۰

صلح در اوج جنگ؛ آیا امیدی هست؟

چهارشنبه ۲۳ سرطان ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۸
در سخنان مورد اشاره عبدالله هیچ نشانه ای از قدرت و غرور دیده نمی شود. او می گوید حتی اگر طالبان بر جنگ اصرار کنند، «در شدیدترین حالت جنگ ما آماده مذاکره هستیم». این به چه معناست؟ طالبان از آن چه برداشتی می کنند و در نهایت چه تاثیری بر روند صلح می گذارد؟
صلح در اوج جنگ؛ آیا امیدی هست؟
عبدالله عبدالله؛ رئیس شورای عالی مصالحه گفته است که فرصتی "شاید" در این روزهای نزدیک به وجود بیاید که در یک سطح دیگر مذاکره برای پیشرفت روند صلح صورت بگیرد.
 
او با اشاره به اینکه از طرف دولت برای این کار آمادگی وجود دارد، تاکید کرد که اگر طرف دیگر (طالبان) دوامدار بر جنگ اصرار کرد، در شدیدترین حالت جنگ "ما آماده مذاکره هستیم".
 
قرار است آقای عبدالله در راس یک هیأت بلندپایه روز جمعه برای گفتگو با طالبان به دوحه، پایتخت قطر برود.
 
آقای عبدالله گفته که درباره این مذاکره جزئیات نمی‌دهد؛ ولی تاکید کرده که اگر کمترین فرصتی برای فراهم شدن مصالحه وجود داشته باشد، با جانب دولت آن را ضایع نمی‌کند.
 
حامد کرزی؛ رئیس جمهوری پیشین نیز از آغاز زودهنگام "مذاکرات جدی صلح" خبر داد. پیشتر هم خبرهایی از نشست مشترک اشرف غنی، عبدالله عبدالله، حامد کرزی و عبد رب الرسول سیاف منتشر شد.
 
پیش از پرداختن به «فرصت» مورد انتظار عبدالله برای صلح، ابتدا به یک نکته شاید مهم تر باید اشاره کرد و آن فقدان غرور و قدرت لازم در مواضع دولتمردان کابل است؛ دولتی که اگرچه هنوز بر پایه اراده یکجانبه گرای اشرف غنی می چرخد؛ اما عبدالله عبدالله هم بخشی از آن است.
 
در سخنان مورد اشاره عبدالله هیچ نشانه ای از قدرت و غرور دیده نمی شود. او می گوید حتی اگر طالبان بر جنگ اصرار کنند، «در شدیدترین حالت جنگ ما آماده مذاکره هستیم». این به چه معناست؟ طالبان از آن چه برداشتی می کنند و در نهایت چه تاثیری بر روند صلح می گذارد؟
 
اینکه طرف مقابل بر جنگ اصرار کند و شما در اوج جنگ به دنبال فرصتی اندک برای صلح باشید و سعی کنید که آن را «ضایع» نکنید، این نشانگر قدرت نیست و از این موضع نمی توانید به صلحی عادلانه و پایدار دست پیدا کنید.
 
نکته مهم تر اما این است که طالبان این رویکرد شما را به حساب ضعف و ذلت می گذارند، نه عزت و قدرت. دولتی که نمی تواند بجنگد و این ناتوانی را در پوشش زرین و دلربای صلح پنهان می کند، شایسته صلحی مقتدرانه و عزتمند نیست و به آن نخواهد رسید.
 
موضوع دیگر این است که آیا در شرایطی که ولسوالی ها به طالبان واگذار می شود، نخبه ترین نیروهای امنیتی یا تسلیم و کشته می شوند و یا فرار می کنند، دولت مرکزی در چرخه سرگیجه آور دیوان سالاری فاسدش گرفتار شده و حتی نمی تواند برای جا به جایی مهره ها هم تصمیمی درست و قاطعانه بگیرد و مثلا جنرال مراد را یک روز پس از انتصاب، از آسمان دایکندی بازمی گرداند، امیدی به صلح وجود دارد؟
 
این امید در عین حال، نیازمند اراده، صداقت و جدیت جانب مقابل است. طالبان باید نشان دهند که از جنگ بیزار اند و برای رسیدن به قدرت از راه زور، اصراری ندارند و می خواهند به یک توافق سیاسی برای پایان دادن به جنگ و تشکیل دولت دست پیدا کنند.
 
واقعیت این است که در حال حاضر، هیچ نشانه ای در این باره وجود ندارد.
 
مساله دیگری که بر امید اندک عبدالله برای آغاز مذاکرات صلح با طالبان در سطحی دیگر، سایه می اندازد، تاثیرپذیری این تصمیم ها و حرکت ها از سفر اخیر زلمی خلیلزاد به منطقه است.
 
وضعیت فاجعه بار کنونی، محصول خیانت قومی خلیلزاد و تبانی تروریست مآبانه او با رهبران طالبان و پاکستان است. هیچکس در افغانستان دیگر تردیدی ندارد که خلیلزاد یک خاین بزرگ است و او دیگر محق نیست که بیش از این، آینده و سرنوشت مردم افغانستان را به بازی بگیرد.
 
با اینهمه عناصری مانند عبدالله، هنوز هم از خلیلزاد دستور می گیرند و امیدوار اند که رقصیدن به ساز او، کشور را از مهلکه ای که هم او رقم زده، رهایی بخشد.
 
این خیال، باطل است و اصرار بر ادامه آن، تنها می تواند محبان بی اراده و سرسپرده خلیلزاد را در خیانت بزرگی که او مرتکب شد، شریک و سهیم سازد؛ ضمن آنکه ذره ای از بحران مرگبار افغانستان نخواهد کاست.
 
البته در این میان، بر عناصری مانند حامد کرزی، حرجی نیست که هنوز به صلح با طالبان و ساختن افغانستان امیدوار اند؛ زیرا حتی پیش از خلیلزاد، او بود که خیانت بزرگ طالب‌پروری را آغاز کرد و مزدوران آی اس آی را در آستین چپن بلند شیادی اش پناه و پرورش داد، ترورهای شان را توجیه کرد، از سرکوب و نابودی شان جلوگیری نمود و اجازه نداد تا رهبران و فرماندهان صادق و میهن پرست به قدرت برسند تا امنیت و سلامت این آب و خاک را در برابر لشکر ترور و تجاوز و تباهی، حفظ کنند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین