۰

اختلاف امریکا و شرکا درباره طرح صلح افغانستان

چهارشنبه ۲۰ حوت ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۰
اروپا دیگر مانند گذشته، پیرو چشم و گوش بسته تصمیم ها و سیاست های امریکا نیست. این بخشی از میراث ترامپ است که روابط راهبردی دو سوی آتلانتیک را دچار تحولی تاریخی کرد و اروپا را به سمت استقلال و اتکا روی پای خود، رهنمون شد.
اختلاف امریکا و شرکا درباره طرح صلح افغانستان
کای آيده؛ نماينده سابق سازمان ملل در افغانستان در واکنش به طرح امريکا برای ايجاد دولت انتقال در افغانستان اظهار داشت: واشنگتن نمی‌تواند هر کار که بخواهد در افغانستان انجام دهد؛ زيرا اتحاديه اروپا با اين اقدامات يکجانبه مخالفت می‌کند.
 
وی افزود که امريکا نمی‌تواند براي رهايی اش از جنگ افغانستان ارزش‌ها و دستاوردها 20 سال گذشته را زير پا بگذارد؛ زيرا اتحاديه اروپا به خاطر همين ارزش‌ها به افغانستان آمده است.
 
آنتونی بلينکن؛ وزير خارجه امريکا اخیرا در نامه ای تحکم آمیز و سراسر تهدید و هشدار به اشرف غنی بر ايجاد يک دولت انتقالی تاکيد کرده است.
 
رولاند کوبيا؛ نماينده ويژه اتحاديه اروپا در افغانستان در واکنش به طرح امريکا گفته است: «افغانستان قانون اساسی دارد، انتخابات و لويه جرگه برگزار کرده، توافقنامه مشترک با امريکا دارد و در روند صلح دوحه دخيل است.»
 
وی همچنين گفته: «افغانستان حمايت بخش بزرگی از جامعه جهانی، شورای امنيت سازمان ملل را دارد و در نشست جنوا متعهد به حفظ دستاوردها و نظام جمهوری شده است.»
 
اگرچه واکنش سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان به نامه بحث برانگیز آنتونی بلینکن به اشرف غنی در هیاهوی پیرامون این نامه، نادیده گرفته شد و چندان مورد اعتنا قرار نگرفت؛ اما به جرأت می توان گفت که حتی بیش از واکنش های ابرازشده از سوی دولتمردان کابل، این موضع بروکسل است که سرنوشت این نامه و طرح مورد تأیید و تأکید آن را تعیین می کند. دلیل این امر هم روشن است. دولت کابل در گذشته هم با مواضع امریکایی ها درباره صلح با طالبان، صریحا مخالفت کرده است؛ اما در نهایت مجبور شده  به آن تمکین کند و عواقب زیانبار آن را بپذیرد؛ زیرا فاقد اراده و استقلال لازم است و قدرت مقاومت در برابر اراده امریکا را ندارد.
 
درباره اتحادیه اروپا این گونه نیست. اروپایی ها شرکای استراتژيک امریکا نه تنها در افغانستان؛ بلکه در سایر مأموریت های راهبردی و هژمونیک ایالات متحده در خاور میانه، در برابر روسیه و چین و موارد دیگر هستند. آنها می دانند که واشنگتن نمی تواند اروپا را نادیده بگیرد و همانطور که کای آیده هم تصریح کرده است، هرگونه که اراده کرد، عمل کند.
 
اروپایی ها در جنگ افغانستان، قربانی های بزرگی داده اند، از عمده ترین کمک کنندگان اقتصادی به دولت و نیروهای امنیتی افغانستان هستند و سرمایه گذاری های سنگینی روی اصول و ارزش هایی حقوق بشری، حقوق زنان، آزادی های اساسی، مدنی و شهروندی و... کرده اند. چشم پو‌شی یکباره از این موارد تنها به هدف تحقق پروژه صلح امریکایی که تنها نتیجه قطعی آن، نابودی کامل همه این دستاوردها و تعلیق و تعطیلی یک روند ۲۰ ساله خواهد بود، برای اروپا قابل پذیرش نیست.
 
واکنش رونالد کوبیا به خوبی نشان می دهد که اروپا دیگر مانند گذشته، پیرو چشم و گوش بسته تصمیم ها و سیاست های امریکا نیست. این بخشی از میراث ترامپ است که روابط راهبردی دو سوی آتلانتیک را دچار تحولی تاریخی کرد و اروپا را به سمت استقلال و اتکا روی پای خود، رهنمون شد.
 
این واکنش در عین حال، این واقعیت مهم را بازتاب می دهد که برای اروپا مساله فقط شخص دونالد ترامپ نبود که با رفتن او همه چیز مانند قبل شود و روابط این اتحادیه با ایالات متحده دوباره بر پایه شراکت استراتژیک، ترمیم و استوار گردد؛ بلکه این سیاست و رویکرد کاخ سفید در قبال مسایل و منافع مشترک و میزان اعتنا و تعهد واشنگتن به این اصول است که تعیین کننده چشم انداز آینده روابط دو قطب قدرت اردوگاه لیبرال دموکراسی محسوب می شود.
 
به نظر می رسد که در پی اعلام تصمیم اخیر امریکا در قبال افغانستان، این اصل رعایت نشده و اروپا بازهم مانند دوره ترامپ، نادیده گرفته شده و امریکا به طور یکجانبه تصمیم گرفته است. این برای اروپایی ها که انتظار داشتند با آمدن بایدن، شراکت مبتنی بر مشورت و تصمیم گیری مشترک میان دوطرف احیا شود، کاملا غافلگیرکننده و غیر قابل قبول است.
 
بر این اساس، تصور می شود که امریکا و شرکا درباره طرح صلح امریکایی برای افغانستان دچار اختلاف عمیق شده اند و برای تعیین سرنوشت این طرح، پیش و بیش از واکنش ها و تدابیر مقاومتی کابل، این رویکردهای آتی بروکسل و چگونگی تعامل یا تقابل واشنگتن با آن است که تعیین کننده و سرنوشت ساز خواهد بود.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین