جنرال دوستم بازهم «پادشاه‌ساز» می‌شود؟

1 حوت 1398 ساعت 13:26

این بار به نظر می رسد که برای پادشاه‌سازی تنها حمایت مردمی و پایگاه اجتماعی کافی نیست. پایتخت، مشروعیت و قدرت اعمال سلطه نیز از دیگر مواردی است که تصور می شود عبدالله برای پادشاه‌شدن فاقد آن است.


جنرال عبدالرشید دوستم؛ معاون اول اشرف غنی که در انتخابات گذشته از عبدالله عبدالله؛ رقیب انتخاباتی او حمایت کرد، از حامیان خود خواسته که از "حکومتی که قرار است آقای عبدالله اعلام کند" حمایت کنند.
 
او از روند اعلام نتایج نهایی انتخابات افغانستان ابراز ناراحتی کرد و گفت که آقای عبدالله در نزدیکترین زمان ممکن، حکومتی را اعلام خواهد کرد که نمایندگان همه اقوام افغانستان در آن حضور خواهند داشت.
 
آقای دوستم از هوادارانش خواست که منتظر معرفی والی ‌های خود باشند و آنان را تشویق کرد که از تهدیدها نترسند؛ زیرا به گفته او "حق گرفتنی است".
 
آقای دوستم چند روز قبل هشدار داده بود که در صورت اعلام نتایج و سر کار آمدن "حکومت تقلبی" آنها نیز "حکومت موازی" اعلام خواهند کرد.
 
او همچنین خطاب به مردم گفت که از نیروهای بین المللی و به خصوص امریکا ترس نداشته باشند.
 
بسیاری از مردم معتقد اند که اصلی ترین پایه و پشتوانه قدرت عبدالله در بحران جاری، جنرال دوستم است. او بی هیچ مبالغه ای، مقتدرترین فرمانده جهادی است که هم پشتوانه اجتماعی دارد و هم تا حدودی از نیروی نظامی برخوردار است.
 
در انتخابات گذشته نیز حضور دوستم در کنار اشرف غنی، به نامزدی قدرت بخشیده بود که هیچ ریشه و جایگاهی در میان مردم افغانستان نداشت. آرای یکدست جامعه ازبک به غنی امکان داد به عنوان یک نامزد مدعی در برابر پیروزی بلامنازع عبدالله، چالش ایجاد کند؛ چالشی که با حمایت امریکا و انفعال عبدالله در نهایت به ریاست جمهوری غنی انجامید.
 
جنرال دوستم اما علیرغم برخورداری از پایگاه قوی قومی و بهره مندی از قدرت سخت افزاری نظامی، هنوز در خیل ساکنان ارگ، عنصر بیگانه محسوب می شود و در حلقات مهم تصمیم سازی های استراتژيک و سرنوشت‌ ساز ملی، نامحرم به شمار می آید. این رویکرد، ریشه در بیگانه انگاری تاریخی جامعه مهجور و منزوی ازبک در تاریخ معاصر افغانستان دارد. از قدیم الایام، دستگاه های مسلط بر ارگ کابل، همواره در برابر جامعه بزرگ ازبک، تبعیض روا داشته و آنها را شهروندان درجه چندم به حساب آورده اند.
 
تا پیش از ظهور جنرال دوستم، ازبک ها حتی از داشتن یک رهبری واحد نیز محروم بودند. آنها جامعه ای مهجور، از هم گسیخته و فاقد کانون رهبری‌کننده اجتماعی بودند و به همین دلیل در معادلات سیاسی و تحولات پیرامونی آن نیز هیچ سهم و نقش قابل اعتنایی نداشتند.
 
ظهور دوستم اما این وضعیت تاریخی را دگرگون کرد. دوستم ازبک ها را از حاشیه به متن آورد، به آنها هویت و اقتدار بخشید و خود با تکیه بر حمایت جامعه ازبک، رهبر بلامنازع یک طیف بزرگ قومی شد و پایه های قدرت خویش را بر محبوبیت گسترده اجتماعی بنا کرد.
 
با این وجود، او علیرغم یکبار نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، به تنهایی توان ایجاد تغییر در معادلات سیاسی کشور در ابعاد ملی را نداشته است؛ اما از این توان برخوردار است که در کنار هر چهره ای که قرار بگیرد، کفه ترازو را به نفع او سنگین کند و جانب مقابل را به چالشی جدی فرابخواند.
 
این بار و پس از پنج سال تحقیر و تبعیض و بدنامی و محرومیت و طرد و تبعید دوستم، قرعه به نام عبدالله افتاده و همای سعادت حمایت دوستم بر سر او افتاده است.
 
جنرالی که در دوره پیش، اشرف غنی را به پادشاهی رساند؛ اما رویای رنگین خود او و جامعه بزرگ ازبک برای رسیدن به ارگ، به سرعت رنگ باخت و جایش را به سریالی از تلخکامی های متوالی داد، این بار می خواهد هم از اشرف غنی، انتقام نامردمی‌هایش را بگیرد و هم عبدالله؛ یکی از دیگر از شکست‌خوردگان آرمان پادشاهی را به قدرت برساند.
 
آیا این بار او موفق می شود؟
 
سخنرانی دیروز جنرال دوستم بسیار صریح تر از آن بود که نیاز به تفسیر و تحلیل داشته باشد. او آشکارا از حکومت به رهبری عبدالله حمایت کرد و حتی از مردم اش خواست که از نیروهای خارجی و امریکا هم نترسند.
 
اعتراضات شدید ازبک ها به بازداشت نظام الدین قیصاری نشان داد که درخواست دوستم به سرعت اجابت می شود؛ اما این بار به نظر می رسد که برای پادشاه‌سازی تنها حمایت مردمی و پایگاه اجتماعی کافی نیست. پایتخت، مشروعیت و قدرت اعمال سلطه نیز از دیگر مواردی است که تصور می شود عبدالله برای پادشاه‌شدن فاقد آن است.
 
افزون بر این، از اقدام دوستم، بوی تند تجزیه طلبی می آید؛ چیزی که اگر ارگ آن را بهانه ای برای سرکوب قرار دهد، بسیار بعید است که حتی عبدالله هم در کنار دوستم بایستد و از او حمایت کند.


کد مطلب: 125201

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/125201/

جمهور
  https://www.jomhornews.com