۰

ماموریت سقوط؛ آیا خلیلزاد دروغ می گوید؟

پنجشنبه ۳۰ ثور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۳
با وجود خوش بینی های پرسش برانگیز خلیلزاد که عمدتا در جهت دفاع از توافق ننگین قطر و توجیه خشونت های جنون آمیز طالبان است، واقعیت های میدانی بسیار ناامیدکننده و دلهره آور است.
ماموریت سقوط؛ آیا خلیلزاد دروغ می گوید؟
زلمی خلیلزاد در کنگره امریکا گفته است که پیش بینی ها درباره پیشروی سریع نیروهای طالبان و سقوط کابل توسط آنها بعد از خروج نیروهای خارجی بدبینانه است.
 
او گفت: "من شخصا فکر می کنم که این سخنان که نیروهای آنها (ارتش افغانستان) تجزیه می شوند و کنترل امور فورا به دست طالب ها می افتد نادرست است."
 
در این جلسه اعضای کنگره امریکا نگرانی عمیق خود را نسبت به اینکه تصمیم جو بایدن برای خروج کامل نیروها تا ماه سپتامبر به هرج و مرج و تشدید جنگ داخلی منجر خواهد شد ابراز کردند.
 
مایکل مک‌کال؛ نماینده ارشد حزب جمهوری‌خواه گفت: "تقریبا قطعی به نظر می رسد که طالبان بعد از خروج ما سعی خواهند کرد کشور را تسخیر کنند و آن را به شرایط قبل از ۱۱ سپتامبر برگردانند."
 
خلیلزاد استدلال کرد که طالبان دلایلی برای دنبال کردن راه حلی مبتنی بر مذاکره و نه پیروزی نظامی دارند تا از مشروعیت بین المللی برخوردار شوند.
 
نماینده امریکا در امور صلح افغانستان به طور مذبوحانه ای مشغول دفاع از یک توافق تاریخی شرم آور است. او حتی برای این منظور بی پروا متوسل به دروغ می شود. خلیلزاد که تحت فشار شدید ناشی از نگرانی ها درباره پیامدهای ویرانگر توافق دوحه و نیز تصمیم بایدن به خروج عجولانه و غیر مسئولانه کلیه نیروهای امریکایی از افغانستان قرار دارد همچنان سعی می کند با موضع گیری های دوگانه اش که عمدتا در جهت توجیه مفاد خطرناک توافق دوحه است، خواسته یا ناخواسته مسیر طالبان برای رسیدن به اهداف خود در سیطره بر افغانستان را تسهیل کند.
 
او در حالی ارزیابی ها درباره پیامدهای ویرانگر ناشی از خروج قوای خارجی براساس توافق دوحه را نادرست می داند که همین اکنون وضعیت افغانستان به سرعت به سمت یک جنگ داخلی فراگیر در حرکت است. بی هیچ اغراق و مبالغه ای بسیاری از ولسوالی های استراتژیک یا درگیر جنگ های شدید هستند و یا تحت محاصره طالبان قرار دارند و هر آن خطر حملات آن گروه وجود دارد.
 
از سوی دیگر، طالبان روز به روز دایره ناامنی ها را در مناطق اطراف کابل پایتخت کوچک تر می کنند؛ تحرکاتی که از دید بسیاری از تحلیلگران نظامی، به هدف «فتح کابل» صورت می گیرد و این برنامه احتمالا برای مرحله پس از خروج کامل قوای خارجی طراحی شده است.
 
به این ترتیب، با وجود خوش بینی های پرسش برانگیز خلیلزاد که عمدتا در جهت دفاع از توافق ننگین قطر و توجیه خشونت های جنون آمیز طالبان است، واقعیت های میدانی بسیار ناامیدکننده و دلهره آور است.
 
خلیلزاد استدلال می کند که طالبان برای کسب مشروعیت بین المللی و خارج کردن نام رهبران شان از لیست تحریم های سازمان ملل، مایل به دستیابی به یک توافق سیاسی و غیر نظامی اند و بر این اساس، خشونت های آن گروه برای تسخیر افغانستان و ساقط کردن دولت کابل را بدبینانه و غیر واقعی می داند.
 
این در حالی است که از نظر بسیاری از آگاهان، خلیلزاد پیش از این با آغاز مذاکرات مستقیم صلح با طالبان، بدون اعتنا به ماهیت تروریستی آن گروه از نظر کشورهای جهان و سازمان های بین المللی و به دنبال آن، امضای پیمان سیاسی با طالبان، رسما به طالبان مشروعیت بین المللی بخشیده و آنها دیگر نیازی به اعطای امتیاز در روند صلح در قبال دستیابی به مشروعیت بین المللی ندارند.
 
بحث حذف نام رهبران طالبان از لیست سیاه سازمان ملل نیز پیش از آنکه مشروط به ترک خشونت و خصومت از سوی طالبان باشد، بخشی از پیامدهای توافق دوحه است و با توجه به اینکه تقریبا همه قدرت های دارای عضویت دایم در شورای امنیت سازمان ملل متحد، در تلاش برقراری روابط دوستانه با طالبان هستند، به نظر نمی رسد که مخالفتی جدی با این امر وجود داشته باشد.
 
نگرانی جدی دیگر این است که نیروهای امنیتی افغانستان نتوانند پس از خروج کامل قوای خارجی و قطع یا کاهش کمک ها، در برابر حجم سنگین حملات گروه های تروریستی از جمله طالبان مقاومت کنند و در نتیجه، تجربه دهه ۷۰ تکرار شود و ارتش فروبپاشد.
 
اگرچه خلیلزاد با توسل به یک توجیه اغواگرانه می گوید که نباید با هشدارهای بدبینانه در این باره، روحیه نیروهای ارتش افغانستان را تضعیف کرد و قدرت آنها را تحلیل برد؛ اما این توجیه، واقعیت را تغییر نمی دهد و به گفته یکی از سناتوران امریکایی، حمایت از صلح نباید به نادیده گرفتن واقعیت منجر شود؛ زیرا قرار نیست معجزه ای رخ دهد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین