همسایگان و مسأله استقرار عدالت سیاسی در افغانستان

27 سنبله 1400 ساعت 22:48

بحران جاری در افغانستان ابعاد منطقه ای و فراملی دارد و تا زمانی که یک دولت مورد حمایت همه همسایگان و قدرت های تاثیرگذار منطقه در کابل شکل نگیرد امید به مهار بحران، استقرار و ثبات سیاسی و برپایی عدالت واقعی بیهوده است.


رهبران تاجیکستان و ایران بر ایجاد حکومت فراگیر در افغانستان تاکید کرده و گفته‌اند که حکومت فراگیر در افغانستان می‌تواند از تمام مردم نمایندگی کند و مشکلات این کشور نیز حل خواهد شد.
 
امامعلی رحمان؛ رییس‌ جمهوری تاجیکستان در یک نشست خبری مشترک با سید ابراهیم رییسی؛ همتای ایرانی خود گفت: «ما ایجاد یک دولت جامع و فراگیر با منافع همه گروه‌های اجتماعی و گروه‌های قومی ساکن در افغانستان را عامل اصلی در برقراری صلح و ثبات پایدار در این کشور می‌دانیم.»
 
او افزود که وضعیت نگران کننده افغانستان در مرکز نگرانی‌های تاجیکستان و ایران قرار دارد.
 
رییس‌ جمهوری ایران نیز بر حکومت فراگیر در افغانستان تاکید کرده گفت که مردم افغانستان می‌توانند با ایجاد حکومت فراگیر سرنوشت و آینده شان را رقم بزنند.
 
او افزوده که کشورهای بیگانه‌ نتوانستند برای افغانستان امنیت و ثبات بیاورند، اکنون این شرایط به وجود آمده که خود مردم افغانستان در این زمینه اقدام کنند.
 
اگرچه به نظر می‌رسد که میان مواضع ایران و تاجیکستان در قبال بحران افغانستان و پدیده طالبان تفاوت های عمیق و بنیادینی وجود دارد؛ اما تردیدی نیست که تشکیل حکومت فراگیر با مشارکت همه اقوام و مذاهب افغانستان تنها راه عبور از بحران کنونی و پایان دادن به جنگ ۴۳ ساله محسوب می‌شود و این همان چیزی است که به نفع همه کشورهای همسایه از جمله ایران و تاجیکستان خواهد بود.
 
در میان همسایگان افغانستان، تاجیکستان ظاهراً تنها کشوری است که پس از سقوط دولت قبلی و پیروزی طالبان سرسختانه بر مواضع پیشین خود ایستاده و تاکید کرده است که حاکمیت یکجانبه و تک‌قومی طالبان در افغانستان را به رسمیت نخواهد شناخت.
 
همانگونه که امامعلی رحمان؛ رئیس جمهوری تاجیکستان پیش از این در دیدار با شاه محمود قریشی؛ وزیر امور خارجه پاکستان نیز به صراحت اعلام کرده بود دغدغه اصلی دولت دوشنبه، مشارکت چشمگیر، معنی دار و واقعی رهبران تاجیک در دولت جدید افغانستان است.
 
گفته می شود که تاجیکستان یکی از حامیان جدی جبهه مقاومت ملی در پنجشیر محسوب می شود؛ جبهه ای که مدعی نمایندگی از همه مردم افغانستان برای مبارزه به هدف تحقق مشارکت واقعی و عادلانه آنها در ساختار قدرت با طالبان می باشد.
 
با این وصف به باور کارشناسان، بحران جاری در افغانستان ابعاد منطقه ای و فراملی دارد و تا زمانی که یک دولت مورد حمایت همه همسایگان و قدرت های تاثیرگذار منطقه در کابل شکل نگیرد امید به مهار بحران، استقرار و ثبات سیاسی و برپایی عدالت واقعی بیهوده است.
 
کشورهایی مانند تاجیکستان هم در گذشته و هم پس از تحولات اخیر در افغانستان به ویژه دوران پس از سقوط کشور نشان داده اند که از مواضع اصولی خود در حمایت از بخشی از مردم عدول نمی کنند و این مواضع را قربانی منافع کوتاه مدت سیاسی و امنیتی یا اقتصادی شان نخواهند کرد.
 
