سهم عبدالله از وضعیت بحرانی پساانتخابات

19 عقرب 1398 ساعت 23:40

محافظه کاری، مصلحت اندیشی، ترس و جبن و هراس و حقارت و صغارت سیاسی عبدالله در برابر عملگرایی اقتدارگرایانه اشرف غنی و سایر اهالی ارگ، یکبار دیگر افغانستان را درگیر بحرانی کرده‌است که هم قابل پیش‌بینی بود و هم قابل پیش‌گیری.


عبدالله عبدالله؛ رییس دسته انتخاباتی ثبات و همگرایی، خواستار متوقف‌شدن روند بازشماری آرا شد.
 
رییس اجرایی روز ‌یک‌شنبه، ۱۹ عقرب در جمع هواداران‌اش در تالار لویه جرگه کابل گفت که نتیجه بازشماری آرا در غیاب ناظران دسته انتخاباتی ثبات و همگرایی مشروعیت ندارد.
 
او هشدار داد در صورتی که روند بازشماری آرا متوقف نشود، اقدامات بعدی را روی دست خواهد گرفت.
 
او گفت که هییچ تصمیم غیرقانونی را بر کمیسیون‌های انتخاباتی تحمیل نمی‌کند و هیچ‌گونه تصمیم غیر قانونی هم قابل پذیرش نیست.
 
عبدالله عبدالله، دسته انتخاباتی دولت‌ساز به رهبری اشرف‌غنی را به اعمال فشار بر کمیسیون‌های انتخاباتی متهم کرد. او افزود که این تیم در تلاش قانونی‌سازی تقلب در انتخابات است.
 
رییس اجراییه گفت که این بار رای مردم را به کرسی می‌نشاند و گفت که مصلحت مردم در راستای مبارزه با تقلب در انتخابات است.
 
سخنان تازه آقای عبدالله به وضوح، بوی بحران می دهد. او آشکارا اعلام کرد که اگر به خواسته هایش در زمینه توقف روند بازشماری آرا در ولایات، ابطال آرای فاقد برچسپ بیومتریک و جداسازی آرای پاک از ناپاک، اعتنا نشود، اقدامات بعدی را روی دست خواهد گرفت.
 
موضوع نخست این است که عبدالله مرد لاف است. او در پنج سال گذشته نشان داده است که هیچ نسبتی با عملگرایی سیاسی ندارد. در بدترین شرایط و تنگناهای توانفرسا و تحمل ناپذیر او فقط هشدار داده، تهدید کرده و در نهایت،‌ در سکوت حقارت بارش، تسلیم شده و رقیب اقتدارگرا و تمامیت خواهش توانسته است، اراده خود را به کرسی بنشاند.
 
در حال حاضر حتی وضعیت او بدتر هم است؛ زیرا هیچکس از میان مردم حاضر نیست از او یا متحدان سیاسی رفوزه شده، مطرود و رانده شده اش حمایت کند و یا به خاطر بقای آنها در قدرت، جان خود را به خطر اندازد.
 
با این حال، گفته می شود آقای عبدالله با گلبدین حکمتیار، به رغم دشمنی در سال های پرشور و شر جنگ های داخلی، همدست شده تا با کمک همدیگر غنی را از ارگ بیرون کنند؛ اما واقعیت این است که حتی در صورت درستی این رویداد، عبدالله بختی برای برنده شدن نخواهد داشت.
 
او از قدرت چانه سازی سیاسی برخوردار نیست، دست کم به اندازه گلبدین، از حمایت های وسیع بخشی از مردم، محروم است و خلاصه اینکه یک چهره مدعی برای احراز عالی ترین سمت سیاسی و اجرایی افغانستان، محسوب نمی شود. او به سادگی در برابر امتیاز، سر خم می کند، در قبال وعده کرسی و مقام، تطمیع می شود، تعهدی پایدار نسبت به شعارها و آرمان های مورد ادعایش ندارد و جز بقا در قدرت، حامل هیچ دغدغه دیگری نیست و برای این منظور، حتی حاضر است به مردم و آرمان های تاریخی آنان، پشت کند، حامیان متعهد و صادق اش را تنها بگذارد و حتی اگر نیاز باشد به بلندگوی توجیه گر اقتدارگرایی، تمامیت خواهی و استبداد و خودکامگی دیگران تبدیل شود. بنابراین، در صورت همدستی او با حکمتیار، این حکمتیار خواهد بود که برای رسیدن به قدرت و عبور به ارگ از عبدالله پل خواهد ساخت.
 
با این حال، اگر وضعیت از کنترل خارج شود و بن بست کنونی به بحرانی تمام عیار بدل گردد، غنی و عبدالله و حکمتیار هرسه بازنده خواهند بود؛ آنگاه است که مرد مرموز سیاست افغانستان به کمک «برادران ناراضی» اش وارد عمل خواهد شد و با مهر تایید ارباب بزرگ، کلنگ ایجاد دولت موقت را بر زمین سوخته سیاست افغانستان خواهد زد و به این ترتیب، مردم سالاری مضحک غنی و عبدالله و حکمتیار برای همیشه خواهد مرد.
 
در این میان اما نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد، سهم عبدالله از بحران پساانتخابات است. او تنها تهدید به ایجاد بحران نمی کند؛ بلکه خود بخشی از این بحران است و سهم و نقشی محوری و مستقیم در پدیدآمدن این وضعیت داشته است.
 
عبدالله نمی تواند از مسؤولیت های سنگینی که بر دوش او برای ایجاد اصلاحات بنیادین در نظام و قوانین انتخاباتی قرار داشت، شانه خالی کند. او پنج سال فرصت داشت که طبق مفاد توافقنامه سیاسی، شرایطی را به وجود آورد که تجربه انتخابات گذشته، بار دیگر تکرار نشود؛ اما محافظه کاری، مصلحت اندیشی، ترس و جبن و هراس و حقارت و صغارت سیاسی او در برابر عملگرایی اقتدارگرایانه اشرف غنی  و سایر اهالی ارگ، یکبار دیگر افغانستان را درگیر بحرانی کرده است که هم قابل پیش‌بینی بود و هم قابل پیش‌گیری.
 
علی موسوی - جمهور
 


کد مطلب: 122103

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/122103/

جمهور
  https://www.jomhornews.com