کرونا و کرامت انسانی

20 حمل 1399 ساعت 23:00

توزیع چند کیلو گندم به هر خانواده! این نه تنها نمی تواند از پیامدهای وضعی کرونا برای زندگی اقتصادی و معیشتی مردم فقیر افغانستان، جلوگیری کند؛ بلکه افزون بر آن، نوعی رفتار اهانت بار با شأن و شرافت و کرامت انسانی مردم است.


کرونا در افغانستان همچنان رو به گسترش است. با شیوع بیشتر این بیماری سریع و مرگبار، مردم افغانستان نیز هر روز بیشتر از پیش با پیامدهای زیانبار آن در زندگی اجتماعی و اقتصادی شان رو به رو می شوند؛ وضعیتی که در سراسر جهان جریان دارد و همه روزه، دامنگیرتر می شود؛ اما بر بنیاد پیش بینی ها، ارزیابی ها و هشدارها انتظار می رود که ابعاد این فاجعه در افغانستان، چندین برابر نسبت به سایر کشورهای جهان و حتی کشورهای منطقه و همسایه، عمیق تر و گسترده تر باشد.
 
تصور می شود که با درک عمق فاجعه، دولت نیز از هم اکنون تدابیری را به منظور کمک به خانواده های آسیب پذیر روی دست گرفته است تا بخشی از پیامدهای وضعی شیوع کرونا را کنترل کند و از وقوع فجایع تکان دهنده تر از ذات مرگبار این ویروس، جلوگیری نماید.
 
توزیع کمک به مردم از طریق ارائه بسته های مواد غذایی و گندم، بخشی از این تدابیر است. با این حال، به نظر می رسد که در این زمینه یا سیاست گذاری درستی انجام نشده و یا منابع و توانایی دولت به اندازه ای محدود است که بیش از این، امکان ارائه کمک های چشمگیر وجود ندارد.
 
افغانستان یک کشور فقیر است. معیشت اغلب مردم وابسته به کار روزمزد تنها یک عضو خانواده است که کفاف گذران روز و شب شان را می دهد. این در حالی است که در شرایط قرنطینه، همین تنها مجرای تأمین نان برای بقای یک خانواده هم قطع شده است و این امر موجب شده تا هراسی بزرگتر از کرونا، ذهن و ضمیر مردم را درگیر خود کند: مرگ ناشی از قحطی و گرسنگی و بیکاری.
 
اکنون کم نیستند شمار کسانی که معتقد اند شمار انبوهی از مردم، قربانی جولان مرگبار کرونا خواهند شد؛ زیرا دولت توان مدیریت وضعیت را ندارد و سیستم بسیط و ابتدایی و توسعه نیافته صحی در کشور، از عهده مهار کرونا برنمی آید. بر بنیاد این ارزیابی، این خطر وجود دارد که آمار مرگ و میر ناشی از کرونا در افغانستان ده ها برابر بیشتر از آن چیزی باشد که وزارت صحت عامه از طریق مراکز آزمایشگاهی بسیار محدود و معدودش به آن دست یافته است.
 
اما همانطور که در بالا هم اشاره شد، این تنها نگرانی موجود نیست. ترس بزرگتر، فراگیری فاجعه بار فقر و شیوع گرسنگی ناشی از بیکاری است.
 
به این ترتیب، اکنون در افغانستان تنها نوک کوه یخ آشکار است و چه بسا امکان دارد که زوایای کامل فاجعه به زودی آشکار شود.
 
دولت اما سعی کرده در همین ابتدای کار، جلو بروز یک بحران بزرگ را بگیرد؛ اما به چه صورت و تا کجا؟ این پرسش مهمی است که درباره پاسخ مثبت و امیدبخش به آن تردیدهایی جدی وجود دارد.
 
نمونه بارز آن، اقدام شگفت انگیزی است که اخیرا برای کمک به خانواده های فقیر و آسیب پذیر در کابل صورت گرفت؛ توزیع چند کیلو گندم به هر خانواده!
 
این نه تنها نمی تواند از پیامدهای وضعی کرونا برای زندگی اقتصادی و معیشتی مردم فقیر افغانستان، جلوگیری کند؛ بلکه افزون بر آن، نوعی رفتار اهانت بار با شأن و شرافت و کرامت انسانی مردم است.
 
کاملا قابل درک است که توان دولت برای حل بنیادی مشکلات ناشی از فقر و بیکاری برای میلیون ها خانواده نیازمند، بسیار محدود است؛ اما این شیوه رفتار نیز عقلانی و انسانی نیست که با اعطای چند کیلو گندم به یک خانواده چندین نفری، کرامت انسانی مردم را خدشه دار کنیم بدون آنکه عملا کمکی به رفع مشکل آنان کرده باشیم.
 
بنابراین، راه درست تر شاید این باشد که دولت با یک سیاست گذاری جامع، معقول، کارشناسی شده و مبتنی بر مطالعات دقیق علمی و جامعه شناختی، راهبرد شرافتمندانه ای را برای مبارزه با فقر و بیکاری در شرایط قرنطینه روی دست بگیرد و از پیامدهای فاجعه بارتر شیوع این ویروس مرگبار، جلوگیری کند.
 
در این زمینه، الگوهای بسیار کاربردی، مفید و مؤثری در دیگر کشورهای درگیر این بحران، وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد. فقر و بیکاری ناشی از کرونا تنها نگرانی مردم افغانستان نیست. حتی در امریکا نیز میلیون ها نفر با این معضل و تبعات ویرانگر آن رو به رو هستند. بدیهی است که افغانستان نمی تواند از روش امریکا برای مواجهه با این رویداد استفاده کند. پس بهتر است رهیافت های کاربردی تری را جستجو کنیم با استفاده از الگوی سیاست‌گذاری و رفتاری کشورهای فقیرتر و پرجمعیت تر؛ رهیافت هایی که شاید در میان هیچیک از آنها توزیع چند کیلو گندم برای یک خانواده، وجود نداشته باشد.
 
علی موسوی - جمهور


کد مطلب: 126770

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/126770/

جمهور
  https://www.jomhornews.com