۱

آیا سرنوشت نجیب در انتظار غنی است؟

پنجشنبه ۶ جوزا ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۸
اگرچه آقای غنی پیش از این بارها گفته است که هرگز اشتباه داکتر نجیب را تکرار نمی کند – هدف او استعفا پیش از رسیدن به توافق صلح است- اما در واقع او در مسیر مرگباری حرکت می کند و آن حفظ امیدهایش به غرب برای ادامه کمک به نیروهای امنیتی و دولت کابل برای مقابله با طالبان و مقاومت در برابر موج طوفان سقوط است.
آیا سرنوشت نجیب در انتظار غنی است؟
بنون سوان؛ نماینده پیشین سازمان ملل در امور افغانستان و پاکستان گفته حامیان دولت افغانستان با ترک این کشور، دولت اشرف غنی را به حال خودش رها خواهند کرد و دولت کنونی با مشکلات مشابه دولت نجیب‌الله در دهه ۹۰ میلادی روبرو خواهد شد.
 
آقای سوان می‌گوید زمانی که نیروهای خارجی از افغانستان بروند، ائتلاف‌های جدیدی در این کشور شکل خواهد گرفت.
 
او در پاسخ به این سؤال که آیا تاریخ افغانستان در حال تکرار شدن است؟ گفت: "متاسفانه بلی. بیایید واضح صحبت کنیم. رئیس جمهور نجیب‌الله از سوی شوروی سابق و روس‌ها تنها گذاشته شد. پس از امضای موافقت‌نامه جنوا کمک‌های‌شان را به دولت نجیب‌الله متوقف کردند. در واقع آنان حتی به توافقات‌شان مبنی بر همکاری‌های بشری با حکومت هم احترام نکردند."
 
آقای سوان گفت دولت کنونی هم از سوی کسانی که حمایت می‌شد رها شده است. در گفتگوها با طالبان و گفتگوهای دوجانبه، دولت در حاشیه قرار گرفته و تماشا می‌کند که چه اتفاقی می‌افتد.
 
این صرفا یک ارزیابی مبتنی بر حدس و گمان نیست؛ بلکه یادآوری بخشی از تجربه زیسته آقای سوان است. او کسی است که در اواخر دولت نجیب و اوایل پیروزی مجاهدین از نزدیک درگیر مسایل افغانستان بوده و برای میانجی گری میان دوطرف کار کرده است.
 
آقای سوان می داند که شرایط به نحو نگران کننده ای شبیه اتفاقاتی است که در دهه ۹۰ میلادی در افغانستان رخ می داد و همان رویدادها هم سرآغاز فجایع بزرگی شد که به یک بحران فراگیر و غیر قابل مهار تبدیل گردید.
 
همان گونه که نماینده ویژه پیشین سازمان ملل هم اشاره کرده است در آن زمان نیز توافقاتی صورت گرفت تا حمایت های انسانی و لجستیکی از دولت وقت افغانستان ادامه پیدا کند؛ اما چنین نشد و نجیب در یک مهلکه مرگبار تنها ماند.
 
آخرین رییس جمهوری کمونیست افغانستان حتی آماده کناره گیری به نفع صلح و حفظ زیرساخت های حیاتی افغانستان از طریق جلوگیری از جنگ شد؛ اما رهبران جاه طلب مجاهدین که درست مانند طالبان، خود را در آستانه فتح بزرگ می دیدند، به پیشنهادها و التماس های نجیب، اعتنایی نکردند و بر ساقط کردن دولت او از راه زور، تأکید ورزیدند.
 
اشرف غنی هم به طرز غم انگیزی در شرایط مشابه قرار گرفته است. امریکا و ناتو مدام بر ادامه حمایت از نیروهای امنیتی و دولت افغانستان تاکید می کنند و طالبان را از خشونت و جنگ، برحذر می دارند و به صلح فرامی خوانند؛ اما آنچه در عمل جریان دارد، برخلاف این مواضع ریاکارانه است.
 
کابل تحت فشار شدید حملات طالبان روز به روز قلمروهای بیشتری را از دست می دهد. این خطر وجود دارد که دولت، حفظ سلطه خود بر مناطق کم اهمیت تر را  کنار بگذارد و تنها بر سیطره بر مراکز شهری به ویژه پایتخت تمرکز کند. همین اکنون نشانه هایی از این حرکت مشاهده می شود.
 
در این میان، هم امریکا و ناتو و هم اشرف غنی تأکید می کنند که حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان برای مبارزه با تروریزم، استمرار خواهد یافت و تنها شکل و شیوه همکاری ها تغییر خواهد کرد. اشرف غنی حتی معتقد است که هنوز هم پیمان های امنیتی کابل با ناتو و امریکا، منسوخ نشده و معتبر است؛ اما واقعیت این است که او در حال ارتکاب یک اشتباه مهلک می باشد.
 
اگرچه آقای غنی پیش از این بارها گفته است که هرگز اشتباه داکتر نجیب را تکرار نمی کند – هدف او استعفا پیش از رسیدن به توافق صلح است- اما در واقع او در مسیر مرگباری حرکت می کند و آن حفظ امیدهایش به غرب برای ادامه کمک به نیروهای امنیتی و دولت کابل برای مقابله با طالبان و مقاومت در برابر موج طوفان سقوط است.
 
به نظر می رسد که او باید با ریسک پذیری بیشتر، تصمیم های متهورانه تری بگیرد. غرب در حال فرار است و آنکه می خواهد فرار کند، حتی اگر «متحد و شریک استراتژیک» هم باشد، قابل اتکا نیست و نمی تواند در بدترین شرایط برای نجات، کمکی بکند. کابل باید مسیر همکاری های امنیتی و راهبردی خود را به سمت قدرت های شرقی و کشورهای منطقه و همسایه، منحرف کند.
 
طالبان یک کابوس ترسناک برای خیلی از قدرت های دور و نزدیک است و سیطره نهایی آن گروه، هراس ناشی از این کابوس را چندبرابر خواهد کرد. کابل می تواند روی این هراس، سرمایه گذاری کند و برای تشکیل بلوک تازه ای از همکاران استراتژيک با قدرت های خارجی تقلا کند. این شاید تنها راه رهایی از تکرار تجربه نجیب بر اشرف غنی باشد.

نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Netherlands
نويسنده در تحليلش يك فكتور عمده ومهمى را كه راه را براى فرو پاشي حكومت برهبري دكتر نجيب الله باز كرد، فراموش كرده است و آن فرو پاشي اتحاد شوروي و ظهور يك سيستم دولتي جديد برهبري بوريس يلتسن بود كه از يكسو خود را متعهد به توافقات دولت قبلي نميدانست و از سوى ديگر روسيهء پسا شوروي دروازه هاى خود را بروى استخبارات غرب گشوده گذاشت. اين امر باعث گرديد كه در يك بازي استخباراتي بسيار گسترده پلان صلح سرمنشي سازمان ملل متحد براى ختم جنگ در افغانستان با شكل دادن كودتاى خزندهء از درون ساختار دولتى وحزبي در همكاري و هماهنگي با بخشي از گروههاى مجاهدين( شوراى نظار وجميعت اسلامي و حزب وحدت) زمينه هاى سقوط رژيم برهبري دكتر نجيب الله فراهم گرديد. با انجام اين كودتا تلاشهاى سازمان ملل براى تشكيل يك حكومت مؤقت توافق شدهء طرفهاى درگير ناكام ماند.
پربازدیدترین