زندانیان آزاد می‌شوند، صلح می‌آيد؟

18 اسد 1399 ساعت 22:16

صلحی که از آن سخن گفته می شود تنها با بازگشت و استقرار رژيم طالبان، میسر می شود و این صلح، هرگز بر بنیاد معادلات متوازن قدرت میان دو نیروی متخاصم نخواهد بود.


دومین روز لویه ‌جرگه مشورتی برای تصمیم در مورد آزادی ۴۰۰ زندانی گروه طالبان با ارائه گزارش‌های ۵۰ کمیته کاری پایان یافت.
 
در نشست روز شنبه ۵۰ کمیته‌ کاری گزارش‌های‌شان را ارائه و با آزادی ۴۰۰ زندانی گروه طالبان موافقت کردند.
 
شرکت‌کنندگان تاکید کرده‌اند که این زندانیان باید با ضمانت‌های ملی و بین‌المللی آزاد شوند تا دوباره به میدان جنگ برنگردند.
 
عبدالله عبدالله؛ رئیس لویه ‌جرگه مشورتی گفت در صورتی که تصمیم کمیته‌های کاری مورد تایید جرگه قرار بگیرد، این تصمیم به زودترین فرصت عملی خواهد شد.
 
رئیس لویه ‌جرگه مشورتی تاکید کرد که همه اعضای لویه‌جرگه خواهان آغاز مذاکرات بین‌الافغانی هستند و اضافه کرد که پس از نهایی شدن تصمیم لویه ‌جرگه سه روز نیاز است تا مذاکرات بین‌الافغانی آغاز شود.
 
آقای عبدالله با اشاره به برگزاری اولین دور گفتگوهای بین‌الافغانی گفت که در حال حاضر به استثنای مسأله آزادی زندانیان گروه طالبان هیچ مانع دیگری سد راه برگزاری این مذاکرات وجود ندارد.
 
نتیجه این جرگه تا حدود زیادی از قبل مشخص بود. این نتیجه همچنین در سؤالی که برای اعضای جرگه توزیع شده نیز آشکار است؛ سؤالی که طراحان آن، همزمان خود به آن پاسخ داده اند؛ اینکه آزادی ۴۰۰ زندانی خطرناک طالبان با وجود آنکه محکوم به جرایم سنگین و خطرناک هستند، راه را برای صلح دایمی، استقرار آتش بس، گفتگوهای بین الافغانی و... باز می کند و اگر با این تصمیم مخالفت شود، جنگ نه تنها ادامه می یابد؛ بلکه تشدید هم خواهد شد.
 
در این صورت، واضح است که اعضای جرگه تنها یک انتخاب داشته اند و آن حکم به آزادی ۴۰۰ زندانی خطرناک طالبان است. جز این، از شیوه مدیریت جرگه، اعمال شدید سانسورهای سنگین رسانه ای و سرکوب صداهای مخالف و معترض هم مشخص بود که حکومت، تحت فشار قدرت های خارجی می خواهد آزادی صدها زندانی طالبان را به نحوی توجیه کند و مسئولیت آن را بر عهده «مردم» افغانستان» بگذارد. این در حالی است که مردم افغانستان، بزرگترین غایب جرگه مشورتی هستند و معدود افرادی که از آنان نمایندگی می کنند با تطمیع یا تهدید، وادار به سکوت شده اند.
 
از این منظر، جرگه مشورتی صلح، شباهتی بسیار نزدیک به جرگه ای مشابه دارد که حامد کرزی به منظور امضای پیمان امنیتی با امریکا برگزار کرد. کرزی هم می خواست با برگزاری جرگه و تحمیل دیدگاه خود یا در واقع تحقق هدف امریکا، بار مسئولیت و بدنامی تاریخی آن را بر دوش «مردم افغانستان» بیاندازند؛ در حالی که جرگه های سنتی، هرگز از مردم نمایندگی نکرده اند و نمی کنند.
 
با این حال، جرگه کنونی با جرگه زمان کرزی یک تفاوت مهم دارد و آن این‌که اشرف غنی بلافاصله پس از پایان جرگه ۴۰۰ زندانی طالبان را آزاد خواهد کرد؛ اما کرزی علیرغم «فیصله» جرگه تا پایان دوران قدرتش حاضر نشد پیمان امنیتی را امضا کند و در نهایت، آن مهر ننگ را بر پیشانی حکومت وحدت ملی کوبید.
 
اگرچه اعلام شده که تصمیم «نهایی» جرگه روز یکشنبه اعلام می شود؛ اما از هم اکنون واضح است که اعضای جرگه، رأی به آزادی ۴۰۰ زندانی خطرناک طالبان می دهند. در این میان، پرسش این است که آیا با آزادی این گروه از زندانیان طالبان، صلح تأمین خواهد شد؟
 
دو گونه پاسخ برای این پرسش وجود دارد: یکی تجربه پیشین آزادی هزاران هزار زندانی طالبان است که این امر نه تنها هیچ تغییری در رویکرد خشن و مرگبار طالبان علیه مردم و نیروهای امنیتی ایجاد نکرده؛ بلکه حتی موجب تقویت جبهه های جنگ آن گروه شده و به تضعیف قوت های امنیتی دولتی منجر شده است. درباره این گروه از زندانیان طالبان هم درخواست برای تضمین های داخلی و بین المللی به منظور عدم بازگشت آنان به جنگ، یک خیالبافی ساده لوحانه یا حد اکثر، پوششی ریاکارانه است؛ زیرا نه چنین تضمینی وجود خواهد داشت و نه سازوکاری اجرایی برای اعمال آن، طراحی شده است.
 
پاسخ دوم هم این است که با آزادی این گروه از زندانیان طالبان، آخرین برگ های برنده و اهرم های فشار دولت هم از دست می رود و به این ترتیب، نیرویی که بتواند طالبان را به پذیرش پیش شرط های دولت برای صلح، مجبور کند وجود ندارد. بپذیریم یا نپذیریم دولت در عرصه نظامی، توان مقابله با طالبان را از دست داده و یا چنین اراده ای در سطح کلان وجود ندارد. با خروج نیروهای خارجی و کاهش حمایت های جهانی از نیروهای امنیتی هم فرایند تضعیف و فروپاشی این نیروها کلید می خورد و به این ترتیب، دولتی که حتی قادر به نگهداری از هزاران زندانی دشمن اش نشد، عملا ابزاری برای مقاومت و ایستادگی - چه از منظر نظامی و چه به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک- در اختیار نخواهد داشت.
 
با این حساب، صلحی که از آن سخن گفته می شود تنها با بازگشت و استقرار رژيم طالبان، میسر می شود و این صلح، هرگز بر بنیاد معادلات متوازن قدرت میان دو نیروی متخاصم نخواهد بود.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور


کد مطلب: 130336

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/130336/

جمهور
  https://www.jomhornews.com