۱

صلح استعماری؛ مکاتب دخترانه به مثابه هدف جنگی

شنبه ۱۸ ثور ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۰۴
آنچه امروز در کابل و ۱۰ روز پیش در لوگر رخ داد، فشرده سرگذشت ۲۰ سال اخیر افغانستان است؛ افغانستان تحت اشغال امریکا که همزمان به طور شگفت انگیزی همچنان جولانگاه تروریست هایی بوده که پیشتر مورد حمایت های وسیع غرب و قدرت های استعماری دیگر قرار داشته اند.
صلح استعماری؛ مکاتب دخترانه به مثابه هدف جنگی
بر بنیاد گزارش های اولیه، انفجار در برابر یک مکتب در غرب کابل، جان دست کم 25 غیرنظامی را گرفته است.
 
سخنگوی وزارت داخله گفته است که در انفجاری که عصر شنبه، 18 ثور در منطقه غرب کابل رخ داده، 25 نفر کشته و 52 نفر دیگر زخمی شده‌اند.
 
او در توییتی نوشت که تمامی قربانیان غیرنظامیان هستند و افزوده که آمار تلفات در حال تغییر است.
 
سخنگوی وزارت داخله پیشتر اعلام کرد که حوالی ساعت 4 انفجاری در برابر مکتب سیدالشهداء شهرک اتفاق حوزه سیزدهم امنیتی شهر کابل رخ داده است.
 
گزارش‌ها حاکی است که این حادثه ناشی از انفجار موتر بمب گذاری شده بوده است.
 
انفجار کابل تنها 10 بعد از انفجار مرگبار لوگر رخ داده که در آن نیز بیش از 25 نفر کشته شدند. در رویداد لوگر نیز اکثر قربانیان دانش‌آموزانی بودند که برای امتحان کانکور آماده می شدند.
 
آنچه امروز در کابل و ۱۰ روز پیش در لوگر رخ داد، فشرده سرگذشت ۲۰ سال اخیر افغانستان است؛ افغانستان تحت اشغال امریکا که همزمان به طور شگفت انگیزی همچنان جولانگاه تروریست هایی بوده که پیشتر مورد حمایت های وسیع غرب و قدرت های استعماری دیگر قرار داشته اند.
 
امریکا در پایان مأموریت نظامی خود با طالبان صلح کرد؛ صلحی استعماری که یکی از عواقب آن، مشروعیت بخشیدن و اعطای مجوز به کشتارهای فجیعی است که دو نمونه آن را در لوگر و کابل طی ده روز اخیر شاهد بوده ایم.
 
اکنون دیگر تروریست ها در سایه مصونیتی که صلح استعماری امریکایی در اختیار آنها قرار می دهد، با فراغ بال و آرامش خاطر می توانند جنایت کنند، بدون آنکه منتظر کیفر و مجازات باشند. امریکا و انگلیس و ناتو و سازمان ملل و... هم قطعا حمله تازه کابل را با شدیدترین الفاظ محکوم خواهند کرد؛ همان کاری که دولت منفعل و فاسد کابل نیز انجام خواهد داد؛ اما هم آنها و هم تروریست های عامل این کشتارهای مهیب و فجیع به خوبی می دانند که این پیام ها نمی تواند موجب توقف ماشین کشتار و جنایت آنان شود.
 
یکی دیگر از موارد مشترک در دو حمله اخیر در کابل و لوگر، آماج قرار دادن دانش آموزانی است که تنها جرم شان تلاش برای آموختن است تا با سلاح علم، جهل و جنون و جنگ را مهار کنند و آینده بهتری را برای کشورشان رقم بزنند.
 
در کابل به ویژه یک مکتب دخترانه آماج قرار گرفته است؛ جایی که از نظر تروریست های هم پیمان اشغالگران امریکایی به خودی خود یک هدف نظامی محسوب می شود و دخترانی که بدون هراس از تهدیدهایی که علیه تحصیل دختران و پیشرفت زنان وجود دارد، همچنان تلاش می کنند بیشتر بیاموزند و تن به محدودیت ها و موانع بزرگی که در این مسیر دشوار قرار دارد، ندهند، درست به اندازه سربازان مسلح جنگی، برای تروریست های تنگ اندیش، مستحق کشتار و خشونت هستند.
 
البته انتظار می رود که مثل همیشه مسئولیت حمله خونین غرب کابل را بار دیگر گروه اهریمنی داعش بر عهده بگیرد؛ زیرا اکثر یا همه کسانی که در جریان این حمله جنایتکارانه و فاجعه بار قتل عام شده اند، فرزندان شیعه و هزاره هستند؛ کسانی که برای نیروی تکفیری داعش، مهدورالدم اند و بی هیچ دلیلی باید کشته شوند؛ اما داعش هم فرزند نامشروع حاصل آمیزش استعمار امریکا و وهابیت تکفیری است و نام دیگر آن، طالبان است. از نظر دشمنی با معارف یا دامن زدن به فرقه گرایی های خونین مذهبی هم هیچ تفکیک و توفیری میان طالبان و داعش وجود ندارد.
 
این دو نیروی جهنمی البته وجوه اشتراک دیگری نیز دارند؛ از جمله اینکه هر دو نیرو مورد حمایت پیدا و پنهان امریکا قرار دارند و از سوی قدرت های استعماری و رژيم های مزدور و سرسپرده منطقه و فرامنطقه، حمایت و تقویت می شوند.
 
با این حال، احتمالا امریکایی ها به ویژه زلمی خلیلزاد، ترجیح خواهند داد تا مثل همیشه، طالبان را از این جنایت مهیب و هولناک، تبرئه کنند و بار اصلی مسئولیت این کشتار فاجعه بار را بر دوش داعش بیاندازند؛ گروهی بی هویت، بی ریشه و موهوم که مشخص نیست در کجا مستقر است و چرا بساط آن برچیده نمی شود.
 
با این حال، حملات تازه کابل و لوگر یکبار دیگر به مردم افغانستان، یادآور شد که تروریزم، شیعه و سنی نمی شناسد، این نیروی تکفیری که مجری مستقیم نقشه های استعمار جهانخوار است، کمر به نابودی کل ملت افغانستان بسته است و آخرین بقایای حیات جمعی این ملت را آماج قرار داده و در این زمینه حتی بر پسران و دختران دانش آموز هم رحم نمی کند؛ بنابراین، امید بستن به پیامدهای رویاپردازانه صلح استعماری امریکا با طالبان، حماقت و بلاهت است و راهی به هیچ دهی نخواهد برد.
 
تنها راه برون رفت از این وضعیت وخیم و مرگبار، اتحاد و بسیج ملی همه اقشار و طیف های قومی و مذهبی افغانستان علیه اشغال و افراط است. هیچ راه دیگری وجود ندارد. مردم باید متحد شوند و علیه این دو نیروی اهریمنی دشمن افغانستان به پا خیزند؛ در غیر آن، همه جدا جدا مجبور به تحمل مصایبی خواهند شد که کمر آنان را می شکند، مانع از همبستگی، وحدت، بسیج و ایستادگی شان می شود و به دشمنان دژخیم، امکان می دهد تا یک ملت از هم گسیخته و تکه‌پاره را به سادگی نابود کنند و دارایی های ملی‌شان را به تاراج ببرند.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین