجرائی در واکنش به استعفای صلاح الدین ربانی از وزارت خارجه، گفته است که آقای ربانی به دلیل مداخله‌های مغرضانه، خلاف اصول و منافع کشور از سوی ارگ ریاست جمهوری، استعفا کرده است.
 
آقای عبدالله در بیانیه‌ای  از ربانی به عنوان «یکی از چهره‌های مؤثر و تابناک سیاست افغانستان» یاد کرده، افزود: آقای ربانی را یکی از وزرای موفق کشور می‌دانیم که به رغم مداخله‌های بی‌مورد و ایجاد نهادهای موازی از سوی ارگ ریاست جمهوری در عرصه سیاست خارجی و اداره وزارت امور خارجه، توانست موفقانه سیاست خارجی و وزارت امورخارجه را اداره نماید و از کشور و منافع آن با حضور فعال در سطح بین‌المللی نمایندگی و دفاع کند.

به گفته آقای عبدالله، ایجاد نهادهای موازی، مداخله‌های بی‌مورد، تضعیف نهادها، برخورد دوگانه و سلیقه‌یی با مسؤولان و نهادهای کشوری افغانستان را در این مرحله‌ ‌تاریخی بیش‌تر از پیش تضعیف می‌نماید، مانع حکومت‌داری مؤثر و اصلاحات می‌گردد، بر مشکلات کشور ‌می‌افزاید و زمینه‌های اختلاف و گسست ملی را فراهم می‌سازد.
 
اظهارات آقای عبدالله تأیید می کند که استعفای آقای ربانی در نتیجه فشارهای ارگ صورت گرفته و او بیش از این قادر به تحمل مداخلات و کار در یک وزارت فاقد صلاحیت نبوده است.
 
با این حال، آيا می توان استعفای او را نوعی پیروزی برای اشرف غنی به حساب آورد؛ پیروزی در وقت های اضافه و در آخرین روزهای عمر حکومت وحدت ملی؟
 
شاید بسیاری از هواداران او که از قضا در پی انتخابات ریاست جمهوری اخیر و هزینه کردن ده ها میلیون دالر از سوی تیم دولت‌ساز، بر شما آنها به میزان قابل توجهی نیز افزوده شده است، تصور کنند که ربانی و عبدالله شکست خوردند و به تعبیر آنها «جمهوریت» که از منظر آنان، اشرف غنی نماد و نماینده بلامنازع آن است، پیروز شد.
 
با این وجود، به نظر می رسد پیروزی و شکست، تنها به ماندن یا رفتن یک چهره از ترکیب کابینه، خلاصه نمی شود. حتی اگر این امر نیز معیار دقیق و درستی برای پیروزی یا شکست باشد، صلاح الدین ربانی تا آخرین روزهای کار حکومت در سمت خود باقی ماند و علیرغم میل و مراد اشرف غنی، سکان هدایت سیاست خارجی کشور را بر عهده داشت؛ بنابراین، نمی تواند گفت که او با استعفا، مغلوب اقتدارگرایی، انحصارطلبی و موازی‌کاری خودخواهانه اشرف‌ غنی شده است.
 
معیار واقعی برای پیروزی یا شکست، میزان موفقیت اشرف غنی در تحمیل الگو و تحقق هدف های مورد نظر خود در حوزه سیاست خارجی علیرغم حضور یک «عنصر نامطلوب» او در رأس دستگاه دیپلماسی کشور است.
 
آیا اشرف غنی توانست به این مهم نایل آید و یک سیاست خارجی مورد پسند و پذیرش خود را بر افغانستان طی پنج سال گذشته، تحمیل کند؟
 
رییس جمهوری که مهره های منصوب او برای گرفتن حکم شروع به کار در داخل وزارت خارجه و یا مأموریت های دیپلماتیک در خارج از کشور در برخی مواقع، ماه ها منتظر امضای صلاح الدین ربانی می ماندند، چگونه می تواند مدعی پیروزی در یک نبرد نفسگیر شود؟
 
در این شکی نیست که آقای غنی سعی بلیغی به خرج داد تا کانون تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی افغانستان را از وزارت خارجه به ارگ، وزارت مالیه و شورای امنیت ببرد و به این ترتیب، صلاح الدین ربانی را به مهره ای سمبولیک و فاقد صلاحیت تبدیل کند؛ اما این شگرد دیکتاتورمآبانه در همه موارد، کارساز نبود و گاه حتی به تضعیف قدرت ارگ و تحقیر اقتدار اشرف غنی منجر می شد.
 
از سوی دیگر، نتیجه کارشکنی ها، دخالت های نابه جا، ایجاد نهادهای موازی با وزارت خارجه و سنگ اندازی های سخیف در مسیر کار دستگاه دیپلماسی کشور، سیاست خارجی از هم‌گسیخته، ضعیف، فاقد راهبرد، ناتوان در حل مسایل استراتژيک ملی و بین المللی و عمیقا آفت زده و بحرانی بود، و نکته مهم اینکه صلاح الدین ربانی، مسؤول و مقصر این وضعیت نبود و نیست؛ بلکه اینهمه نتیجه مداخلات و مانع‌تراشی‌های ارگ و اشرف غنی در مسیر کار دستگاه دیپلماسی بود.
 
به این ترتیب، چگونه می توان نتیجه گرفت که با استعفای ربانی، اشرف غنی برنده شد؟ باخت بزرگ این نبرد نفسگیر، برای اشرف غنی بود؛ رییس جمهوری که پنج سال مذبوحانه تلاش کرد تا همزمان، وزیر خارجه هم باشد؛ اما نتوانست، و بخشی از پیامدهای این نبرد ناعادلانه بر کلیت سیاست خارجی کشور و وجهه و جایگاه افغانستان در عرصه بین المللی تحمیل شد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور


کد مطلب: 121645

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/121645/

جمهور
  https://www.jomhornews.com