مناقشه شیخین؛ نظام فدرالی یا لحاف ملا؟

17 حمل 1400 ساعت 23:24

این مناقشه اصولا بر سر نظام فدرالی یا غیر فدرالی نیست، جنگ بر سر منافع است و دوری یا نزدیکی شیخین از مدار قدرت، مبنای موضع گیری های شان را شکل می دهد؛ نه آرمان های بلندنظرانه سیاسی و مصالح بزرگ قومی.



محمدکریم خلیلی؛ رهبر حزب وحدت اسلامی می‌گوید، نظام سیاسی سیاسی به همه‌پرسی واگذار شود. به گفته او از نظام فدرالی برداشت‌های غلط شده و این نوع نظام به معنای تجزیه نیست.
 
او گفت که در گذشته شهید مزاری یکی از راه‌های حل بحران در کشور را نظام فدرالی مطرح کرده بود؛ «اما هر زمانی که این حرف سر زبان‌ها می‌آید، برداشت‌های غلط از آن صورت می‌گیرد.»
 
او تأکید کرد که نظام فدرالی توسط آقای مزاری به‌ عنوان یکی از راه‌های حل بحران کشور مطرح شده بود و به‌معنای تجزیه نیست.
 
این در حالی است که چندی پیش، محمد محقق؛ رهبر حزب وحدت اسلامی مردم گفته بود که نظام فدرالی برای افغانستان مناسب نیست.
 
وی تأکید کرده بود که ولایات مرکزی، هیچ مرز مشترک و بندر تجارتی با کشورهای همسایه ندارند و همین مانع بزرگی در مسیر فدرالی شدن نظام افغانستان است.
 
تعارض و تضاد در دیدگاه های رهبران سیاسی، امری طبیعی است و نمی توان انتظار داشت که همه رهبران حتی اگر مربوط به یک قوم باشند، نظرگاه یکسانی درباره مسایل ملی داشته باشند. با این حال، آنچه میان کریم خلیلی و محمد محقق، دو شیخی که مدعی رهبری قومی هزاره ها هستند، جریان دارد، مشمول این قاعده نمی شود؛ زیرا اختلاف آنها ناشی از تفاوت دیدگاه نیست، برآمده از تضاد منافع است. به بیان دیگر آنها به دلیل اینکه اختلاف نظر دارند، با همدیگر مخالفت نمی کنند؛ بلکه مخالفت می کنند تا اختلاف نظر داشته باشند.
 
مبنای این اختلاف ها را تعارض منافع و در حال حاضر هم قرب و بعد هرکدام به نهاد قدرت تعیین می کند؛ نه منافع جمعی هزاره ها و حقوق تاریخی و انسانی آنها در افغانستان.
 
به عنوان نمونه در زمانی که کریم خلیلی، معاون دوم کرزی بود و سال ها در این سمت کار کرد، محمد محقق همواره از منتقدان سرسخت و جدی حامد کرزی و دولت او بود و به اصطلاح یکی از ارکان اپوزیسیون دولت را تشکیل می داد.
 
در همان زمان حتی آقای محقق در همکاری با عبدالرشید دوستم و احمدضیا مسعود، جبهه ملی تشکیل داده و برای زمینه سازی به منظور فدرالیزه کردن نظام افغانستان تلاش می کرد؛ تلاشی که در پی ممنوع الورود شدن دانا روهرا باکر؛ از اعضای ارشد کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا به افغانستان و سپس، پرونده سازی برای دوستم به پایان رسید و جبهه ملی هم به طور کامل فروپاشید.
 
آقای محقق اما امروزه به منتقد جدی نظام فدرالی تبدیل شده و با استفاده از نظریه های تکراری منتقدان این نظام، معتقد است که مناطق مرکزی چون با کشورهای همسایه، مرز ندارد، از ایجاد نظام فدرالی زیان می بیند و به این ترتیب، این نظام به نفع هزاره ها نیست. این در حالی است که همین انتقادها در زمانی که او به همراه دو رهبر قومی دیگر در جبهه ملی برای نظام فدرالی تقلا می کرد هم وجود داشت؛ اما در آن زمان، منافع آقای محقق در حال حاضر، متفاوت بود؛ زیرا او مشاور رییس جمهور نبود و بدتر از آن اینکه کریم خلیلی؛ رقیب درون‌‌قومی اش در قدرت حضور داشت.
 
اکنون اما معادله برعکس شده و کریم خلیلی بیرون از دایره قدرت قرار گرفته و محمد محقق، مشاور اشرف غنی است. بنابراین، خلیلی که در زمان معاونتش مدافع تمام قامت نظام جمهوری ریاستی بود، اکنون به ویژه پس از سفر به پاکستان، مأمور تضعیف جمهوریت و دولت متمرکز مورد نظر ارباب ارگ شده و شعار فدرالیزم سر می دهد و برای آنکه آن را موجه و مشروع نشان دهد با دیدگاه های شهید مزاری هم پیوند می زند تا بیشتر از پیش مقبول عام واقع شود.
 
آقای خلیلی می داند که نه او در مقام تعیین نوع نظام آینده است و نه کسی به نسخه هایی که از سوی او پیچیده می شود، عمل خواهد کرد؛ اما برای آنکه جمهوری ریاستی مورد حمایت محمد محقق را بشکند و منافع پاکستان و قدرت های خارجی دیگر در تضعیف نظام مستقر را برآورده سازد، از فدرالیزم دفاع می کند و آن را به معنای تجزیه نمی داند.
 
این مناقشه اما همان‌گونه که اشاره شد، اصولا بر سر نظام فدرالی یا غیر فدرالی نیست، جنگ بر سر منافع است و دوری یا نزدیکی شیخین از مدار قدرت، مبنای موضع گیری های شان را شکل می دهد؛ نه آرمان های بلندنظرانه سیاسی و مصالح بزرگ قومی.
 
نرگس اعتماد - جمهور


کد مطلب: 137975

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/137975/

جمهور
  https://www.jomhornews.com