۱

قبایل اسلحه پنهان اسلام‌آباد علیه کابل

جمعه ۲۴ ثور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۳
قبایل همچنان اسلحه پنهان و نیروی نامرئی پاکستان علیه افغانستان هستند و اگر وضعیت وخیم تر شود، این خطر کاملا وجود دارد که از سوی اسلام آباد به شورش و عصیان علیه دولت مرکزی، برانگیخته شوند.
قبایل اسلحه پنهان اسلام‌آباد علیه کابل

حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهوری در  ننگرهار گفته است: "امروز همسایگان ما که اهداف شوم شان برای افغانستان نه از نظر افغان‌ها پنهان است و نه از جهان، از یک گروه قدرت طلب استفاده می‌کنند تا افغانستان را دوباره تضعیف کنند... اگر هیچ چیزی دیگر نمی‌تواند می‌خواهد قسمتی از آن را که قبلاً به حیث قبایل استفاده می‌شد از خود سازد و قبایل را گسترش بدهد."
 
آقای محب تاکید کرد که بزرگان قومی و افراد با نفوذ باید طالبان را به توقف جنگ تشویق کنند.
 
او خطاب به بزرگان قومی و مردم ننگرهار گفت: "شما تاریخ را خوانده اید. یک پست شما در فیس‌بوک هم می‌تواند فردی را از مسیر اشتباه دور کند. مراجعه شما سران قومی به این مردم می‌تواند باعث شود که آنان از گمراهی برگردند و از تخریب وطن و کشور دست بردارند."
 
این اظهارات آقای محب، چند روز بعد از سفر جنرال قمر جاوید باجوا؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان به کابل صورت می گیرد.
 
این نشان می دهد که سفر آقای باجوا برخلاف آنچه از سوی ارگ اعلام شده، به تمامی مثبت و ثمربخش نبوده و احتمالا او به عنوان کارگزار اصلی سیاست خارجی پاکستان در امور منطقه و افغانستان با این پیام به کابل سفر کرده که اسلام آباد قدرت های مرئی و نامرئی زیادی برای تغییر معادلات سیاسی و امنیتی در افغانستان در اختیار دارد.
 
یکی از این نیروها، قدرت غیر قابل انکار قبایل است؛ قبایلی که در سراسر منطقه جنوب و شرق افغانستان به ویژه هردو سوی نوار مرزی مشترک میان دو کشور، گسترش یافته و به طور سنتی همواره از جانب پاکستان علیه افغانستان، مورد استفاده قرار گرفته اند.
 
در گذشته بسیاری از مناسبات قدرت قومی در افغانستان که از سوی پشتون ها کنترل می شد، به واسطه نفوذ قبایل، تعریف می گردید و آنها بودند که با برکشیدن یا به زیر افکندن شاهان و سلاطین، سرنوشت قدرت را رقم می زدند.
 
این وضعیت، هنوز هم جریان دارد و اظهارات آقای محب، کاملا آگاهانه و دقیق است. طالبان در امتداد مناطق جنوب و شرق کشور از حمایت همه جانبه سران قبایل برخوردار اند؛ زیرا پاکستان با استفاده از همه اهرم های قدرتمندی که در اختیار دارد، آنها را کنترل کرده و از آنان در مسیر سیاست های کلان خود بهره برداری می کند.
 
در کابل اما برعکس، هیچ سیاست منسجمی برای گسترش نفوذ، اقتدار و سلطه دولت مرکزی در مناطق قبایلی وجود ندارد. به همین دلیل، سخنرانی اخیر حمدالله محب در ننگرهار را می توان از معدود تلاش های دولت مرکزی برای تأثیرگذاری روی قبایل به شمار آورد؛ تلاشی که البته نمی تواند دست کم در کوتاه مدت وضعیت را به نفع کابل تغییر دهد و از نفوذ عمیق پاکستان بر قبایل جنوب و شرق کشور بکاهد؛ نفوذی که به دلیل وجود پیوندهای خویشاوندی گسترده میان قبایل و خانواده های دوسوی سرحد، بسیار پیچیده و مستحکم است.
 
سخنرانی آقای محب حتی می تواند موجب نگرانی باشد؛ زیرا در شرایطی که طالبان و پاکستان، تمام توان خود را بسیج کرده اند تا حکومت مرکزی افغانستان را ساقط کنند، یکی از مهم ترین گام ها برای تحقق این امر می تواند شورش و عصیان سراسری قبایل قدرتمند جنوب علیه دولت کابل باشد. نگرانی جدی تر این است که با توجه به اشارات و نشانگانی که در سخنرانی محب وجود دارد، شاید قمر جاوید باجوا در سفر اخیرش به کابل به این موضوع هم به مثابه یکی از ابزارهای تهدید و فشار بر دولت آقای غنی، اشاره کرده باشد.
 
در این میان، اگرچه کابل در ۲۰ سال گذشته با برگزاری جرگه های متعدد که بخشی از اعضای آن را بزرگان قومی و سران قبایل تشکیل می دهند، سعی کرده همچنان خود را به یک سنت غیر دموکراتیک و ریش‌سفیدسالارانه پشتونوالی وفادار نشان دهد و به این ترتیب، ارتباط خود با سران قدرتمند قبایل را حفظ کند؛ اما مهره های شرکت کننده در جرگه ها در قبال پولی که از دولت برای شرکت در این جرگه به دست می آورند، در آن حضور می یابند؛ اما در عمل از آنجایی که در مناطق فراتر از کابل به ویژه ولسوالی ها و روستاها، طالبان قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به دولت دارند، سران قبایل نیز از طالبان، حمایت و تبعیت می کنند؛ چه اگر غیر از این عمل کنند به سرعت از سوی طالبان، ترور می شوند.
 
با این حساب، قبایل همچنان اسلحه پنهان و نیروی نامرئی پاکستان علیه افغانستان هستند و اگر وضعیت وخیم تر شود، این خطر کاملا وجود دارد که از سوی اسلام آباد به شورش و عصیان علیه دولت مرکزی، برانگیخته شوند.
 
عبدالمتین فرهمند – جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین