صلح مشروط به آتش‌بس؛ توپ در زمین طالبان

28 قوس 1398 ساعت 23:57

اکنون توپ در زمین طالبان است. رهبران سیاسی آن گروه، در موقعیت دشواری قرار دارند. اثبات و احراز سیطره و رهبری آنها بر هزاران شبه نظامی جنگ افروز و فرماندهان سرکش و تندروی که فقط برای جنگ و کشته شدن، تربیت شده اند، هرگز آسان نیست.


مایک پمپئو؛ وزیر امور خارجه امریکا گفته‌است که همه طرف‌ها در افغانستان باید بدانند که آتش‌بس و کاهش خشونت‌ها تنها راه رسیدن به صلح دایمی در این کشور است.
 
آقای پمپئو گفته است که مقام‌های دولت افغانستان، رهبران سیاسی و گروه طالبان باید بدانند که کاهش خشونت‌ها، آتش‌بس و مذاکرات بین‌الافغانی می‌تواند صلح دایمی در افغانستان را تضمین کند.
 
او افزود زمانی که ایالات متحده از کاهش خشونت‌ها و عدم تهدید تروریزم در این کشور اطمینان حاصل کند نیروهایش را کاهش می‌دهد.
 
این در حالی است که هنوز دولت افغانستان عملاً در مذاکرات با طالبان نقشی نداشته‌است. مذاکرات طالبان و امریکا دو هفته پیش در دوحه از سر گرفته شد؛ اما پس از چند روز متوقف شد. پس از آن زلمی خلیلزاد به اسلام‌آباد و کابل سفر و با مقام‌های پاکستانی و افغان گفتگو کرد.
 
در همین حال برخی منابع گفته‌اند که امریکا ادامه مذاکرات با طالبان را مشروط به آتش‌بس ده روزه از سوی طالبان کرده‌است.
 
به نظر می رسد حمله اخیر بگرام نگاه امریکا نسبت به مذاکره با طالبان را دستخوش تغییری بنیادین کرده است. پیش از این، شاید امریکایی های تصور نمی کردند که رهبران طالبان، قادر به کنترل و مدیریت عملکرد شبه نظامیان و فرمانده جنگی تندرو خود نیستند؛ اما حمله بگرام، بازی را وارد مرحله جدیدی کرد؛ مرحله ای که به نظر می رسد حتی مذاکره کنندگان طالبان در قطر را هم غافلگیر کرد.
 
اینکه امریکا در قبال حمله عوامل انتحاری طالبان به پایگاه هوایی بگرام، واکنشی محتاطانه، حساب شده و با تأخیر و تأنی نشان داد، به معنای آن بود که به این واقعیت پی برد که یک شکاف عظیم و نگران کننده میان رهبری سیاسی و بازوی جنگی طالبان به وجود آمده است.
 
همین درک تازه بود که موجب توقف موقت روند قطر شد تا امریکا از طالبان بخواهد که میزان قدرت خود بر جنگجویان شان را در عمل نشان دهند و این مهم، تنها از مسیر آتش بس، میسر می شود.
 
طرح آتش بس ده روزه که از سوی امریکا مطرح شده نیز تنها یک هدف مشخص دارد و آن اینکه طالبان چقدر متعهد به کاهش خشونت هستند و تا چه اندازه قادر به اجرای عملی این تعهد خواهند بود.
 
اکنون توپ در زمین طالبان است. رهبران سیاسی آن گروه، در موقعیت دشواری قرار دارند. اثبات و احراز سیطره و رهبری آنها بر هزاران شبه نظامی جنگ افروز و فرماندهان سرکش و تندروی که فقط برای جنگ و کشته شدن، تربیت شده اند، هرگز آسان نیست.
 
سال ها کار مدارس پاکستانی برای شست و شوی مغزی و آمادگی ایدئولوژيک رزمندگان طالبان برای «جهاد» و کشته شدن در راه خدا اکنون باید وارونه شود و توجیهی قدرتمند و قناعت بخش ارائه گردد مبنی بر اینکه جهاد دیگر بس است.
 
شاید اصرار مذاکره کنندگان طالبان بر ادامه جنگ تا خروج کامل همه نظامیان امریکایی و خارجی از افغانستان نیز به همین دلیل صورت می گرفت که آنها پس از توافق صلح مشروط به خروج نظامیان خارجی، به جنگجویان شان بگویند که جهاد پیروز شده و «اشغال» پایان یافته است و دیگر نیازی به ادامه جنگ نیست؛ اما دشواری کار اینجاست که حالا امریکا هم نمی خواهد به طور کامل، افغانستان را ترک کند، و بدتر از آن اینکه ادامه مذاکرات صلح، مشروط به استقرار یک آتش بس سراسری هرچند در ابعاد موقت و محدود می شود؛ چیزی که برای شبه نظامیان و جنگجویان پیاده طالبان، قابل درک نیست؛ زیرا آنها می پندارند تا زمانی که «اشغال» ادامه دارد، «جهاد» هم ادامه خواهد داشت، و این همان آموزه ای است که در مدارس مذهبی پاکستان و دستگاه های تبلیغ تروریزم به آنها القا شده است. این تصمیم در عین حال، ممکن است از سوی فرماندهان جنگی طالبان هم رد شود؛ زیرا آنها هستی و منفعت خود را در جنگ می بینند. شماری از آنها حتی شاید تصور کنند که از سوی رهبران سیاسی شان، مورد معامله قرار می گیرند و فروخته خواهند شد.
 
غلبه بر این چالش، آسان نیست و اگر رهبری سیاسی طالبان به کمک پاکستان، قادر به پایان این دعوا به نفع اهداف خود در روند صلح نباشد، حتی این خطر وجود دارد که روند مذاکرات، شکست بخورد و راه حل سیاسی به بن بست برسد.
 
علی موسوی - جمهور


کد مطلب: 123296

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/123296/

جمهور
  https://www.jomhornews.com