۰

روسیه و طالبان؛ فرصت‌ها و تهدیدهای مشترک

دوشنبه ۸ سنبله ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۷
اکنون که طالبان امریکایی ها را بیرون رانده اند و در عرصه معادلات داخلی افغانستان نیز به قدرتی بلامنازع و بی رقیب تبدیل شده اند، روسیه بیش از هر قدرت دیگری تمایل دارد از این فرصت استفاده کند و جای خالی امریکا را در معادلات جهان به ویژه در قلب قاره کهن پر کند.
روسیه و طالبان؛ فرصت‌ها و تهدیدهای مشترک
ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه روسیه برای افغانستان گفته‌است که روی کار آمدن طالبان یک واقعیت است و روسیه مجبور به برقراری روابط با دولت جدید افغانستان خواهد شد.
 
او گفته‌است که مسکو در پروژه‌های اقتصادی در راستای بازسازی افغانستان شرکت خواهد کرد و اکنون آماده آغاز کار است.
 
کابلوف گفت: «ما همواره آمادگی خود را در خصوص مشارکت در تلاش‌های بین المللی برای بازسازی اجتماعی و اقتصادی افغانستان پس از جنگ اعلام کرده‌ایم. اکنون زمان آن فرارسیده‌است.»
 
در کنار روسیه، چین نیز برای برقراری روابط با طالبان به گونه تلویحی اعلام آمادگی کرده‌است.
 
تغییر رویکرد روسیه نسبت به طالبان از ماه‌ها پیش از تسلط کامل آن گروه بر کابل و ولایات کشور آغاز شده بود.
 
شماری از کارشناسان حتی اعتقاد دارند که طالبان بخشی از پیروزی های خود در میدان نبرد با نیروهای دولت سرنگون شده اشرف غنی را مرهون حمایت های پیدا و پنهان کشورهایی مانند روسیه هستند.
 
از سوی دیگر برای روس ها بسیار مهم بود که امریکا در افغانستان زمینگیر شود و با شکست و شرمساری خاک افغانستان را ترک کند؛ چیزی که در نهایت با موفقیت رقم خورد و روس ها بدون تردید این دستاورد را مدیون طالبان هستند.
 
نکته دیگری که بسیاری از آگاهان بر آن تاکید می کنند ترس روسیه از قدرت گیری روزافزون داعش در افغانستان است.
 
روس‌ها معتقد اند که داعش پروژه ای امریکایی است که با حمایت های پنهانی از سوی دولت مورد حمایت غرب در کابل به افغانستان منتقل شد، هسته گذاری کرد، گسترش یافت و اکنون به تهدیدی  علیه امنیت ملی روسیه و کشورهای هم پیمان آن در آسیای مرکزی تبدیل شده است.
 
افزون بر اینها روسیه در حال بازگشت است؛ بازگشت به بازی های استراتژیک و رقابت های راهبردی با قدرت هایی که مدعی رهبری جهان هستند.
 
روسیه دیگر نمی‌خواهد در جهانی تک‌قطبی به مدیریت ایالات متحده همچنان شاهد تحقیر پس از دوران فروپاشی شوروی پیشین باشد.
 
این به ویژه برای روس ها در آسیای مرکزی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ زیرا آنها آسیای مرکزی را همواره حیاط خلوت خود می دانسته اند. به همین دلیل حضور ۲۰ ساله ناتو در افغانستان برای روس ها همچون خاری در چشم و استخوانی در گلو بود.
 
اکنون که طالبان امریکایی ها را بیرون رانده اند و در عرصه معادلات داخلی افغانستان نیز به قدرتی بلامنازع و بی رقیب تبدیل شده اند، روسیه بیش از هر قدرت دیگری تمایل دارد از این فرصت استفاده کند و جای خالی امریکا را در معادلات جهان به ویژه در قلب قاره کهن پر کند.
 
استراتژیست های مسکو در عین حال باور دارند که می توانند با طالبان به رویاهای راهبردی شان در افغانستان دست یابند. آنها با همدیگر فرصت ها و تهدیدهای مشترک دارند. هردو برای تحقق اهداف شان به یکدیگر نیازمند اند و روسیه با شناسایی دقیق و هوشمندانه نیازها مخصوصا که اکنون طالبان به شدت محتاج به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه جهانی اند می‌خواهد اولین گام را بردارد تا اعتماد آن گروه را جلب کند و در آینده به شریکی بزرگ و استراتژیک برای طالبان تبدیل شود.
 
مسکو در عین حال برای کمک به اقتصاد طالبان، چراغ سبز نشان داده، این به معنای آن است که حتی اگر قدرت های غربی همچنان بر پایه ارزش ها و اصول مورد ادعای خود، از به رسمیت شناختن طالبان، امتناع کنند و یا گام هایی را در مسیر تحریم و انزوای آن گروه بردارند، روسیه و چین با آنها همراهی نخواهند کرد؛ امتیاز بزرگی که تصور نمی شود طالبان مایل به از دست دادن آن باشند.
 
به این ترتیب به باور بسیاری از آگاهان، راه کشورهایی مانند روسیه و چین برای برقراری ارتباط دوستانه با طالبان هموارتر از دیگران است؛ زیرا آنها نه دعوی حقوق بشر دارند و نه دغدغه دموکراسی و مردم سالاری. برای آنها حتی مطالبات اقشار گوناگون جامعه افغانستان نیز اهمیتی ندارد؛ بلکه تنها تحقق منافع استراتژیک و استفاده از قابلیت های طالبان برای مواجهه با تهدیدهای مشترک، کافی خواهد بود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین