طالبان در نامهای خطاب به آنتونیو گوترش؛ رییس سازمان ملل اعلام کرده که "اشرف غنی رییس جمهوری پیشین افغانستان روز پانزدهم آگست از قدرت کنار رفته و جهان دیگر او را به رسمیت نمیشناسد".
در این نامه در عین حال آمده است که غلام محمد اسحاقزی؛ نماینده دولت اشرف غنی در سازمان ملل که در حال حاضر در این نهاد است باید کنار برود و "امیر خان متقی" سرپرست وزارت خارجه، خواستار سخنرانی در مجمع عمومی این سازمان است.
فرحان حق؛ سخنگوی سازمان ملل با تایید این خبر گفته که بعد از مشاوره با دفتر ریاست سازمان، این نامه به کمیته تایید اعتبار هفتاد و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل ارسال شده است.
براساس بیانیه سازمان ملل "محمد سهیل شاهین" به عنوان نامزد این گروه برای کرسی نمایندگی دائم افغانستان در سازمان ملل متحد معرفی شده است.
درخواست طالبان از سازمان ملل متحد برای پذیرش امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه حکومت آن گروه به عنوان نماینده مردم افغانستان برای سخنرانی در مجمع عمومی این سازمان در حالی صورت میگیرد که هنوز حکومت طالبان از سوی جهان به رسمیت شناخته شده و یکی از مباحث مورد مناقشه در صحن علنی سازمان ملل متحد، سرنوشت حکومت طالبان در کابل است.
اگرچه به نظر می رسد که اکثر اعضای ۹ گانه کمیته سازمان ملل متحد که صلاحیت نمایندگی کشورها در این سازمان را بررسی می کند درباره حکومت طالبان در افغانستان نظر مثبت و مساعد داشته باشند؛ اما تصمیمگیری درباره اعطای مشروعیت حقوقی به حکومت طالبان آسان نخواهد بود؛ زیرا طالبان هم در داخل افغانستان و هم در جامعه بینالمللی دچار بحران مشروعیت اند و هنوز نتوانسته اند خود را به عنوان نماینده واقعی و مشروع مردم افغانستان در داخل و خارج از کشور مطرح کنند.
در داخل کشور طالبان دولتی را اعلام کرده اند که در آن هیچیک از اقوام غیر پشتون افغانستان به طور مؤثر و معنادار شرکت و حضور ندارد. دولت طالبان که از آن به عنوان دولت سرپرست یا موقت نام برده میشود همچنین از هیچیک از مجاری دموکراتیک و مشروعیت بخش به قدرت دست نیافته است.
بر این اساس به باور کارشناسان تا زمانی که طالبان نتوانند حمایت حداکثری مردم افغانستان است از حکومت خود را فراهم سازند نمیتوانند مدعی نمایندگی از آنها در جامعه بین المللی شود.
افزون بر این، تعهدات طالبان در قبال مسایلی مانند حقوق بشر، آزادی های اساسی و مدنی به ویژه برای زنان، اقلیت ها و روزنامه نگاران و نیز مشارکت واقعی اقوام و اقلیت ها در ساختار یک دولت فراگیر و به معنای واقعی کلمه ملی از دیگر مواردی است که برای حکومت طالبان در کابل مشروعیت خواهد آورد؛ اما هیچیک از این موارد هنوز به طور کامل تحقق نیافته است.
با این حال، آنچه به حکومت ها در جامعه بین المللی مشروعیت میبخشد به رسمیت شناخته شدن آنها از سوی کشورها و سازمان های جهانی است؛ چیزی که هنوز در مورد طالبان وجود ندارد و چه بسا بسیاری از رهبران شاخص و شناخته شده آن گروه همچنان در فهرست های سیاه سازمان های جهانی و قدرت های بزرگ قرار دارند و تحت تعقیب پولیس بین الملل هستند.
در چنین شرایطی نماینده طالبان هرگز نمی تواند به مثابه نماینده مشروع مردم افغانستان در نشست هایی مانند مجمع عمومی سازمان ملل حضور یافته و به نیابت از همه اقشار و اقوام افغانستان در آن سخنرانی و ابراز موضع کند.
این در حالی است که پرونده دولت به رهبری اشرف غنی که مورد حمایت و تایید جامعه جهانی قرار داشت نیز به طور کامل بسته شده و با فرار بزدلانه او از کابل، دیگر هیچ قدرتی، اشرف غنی و دولت او را نماینده واقعی مردم افغانستان در عرصه بین المللی نمی داند.
از این منظر، حق با طالبان است؛ زیرا همانگونه که در نامه امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان به سازمان ملل متحد نیز مورد تاکید قرار گرفته، دوره حاکمیت اشرف غنی دیگر منقضی شده و او نمی تواند از مردم افغانستان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمایندگی کند؛ اما آیا نماینده منصوب شده از سوی رئیس جمهوری که فرار کرده و دولت او ساقط شده است می تواند همچنان از افغانستان در سازمان ملل متحد نمایندگی کند و در مجمع عمومی این سازمان به نیابت از مردم افغانستان سخن براند؟
این پرسش درباره همه نمایندگی های سیاسی و دیپلماتیک دولت فروپاشیده اشرف غنی در سازمان های بین المللی و پایتختهای جهان مطرح است.
نکته جالب توجه این است که با وجود آنکه دولت اشرف غنی دیگر فروپاشیده و طالبان عملا قدرت سیاسی را در کابل در دست گرفته اند، پرچم ملی افغانستان که متعلق به دولت قبل است و نیز نمایندگیهای سیاسی کشور که در دوره اشرف غنی منصوب شده بودند همچنان به نمایندگی از افغانستان در سازمانهای جهانی و پایتخت های کشورها فعال هستند.
به نظر می رسد که این یک پیچیدگی حقوقی دشوار برای همه طرفهای دخیل در این ماجرا است. به همان میزان که نمایندگان دیپلماتها و فرستادگان دولت پیشین افغانستان در خارج از کشور دچار سردرگمی و بلاتکلیفی هستند سازمان ها و کشورهای خارجی نیز نمی دانند که با آنان چگونه رفتار کند. آیا به این دلیل که نمایندگی های دیپلماتیک دولت قبلی خلأ ایجادشده را به طور نمادین پر می کنند؛ اما در عمل هیچ گونه صلاحیت موضعگیری یا اثرگذاری عملی ندارند برای کشورها و سازمانهای خارجی کافی است؟
از جانب دیگر با توجه به دشواری ها و موانع سنگینی که در مسیر به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی جامعه جهانی وجود دارد و در عین حال هیچگونه دولت مستقری در داخل کشور وجود ندارد تا سفارتخانهها و نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان بتوانند خود را به آن منصوب کنند این بلاتکلیفی و بحران سیاسی - حقوقی تا چه زمانی می تواند ادامه داشته باشد و کشورها و سازمان های جهانی در نهایت با معضل حاکمیت دولت غیر مشروع در سراسر افغانستان از یک سو و فقدان یک دولت مشروع و مورد پذیرش جامعه بین المللی از جانب دیگر چگونه کنار خواهند آمد؟
صرف نظر از اینکه پاسخ به این پرسش چیست نکته غمانگیز این است که در حال حاضر هیچکس از مردم افغانستان در مهمترین رویداد بینالمللی یعنی اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمایندگی نمی کند و حتی اگر فرستاده اشرف غنی در این سازمان هم در آن سخنرانی کند بدون توجه به محتوای سخنرانی او به نظر نمی رسد که وی نماینده واقعی مردم افغانستان باشد.
محمدرضا امینی - جمهور