در این میان، موضع ایران اما با وجود آنکه گفته می شود با طالبان ارتباط دارد و این ارتباط تفاوت های عمیق و اساسی با رویکرد پیشین ایران در قبال طالبان به ویژه در دوران حاکمیت اول آن گروه به وجود آورده، در زمینه ایجاد دولت فراگیر و همه شمول در افغانستان تفاوت چندانی با رویکرد تاجیکستان ندارد.
 
ایران ممکن است در تعامل با طالبان دغدغه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشته و یا حتی به این نتیجه رسیده باشد که طالبان بخشی از واقعیت افغانستان است و انکار و مبارزه و یا نادیده گرفتن آن عملاً بیهوده و غیر ممکن خواهد بود؛ بنابراین راهی جز تعامل با آن گروه وجود ندارد. با این وجود، در عین حال تهران هم مانند دوشنبه، نگران قومی شدن قدرت در افغانستان است و از اینکه یک اداره سرکوبگر، اقتدارگرا، انحصارطلب، تمامیت‌خواه، غیر پاسخگو و مخالف جدی اقوام بزرگ افغانستان در کابل شکل بگیرد نگرانی دارد.
 
از جانب دیگر، هیچ رویدادی به اندازه تشکیل یک دولت ملی، فراقومی و فراگیر در افغانستان دغدغه ها، نگرانی ها و چالش‌های فراروی ایران در حوزه مساله همسایه شرقی اش را کاهش نمی دهد.
 
ایران حتی اگر از طالبان حمایت کند و در جستجوی راه های توسعه ارتباطات خود با آن گروه به منظور تامین منافع راهبردی اش در آینده افغانستان هم باشد در صورتی که طالبان همچنان بر رویکردهای پیشین خود تاکید کنند و از تشکیل یک دولت فراگیر مبتنی بر عدالت سیاسی و مشارکت معنی‌دار همه اقوام و مذاهب کشور سرپیچی کنند در آن صورت ایران خواسته یا ناخواسته باید هزینه‌های سنگین چنین رویکردی را در ابعاد سیاسی، امنیتی و اجتماعی بپردازد؛ به گونه ای که منافع مورد انتظار تهران در تعامل با طالبان تحت الشعاع این پیامدها قرار بگیرد.
 
افزون بر این، کشورهای همسایه افغانستان به ویژه ایران و تاجیکستان نمی‌توانند در قبال مخاطرات تبدیل افغانستان به مستعمره پاکستان برای صلح و امنیت و ثبات منطقه ای بی تفاوت باشند.
 
اگر دولت طالبان در افغانستان همچنان با مهندسی مستقیم جنرال های پاکستانی تشکیل و اداره شود این امر به همان میزان که برای اقوام و مذاهب بیرون از قدرت در افغانستان خطرناک و چالش آفرین خواهد بود برای همسایگان افغانستان و قدرت‌های منطقه‌ای نیز عمیقا خطرناک و در بلندمدت تهدیدآمیز است؛ زیرا نه تنها منافع راهبردی و مشروع کشورهای همسایه در افغانستان را از میان می برد؛ بلکه در آینده امکان دارد که پاکستان الگوی توسعه طلبانه خویش در قبال افغانستان را به دیگر سرزمین های مورد نظرش در منطقه نیز گسترش دهد و در آن صورت تروریسم و افراط گرایی عملاً به اهرمی کارآمد و سلاحی کم‌هزینه و غیر قابل مهار در اختیار رژیم اسلام‌آباد علیه کشورهای همسایه تبدیل خواهد شد.
 
به این ترتیب اگر این رویکرد و سیاست با ایجاد یک دولت ملی و فراگیر در افغانستان، تعدیل و مهار نشود پیامدهای جدی آن به سرعت دامن کشورهای منطقه را نیز خواهد گرفت.
 
محمدرضا امینی – جمهور


کد مطلب: 142663

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/142663/

جمهور
  https://www.jomhornews.com