۰

جنگ قومی در مجلس، صلح قومی در استانبول

دوشنبه ۲۳ حمل ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۵
جنگی که در مجلس بر سر قومیت در گرفت، آتش زیر خاکستر بود که جرقه هایی از آن در نشست پرتنش مجلس، احساس شد. اگر نشست استانبول نتواند این آتش را مهار کند، هرگز به صلحی که انتظار داریم، دست نخواهیم یافت.
جنگ قومی در مجلس، صلح قومی در استانبول
نشست مجلس با تنش همراه بود. بحث اصلی درباره 'ترکیب قومی' هیأت اعزامی دوطرف؛ طالبان و حکومت به نشست صلح استانبول بود.
 
تنش‌ها در مجلس زمانی آغاز شد که نیلوفر ابراهیمی؛ نماینده بدخشان گفت که در این نشست "از جانب تحریک طالبان ۹۰ درصد از قوم پشتون اشتراک می‌کنند." او نزاع افغانستان را "قومی" خواند و افزود که "طرف مقابل نزاع طالبان، آقای غنی نه؛ بلکه بخش عظیمی از مردم افغانستان است".
 
به گفته او، "این درست نیست که ۹۰ درصد یک طرف (طالبان) هم از یک قوم باشد و ۵۰ درصد طرف حکومت نیز از یک قوم باشد."
 
اما نادرخان کتوازی؛ نماینده پکتیکا با اشاره به اینکه "پشتون ها از دست طالبان تباه شدند"، گفت که چطور می‌توان گفت که طالب پشتون است؟ "طالبان قوم ندارند و طالبان براساس ایدئولوژی خود می‌جنگند و براساس تعلق قومی خود نمی‌جنگند".
 
شروع یک بحث قومی در مجلس شاید هنجارشکنانه و حتی تفرقه انگیزانه به نظر برسد؛ اما تا زمانی  درد به درستی درک نشود، درمانی هم برای آن دریافت نخواهد شد. این درد دیرینه بحران های دیرپای افغانستان است.
 
در این شکی نیست که طالبان، بیش از هر چیزی بر ایدئولوژی آکنده از نفرت و خشونت خود تأکید می کنند؛ اما جنگ آنها به همان اندازه که ایدئولوژيک است، قومی هم است.
 
به بیان صریح تر، طالبان از نظر قومی یک جنبش پشتونوالی است و هرگز نمی تواند ادعا کند که حمایت همه اقشار جامعه افغانستان را با خود دارد و از همه اقوام نمایندگی می کند. این بسیار مضحک است که ذبیح الله مجاهد ادعا می کند که جنبش طالبان، ملی و فراقومی است و «جهاد» آنها مورد حمایت همه مردم افغانستان است. زبان طالبان، پشتو و قوم شان پشتون است. پشتونیزم بخشی جدایی ناپذیر از طالبانیزم محسوب می شود. ریشه دارترین پایگاه های طالبان نیز در مناطقی قرار دارد که اکثرا پشتون نشین هستند.
تا همین چند سال پیش که افغانستان از امنیت نسبی برخوردار بود، طالبان تنها در زیست‌بوم پشتون ها فعال بودند.
 
در زمان سلطه رژيم طالبان نیز زبان پشتون «زبان مسلمانی» بود و فارسی‌ستیزی بخشی از مبارزه فاشیستی آنها محسوب می شد.
 
به این ترتیب، طالبان در ابعاد بین المللی از ایدئولوژی نفرت انگیز خود برای جذب نیروهای جهادی و کسب حمایت رژيم های حامی تروریزم، استفاده می کنند؛ اما در داخل افغانستان، کاملا قومی عمل می کنند.
 
با این حال، نمی توان انکار کرد که پشتون ها هم بخشی از قربانیان سیطره طالبان بوده اند؛ اما این امر به اندازه ای که آقای کتوازی ادعا کرده، فراگیر نبوده؛ زیرا طالبان، انتخاب اکثریت جامعه پشتون به ویژه در مناطق روستایی محسوب می شود و به شدت مورد حمایت های وسیع اجتماعی و فرهنگی این قوم قرار دارد.
 
درباره نشست استانبول هم حق با نیلوفر ابراهیمی است. چرا از بیان واقعیتی که وجود دارد، باید هراسید؟ این واقعیت تلخ است؛ اما هست و وجود ندارد. بنابراین به جای تبدیل آن به تابویی غیر قابل بیان، بیایید با گفتگو و رایزنی خردمندانه و انسانی راهی برای حل آن پیدا کنیم.
 
نه با تظاهر به ملی گرایی پوچ و موهوم می توان این واقعیت را انکار کرد و نادیده گرفت و نه با کتمان تعصب آمیز قوم گرایی به مثابه بزرگترین عامل بحران های دیروز و امروز افغانستان.
 
نشست استانبول باید این فرصت برابر را برای همه اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی به وجود آورد که صدای خود را بدون هراس از سرکوب، بلند کنند و برای دست یافتن به حق مشروع خود، به منظور طراحی یک فرمول عادلانه توزیع قدرت، مبارزه و تلاش کنند.
 
جنگی که در مجلس بر سر قومیت در گرفت، آتش زیر خاکستر بود که جرقه هایی از آن در نشست پرتنش مجلس، احساس شد. اگر نشست استانبول نتواند این آتش را مهار کند، هرگز به صلحی که انتظار داریم، دست نخواهیم یافت؛ زیرا یکجانبه گرایی پشتونوالی از هر دو جبهه جمهوریت و امارت، در نهایت موجب خشم و عصیان اقوام دیگر خواهد شد و به این ترتیب، به تعبیر درست نیلوفر ابراهیمی، شعله های سرکش جنگ قومی بار دیگر زبانه خواهد کشید.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین