۰

روند تهران؛ آواز صلح از زیر آوار جنگ

چهارشنبه ۱۶ سرطان ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۸
روند تهران از این ظرفیت برخوردار است که حتی رکود بزرگ و طولانی روند قطر را هم بشکند و به محمل امیدبخش جدیدی برای دستیابی به راه حل سیاسی در اوج جنگ و خشونت لگام‌گسیخته منجر شود.
روند تهران؛ آواز صلح از زیر آوار جنگ
طالبان تایید کرده‌اند که هیات سیاسی این گروه به رهبری شیرمحمد عباس استانکزی به دعوت رسمی ایران، به تهران سفر کرده‌است. همزمان منابع وابسته به دولت افغانستان هم از سفر هیأتی با حضور چهره‌های برجسته سیاسی و مقام‌های دولتی به تهران خبر داده‌اند. دیدار دوطرف با سخنرانی افتتاحیه محمدجواد ظریف؛ وزیر امور خارجه ایران، آغاز شد.
 
نعیم وردک؛ سخنگوی دفتر سیاسی طالبان گفته‌است که هیات طالبان به دعوت ایران به این کشور رفته تا در مورد مسائل ذی‌ربط و دوجانبه با مقامات ایرانی گفتگو کند.
 
وردک افزوده که هیات طالبان امروز جلسه‌ای با برخی از چهره‌های سیاسی افغان برگزار خواهد کرد. به گفته او، در این نشست پیرامون وضعیت فعلی کشور و حل مشکلات از طریق گفتگوها تبادل نظر خواهد شد.
 
این در حالی است که روز سه شنبه نیز گزارش شد که یک هیات دولت افغانستان با اشتراک یونس قانونی، سلام رحیمی، کریم خرم، ارشاد احمدی، ظاهر وحدت و محمدالله بتاش به تهران سفر کرده‌است.
 
برگزاری این نشست صلح در میانه جنگی فاجعه آمیز که به نظر می رسد به تضعیف نگران کننده دولت مرکزی و قدرت گیری بی پروای طالبان کمک می کند، به مثابه آوازی امیدبخش از زیر آوار ویرانی های جنگ است و می تواند بهانه ای ارزشمند برای آغاز یک راه تازه باشد.
 
طالبان با تهران در ارتباط اند و تصور می شود که این ارتباط مبتنی بر احترام و نیاز متقابل است. از سوی دیگر، ایران در طول ۲۰ سال گذشته، همواره تلاش کرده است تا دشمنی دیرینه اش با امریکا را به مسایل افغانستان، تعمیم ندهد و با دولت مستقر در کابل، علیرغم ارتباط «استراتژيک» آن با واشنگتن و بروکسل، روابطی متوازن و سازنده ایجاد کند. افزون بر این، تهران به طور سنتی به جناح های سیاسی و جهادی افغانستان نزدیک بوده و در دوران های مختلف از آنان حمایت کرده است.
 
این نقش بی بدیل به همه طرف ها امکان می دهد تا به تهران به مثابه یک میانجی امین و صادق و قابل اعتماد نگاه کنند و به فراخوان دستگاه دیپلماسی ایران برای مذاکرات صلح، لبیک بگویند؛ قدرتی که بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه، از آن محروم اند.
 
از جانب دیگر، ایران همواره از صلح و ثبات و آرامش و استقرار و پایداری سیاسی و امنیتی در افغانستان، حمایت کرده است؛ زیرا برخلاف پاکستان و شماری دیگر از کشورهای منطقه و فرامنطقه، مایل نیست روی بی ثباتی و بحران، سرمایه گذاری راهبردی کند و به تعبیری، ثبات خود را در بی ثباتی دیگران جستجو کند.
 
اما اینکه تهران تاکنون نتوانسته سهمی سازنده و مؤثر در روند صلح افغانستان داشته باشد و به مثابه بازیگری جدی و محوری در این روند، نقش آفرینی کند، دلایل زیادی دارد که یکی از مهم ترین آنها حضور و سلطه امریکا در افغانستان بوده است.
 
امریکا هرگز مایل نبوده نقش مشروع ایران در معادلات سیاسی و امنیتی افغانستان را به رسمیت بشناسد. در روند «صلح» به رهبری زلمی خلیلزاد، ایران یک غایب بزرگ بود و عمدا نادیده گرفته شد. اگرچه در مقاطعی، هم طالبان و هم هیات هایی از سوی دولت افغانستان به هدف گفتگو درباره صلح، به تهران سفر کردند؛ اما خلیلزاد به عنوان پرسوناژ اصلی این سناریو، هیچگاه به تهران توجه نکرد و نخواست به نگرانی ها، خواست ها، حقوق و منافع مشروع ایران در افغانستان، اعتنا و توجه نشان دهد.
 
این رویکرد با به قدرت رسیدن اشرف غنی، روی سیاست خارجی کابل در قبال تهران هم تا حدودی تاثیر گذاشته بود. در کنار آن، سیاست آبی اشرف غنی و رویکردهای مهاجرتی دولت ایران نیز نارضایتی های دوطرف از همدیگر را برانگیخته و به تنش ها دامن زده بود.
 
اکنون اما هم غنی از سوی امریکا تنها رها شده و مجبور است با بازیگران جدید، وارد تعامل شود تا راهی برای عبور از بحران دشوارگذار کنونی بیابد و هم ایرانی ها مایل اند با استفاده از فرصتی که خروج نیروهای خارجی و غیبت امریکا در معادلات افغانستان به وجود آورده، سهم سازنده خویش را به درستی ایفا کنند تا افغانستان به طور یکجانبه به کام دیگر قدرت های طماع و سلطه جوی همسایه و منطقه، سقوط نکند.
 
به این ترتیب، روند تهران از این ظرفیت برخوردار است که حتی رکود بزرگ و طولانی روند قطر را هم بشکند و به محمل امیدبخش جدیدی برای دستیابی به راه حل سیاسی در اوج جنگ و خشونت لگام‌گسیخته منجر شود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین