۰

سهم ایران از توافق صلح امریکا و طالبان

چهارشنبه ۲۱ حوت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۵
علیرغم میل واشنگتن، تهران نقش و سهم خود در فرایند صلح و ثبات و آینده سیاسی پساصلح در افغانستان را به خوبی ایفا خواهد کرد. ارتباطات و گفتگوهای تهران و طالبان یکی از مجاری مهمی است که به تحقق این هدف کمک می‌کند.
سهم ایران از توافق صلح امریکا و طالبان
امریکا و طالبان پس از ۱۸ ماه گفتگوی فشرده پشت پرده، در نهایت توافق‌نامه صلح امضا کردند؛ توافق‌نامه‌ای که حدود ۳۰ کشور و سازمان منطقه‌ای و بین‌المللی در آیین امضای آن شرکت داشتند به جز ایران، همسایه غربی افغانستان.
 
مایک پمپئو؛ وزیر امور خارجه امریکا حتی نسبت به تلاش تهران برای تخریب این توافق، هشدار داد و گفت که امریکا مترصد کنش‌های ایران در این باره است.
 
در ایران، سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد که تهران بدون توجه به توافق امریکا و طالبان به تماس‌ها و گفتگوهای خود با طالبان ادامه می‌دهد.
 
افزون بر این، محمدجواد ظریف؛ وزیر امور خارجه ایران در واکنش امضای توافق‌نامه دوحه، تصریح کرد که امریکا سند تسلیم‌شدن خود را امضا کرد.
 
این رویدادها قطعات مختلف یک پازل را شکل می‌دهد تا تصویر روشن‌تری از موقعیت ایران در افغانستان پساصلح به دست بدهد.
 
در این شکی نیست که ایران یک بازیگر مهم، مؤثر و استراتژيک در منطقه است؛ این امر به ویژه در رابطه با مسایل افغانستان، از اهمیت بالایی برخوردار است.
 
تهران در طول ۱۹ سال گذشته، علیرغم حضور نیروهای نظامی غربی، روابط مستحکم و پایداری را با کابل ایجاد کرده‌است. رویکرد دو کشور همسایه در این زمینه، کاملا مبتنی بر منافع و علایق مشترک و متقابل و فارغ از اعمال نفوذ قدرت‌های متخاصم بوده‌است. این نشان می‌دهد که تنش در روابط کابل- تهران به سود هیچیک از دوطرف نیست. ظاهرا امریکا و شرکایش در ناتو نیز علیرغم دشمنی دیرینه با تهران، با این مهم کنار آمده‌بودند.
 
با این وجود، قدرت‌گیری تندروهای در واشنگتن و بروز تنش‌های اخیر در منطقه در پی اعمال سیاست فشار حد اکثری بر تهران و ترور جنرال قاسم سلیمانی، چشم‌انداز سهم و نقش ایران در معادلات سیاسی و راهبردی افغانستان را نیز دستخوش تغییر کرده‌است.
 
رادیکال‌های جنگ‌طلب در واشنگتن، نشان داده‌اند که دمیدن و دامن‌زدن بر آتش تنش میان ایران و همسایگانش به عنوان یکی از ابزارهای فشار حد اکثری بر تهران و تحمیل محدودیت‌های سنگین بر نقش منطقه‌ای ایران را نیز مد نظر دارند. موضوعی که این بازی را وارد مراحل خطرناک‌تری می‌کند، این است که واشنگتن این رویکرد را حتی بدون توجه به تبعات و پیامدهای ویرانگر و زیانبار آن برای امنیت و ثبات منطقه و حتی جهان، دنبال می‌کند. به بیان دیگر، برای امریکا هیچ اهمیتی ندارد که تقلا برای منزوی‌کردن تهران و اعمال محدودیت بر نقش‌آفرینی مؤثر ایران در معادلات استراتژيک منطقه، ممکن است با واکنش‌هایی از سوی ایران مواجه شود که نظم شکننده مستقر را دستخوش دگردیسی کند.
 
یک نمونه بارز در این زمینه، حذف ایران از فرایند صلح امریکا و طالبان است. امریکا نسبت به ابعاد پیچیده، عمیق و اثرگذار نفوذ سنتی ایران در افغانستان آگاه است و می‌داند که هیچ‌ تلاشی برای تغییرات سیاسی بنیادین در افغانستان، بدون همراهی و حضور ایران و دیگر همسایگان افغانستان، به سرانجام نمی‌رسد؛ علیرغم این درک اما واشنگتن در رویکردی نه‌چندان خردمندانه و فاقد هرگونه فکر استراتژيک، تهران را از معادلات مربوط به صلح افغانستان، کنار گذاشت.
 
با این وجود اما تصور می‌شود که علیرغم میل واشنگتن، تهران نقش و سهم خود در فرایند صلح و ثبات و آینده سیاسی پساصلح در افغانستان را به خوبی ایفا خواهد کرد. ارتباطات و گفتگوهای تهران و طالبان یکی از مجاری مهمی است که به تحقق این هدف کمک می‌کند. ایران توانسته‌است یک دوره تخاصم و تنش با طالبان را در پی کشتار دیپلمات‌هایش در مزار شریف، پشت سر بگذارد و با ترمیم و تحکیم روابط خود با آن گروه به منظور مدیریت شرایط آینده، بخشی از اهداف امریکا برای منزوی‌‌کردن ایران را ناکام بگذارد.
 
از سوی دیگر، ظهور و حضور و هسته‌گذاری داعش در افغانستان، منافع مشترک ایران و سایر بازیگران قدرتمند مانند روسیه، جمهوری‌های آسیای میانه و... را تقویت کرده و توسعه داده‌ و آن‌ها را خواسته یا ناخواسته به سمت تشکیل یک بلوک سیاسی- استراتژيک جدید برای مقابله با آن گروه، هدایت می‌کند.
 
با این حساب، اگرچه با توجه به واکنش محمدجواد ظریف، ایران بی‌تردید از خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، استقبال می‌کند؛ اما قدرت‌گیری داعش در افغانستان، همچنان یکی از نگرانی‌های جدی تهران و شرکای منطقه‌ای آن از جمله مسکو محسوب می‌شود.
 
داعش اخیرا در کابل مسؤولیت یک حمله مرگبار را برعهده گرفت که در آن نزدیک به ۳۰ نفر کشته و بیش از ۵۰ تن دیگر زخمی شدند.
 
در توافق‌نامه صلح، طالبان متعهد شده‌اند که با تروریزم مبارزه کنند و اجازه ندهند که خاک افغانستان به پناهگاه امن تروریسم بین‌المللی بدل شود؛ اما ناظران همچنان درباره اهداف پشت‌ پرده حضور داعش در افغانستان، بیمناک اند و آن را به نوعی پروژه جایگزین طالبان می‌دانند.
 
از سوی دیگر، با پیوستن طالبان به روند صلح، این خطر نیز وجود دارد که هزاران نیروی رادیکال و تندرو آن گروه، جذب ماشین تبلیغاتی داعش شوند و به این ترتیب، آن گروه، قدرتمندتر شود.
 
با این حال، یکی از امیدهای ایران این است که با خروج نیروهای خارجی بتواند با استفاده از اختلاف‌های ایدئولوژيک عمیق میان طالبان و داعش، بخشی از اهداف خود برای مهار داعش در افغانستان را از مسیر طالبان، تحقق بخشد.

محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین