۰

در آستانه جنگ جدید؛ نگاهی به استراتژی دفاعی دولت

جمعه ۲۴ دلو ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۷
«دفاع فعال» رویکرد منفعلانه و محافظه کارانه ای است که واقعیت جنگ را نادیده می گیرد تا به تلاش های بی حاصل برای دست یافتن به سراب موهوم صلح اولویت بدهد.
در آستانه جنگ جدید؛ نگاهی به استراتژی دفاعی دولت
محمد محقق؛ رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان و مشاور ارشد رییس‌ جمهوری با اشاره به افزایش خشونت از سوی طالبان گفته‌است که این گروه برای تشدید جنگ در فصل بهار آمادگی می‌گیرد.
 
آقای محقق، روز جمعه ۲۴ دلو گفت که فرماند‌هان طالبان از شمال کشور برای فراگیری آموزش‌های نظامی به پاکستان رفته‌اند.
 
او از حکومت خواست که آمادگی جنگ با طالبان و دفاع از کشور را داشته باشد.
 
این در حالی است که پیش‌تر شماری از فرماندهان طالبان به رسانه‌های غربی گفته بودند که رهبران ارشد این گروه از تعطیلات زمستانی به جبهه فراخوانده‌ شده‌اند.
دلیل این امر توقف مذاکرات صلح و رویکرد دولت جدید امریکا گفته شده‌است.
 
 دولت جو بایدن می‌گوید که توافقنامه دوحه را ارزیابی خواهد کرد.
 
همچنین آقای بایدن گفته که او می‌تواند مهلت خروج نیروهای امریکایی از افغانستان کنار بگذارد و به این ترتیب، نیروهای امریکایی مطابق توافق دوحه افغانستان را در ماه می ترک نخواهند کرد.
 
به این ترتیب، شاید بدبینانه به نظر برسد؛ اما این ارزیابی کاملا واقعی است که جنگ جریان دارد و صلح در دیدرس نیست.
 
در چنین شرایطی انتظار و دست روی دست گذاشتن برای آمدن صلح، ساده لوحانه و ویرانگر خواهد بود. همین حالا هم خشونت های فاجعه بار طالبان، هر روز از مردم، پرسونل دولتی، نیروهای امنیتی، خبرنگاران و سایر اقشار جامعه در سراسر کشور، قربانی می گیرد؛ پس شرایط عملا جنگی است و چشم انداز دستیابی به آرامش، تاریک و غبارآلود است.
 
اگر در کنار این مسایل، هشدار محمد محقق به عنوان یک فرمانده پیشین جهادی با سابقه جنگ با طالبان و کسی که با توده مردم در ارتباط است را نیز در نظر آوریم، مشخص است که وقوع یک جنگ تمام عیار جدید، بیش از هر زمان دیگری، جدی و واقعی است و این تنها یک هشدار امنیتی سطح بالا نیست؛ بلکه بیان بی پرده واقعیتی است که جریان دارد.
 
با این اوصاف، وظیفه یک دولت مسئول، نه تلاش مذبوحانه و ملتمسانه برای صلح؛ بلکه آمادگی همه جانبه برای دفاع و سرکوب است.
 
دولت باید با هم افزایی بالاترین سطح آمادگی های نظامی و تجمیع قابلیت های جنگی خود، برای مواجهه با نبردی مرگبار در بهار پیش رو مهیا شود.
 
آیا نشانه های چنین آمادگی‌ای مشهود است؟
 
پاسخ در کمال شگفتی و تأسف، منفی است. نیروهای امنیتی همچنان در حالت «دفاع فعال»‌ قرار دارند و هر روز در خواب و بیداری در نقاط دوردست کشور، آماج حملات مرگبار طالبان و خیانت های خونین نفوذی های آن گروه قرار می گیرند و دسته دسته جان می بازند.
 
شاید به کمک اعجاز و افسونگری رخوت انگیز رسانه که فاجعه را به آمار تقلیل می دهد و به این ترتیب از قدرت اثرگذاری روانی آن می کاهد و حتی واقعیت های جاری را نیز مقلوب و وارونه نشان می دهد، بتوان این زخم عمیق را موقتا تسکین بخشید؛ اما برای نیروهای مسلح کشور، از دست دادن حتی یک سرباز در شرایط دشوار کنونی و در آستانه آغاز یک جنگ خونین دیگر، بسیار پرهزینه و زیانبار است؛ زیرا طالبان هم در میز گفتگو و هم در میدان جنگ، برای نابودی کامل این نیروها تقلا می کنند و از سوی دیگر، بقای نظام و حیات سیاسی کشور، وابسته به میزان قدرت، پایداری و نیروی بازدارنده قوای مسلح است.
 
بر این اساس «دفاع فعال» رویکرد منفعلانه و محافظه کارانه ای است که واقعیت جنگ را نادیده می گیرد تا به تلاش های بی حاصل برای دست یافتن به سراب موهوم صلح اولویت بدهد. دفاع فعال، نیروهای مسلح را قربانی حملات بی رحمانه طالبان می کند و امنیت کشور را بیش از پیش، عرصه جولان جنایتکارانه آن گروه می سازد.
دفاع فعال، بازی در زمین طالبان است؛ زیرا نیروهای امنیتی را منتظر و معطل نگه می دارد تا از سوی طالبان، هدف حمله قرار بگیرند و اگر توانستند از خود دفاع کنند و اگر نتوانستند گروه گروه قربانی بدهند.
دفاع فعال با رویکرد خشونت بار طالبان، همخوانی و تناسب ندارد و به طور آشکار، نیروهای امنیتی کشور را نسبت به دشمن در موضع ضعیف تر قرار می دهد.
 
از جانب دیگر، نیروهای مسلح کشور در شرایط کنونی نیاز به یک فرماندهی عالی و هماهنگ نظامی دارند. یک فرماندهی دارای طرح و ایده و برنامه و استراتژی و در عین حال پاسخگو در قبال آسیب هایی که بر این نیروها وارد می شود. چنین چیزی در حال حاضر وجود ندارد و هیچ فرماندهی در برابر تلفات نیروهایش به مقامات مافوق و مردم افغانستان، پاسخ نمی دهد و به نظر نمی رسد که به منظور کاهش ضریب آسیب پذیری نیروهای مسلح در برابر حملات دشمن، پس از هر شکست، ناکامی یا تلفات مرگبار، تمهیدی در نظر گرفته شود.
 
کانون های عالی تصمیم گیری برای مواجهه با بحران ناامنی و ترور و خشونت در کابل و دیگر شهرها هنوزهم از رویکرد کهنه و از کارافتاده «تبدیلی» مقام های ناتوان امنیتی استفاده می کنند. مثلا یک فرمانده پولیس ناکام را به جای برکناری از یک ولایت به ولایتی دیگر تبدیل می کنند. این مهم درباره وزرا و رؤسای امنیتی، حتی در همین حد هم به اجرا درنمی آید.
 
با این رویکرد نمی توان با قدرت به مصاف جنگ جدید احتمالی در ماه های پیش رو رفت؛ این در حالی است که نیروهای داخلی عملا از هیچ گونه حمایت مؤثر و معنادار خارجی برخوردار نیستند و باید به تنهایی به مقابله و مهار ناامنی های مرگبار داخلی بپردازند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین