۰

چه کسانی فعالان صلح را می‌کشند؟

جمعه ۳۱ اسد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۲
ترور فعالان صلح یا علمای معتدل و میانه رو، بلافاصله به بخشی از گروه طالبان نسبت داده می شود؛ همان بخشی که منافع خود را در جنگ می بیند و صلح را خطری برای آن به حساب می آورد. این نیرو همچنین برای جنگ و کشتار تربیت شده و درک اینکه صلح و «جهاد» چگونه باهم جمع می شوند، ندارد.
چه کسانی فعالان صلح را می‌کشند؟
زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، روز جمعه، ۳۱ اسد در توئیتی در مورد کشته شدن عبدالباقی امین؛ یک فعال صلح گفته که برهم زنندگان صلح در پس این حادثه هستند که می‌خواهند روند صلح را به تاخیر انداخته و منحرف بسازند.
 
دو روز پیش، میرعبدالباقی امین؛ فعال صلح و رئیس شورای علمی وزارت معارف در نتیجه انفجار بمب مغناطیسی در موتر او در کابل جان باخت.
 
آقای امین مدیر مرکز مطالعات استراتژیک به نام "قاصد" در دوحه قطر بود که در مورد آینده افغانستان و صلح فعالیت می‌کند.
 
هیچ گروهی مسئولیت کشته شدن آقای امین را برعهده نگرفته است. سخنگوی طالبان هم در توئیتی گفته که حمله به آقای امین ربطی به این گروه ندارد.
 
کمیسیون حقوق بشر نیز گفته که "حمله‌های هدفمند" از خون‌بارترین تاکتیک‌های جنگی در جنگ جاری است که در این اواخر تلفات ناشی از آن نگرانی‌های جدی را پدید آورده است.
 
همانگونه که در بیانیه کمیسیون حقوق بشر نیز مورد اشاره قرار گرفته، ترور آقای امین، تنها اقدام از این نوع نیست و پیش از این نیز ترورهای مبهم و هدفمند فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه طرفداران صلح در کابل و سایر شهرها انجام شده است؛ ترورهایی که هیچ گروهی مسئولیت آن را قبول نکرده و دولت هم در شناسایی و دستگیری عوامل این ترورها ناکام بوده یا اراده ای برای پیگرد آنان نشان نداده است.
 
در این میان، حدس و گمان های مختلفی درباره انگیزه این ترورها مطرح می شود و لیستی از متهمان احتمالی مد نظر قرار می گیرد.
 
۱. عناصر ضد صلح طالبان: سخنگویان طالبان، شبیه موضعی که در قبال ترور آقای امین اتخاذ کردند، هرگونه دست داشتن در ترورهای هدفمند افراد غیر دولتی را رد می کنند. در برخی موارد مانند ترور وحید مژده، حتی عناصر داخلی دولت را متهم به دست داشتن در آن می کنند؛ موضعی که حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین هم به نحوی آن را تأیید و با آن همراهی کرد.
 
با اینهمه، یکی از گمانه های بسیار قوی این است که عناصر ضد صلح طالبان احتمالا در عقب این ترورها قرار دارند. بدیهی است که این امر احتمالا مشمول پرونده ترور وحید مژده نمی شود؛ اما ترور فعالان صلح یا علمای معتدل و میانه رو، بلافاصله به بخشی از گروه طالبان نسبت داده می شود؛ همان بخشی که منافع خود را در جنگ می بیند و صلح را خطری برای آن به حساب می آورد. این نیرو همچنین برای جنگ و کشتار تربیت شده و درک اینکه صلح و «جهاد» چگونه باهم جمع می شوند، ندارد.
 
قائلان به این قول معتقد اند که رهبران طرفدار صلح طالبان بر این بخش از نیروی خود، تسلط ندارند و چه بسا میان آنها و عناصر طرفدار جنگ شان، یک نبرد پنهان در جریان باشد که بخشی از آن در ترورهای هدفمند فعالان سیاسی و علمای اعتدال‌گرا بروز پیدا می کند.
 
۲. داعش: داعش یک نیروی تروریستی مخوف و خطرناک است و با وجود آنکه هرگز به اندازه طالبان، قدرتمند و پرنفوذ نیست؛ اما از آنجا که از حمایت های وسیع نظامی و استخباراتی و سیاسی داخلی و خارجی برخوردار است، همچنان به حیات خود در افغانستان ادامه می دهد و ترورهای مرگبار را مرتکب می شود. یک عقیده این است که داعش نام دیگر طالبان و شبکه حقانی است و مسئولیت ترورهایی را که این دو گروه به دلیل ملاحظات سیاسی نمی توانند مستقیما قبول کنند، بر عهده داعش می گذارند و به نام آن گروه انجام می دهند.
 
با این حال، همانگونه که اشاره شد، از این منظر، داعش یک نیروی تروریستی مستقل نیست و نمی تواند جدای از دیگر شبکه های هراس افکنانه فعال در افغانستان، ارزیابی شود. بنابراین ترور هدفمند افراد و چهره های فعال کشور، هم می تواند کار آن گروه باشد و هم نباشد. می تواند باشد از این جهت که داعش – با وجود تفاوت هایی که با نسخه اصلی دارد- در افغانستان هست و فعالیت می کند. نمی تواند باشد به این دلیل که داعش مستقل از طالبان و شبکه حقانی و دیگر گروه های تروریستی نیست و از نظر سازمانی و ایدئولوژيک و حمایت های سیاسی و نظامی و استخباراتی، بسترها و آبشخورهای یگانه و مشترکی با آنها دارد.
 
۳. عناصر داخلی دولت؟ طالبان و دیگر نیروهای ضد دولتی همواره سعی می کنند دولت را در پشت پرده تروریست های عناصر نزدیک به خود نشان دهند و تأکید کنند که بخشی از دولت نگران تحقق صلح است و نمی خواهد این روند، موفق شود؛ بنابراین فعالان صلح را ترور می کند تا وضعیت را تنش آلود کند و رسیدن به صلح را دشوار سازد؛ اما این ادعا هرگز اثبات نشده است و دولت پیش از این نیز چنین رویکردی در قبال فعالان صلح و روحانیون میانه رو منتقد کشتار و ترور و انتحار و «جهاد» برای منافع پاکستان و اعراب و... هم نداشته است.
 
از سوی دیگر، این واقعیت هم قابل انکار نیست که ارتکاب این ترورها در مناطق زیر سلطه دولت به ویژه در کابل پایتخت، مسئولیت برخورد با این وضعیت و مهار این موج ترور را متوجه دولت مرکزی و نهادهای کشفی و امنیتی می کند تا هم بهانه به دست مخالفان دولت داده نشود و هم امنیت عمومی جامعه، آرامش روانی مردم و حیات واقعی چهره های فعال و مؤثر کشور، آسیب نبیند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین