۰

جهاد علیه نام‌ها؛ هویت‌زدایی یا فرهنگ‌سازی؟

چهارشنبه ۱۹ عقرب ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۲
هر حکومتی بر اساس نظام ارزشی خود حق دارد که درباره نام گذاری اماکن و میادین و خیابان ها تصمیم بگیرد؛ اما این تصمیم در عین حال باید ریشه در فرهنگ ملی و بومی داشته باشد، به نمادها و اسوه ها، ایدئولوگ ها و رهبران و قهرمانان سیاسی، مذهبی و فکری اقوام و مذاهب کشور احترام بگزارد و به بهانه فرهنگ سازی دست به هویت زدایی نزند.
جهاد علیه نام‌ها؛ هویت‌زدایی یا فرهنگ‌سازی؟
سیف‌الرحمان محمدی؛ رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان گفته‌است که پس مسلط شدن طالبان بر افغانستان نام دو چهارراه در این ولایت تغییر یافته است. به گفته او، چوک «شهید مزاری» به چوک قرآن و چوک «شهید جواد ضحاک» به چوک شهدا تغییر نام یافته‌است.
 
او افزوده که ریاست اطلاعات و فرهنگ بامیان در حال حاضر برنامه‌ای برای تغییر نام دیگر اماکن و جاده‌های بامیان ندارد.
 
این چوک پیش از روی‌ کارآمدن «امارت اسلامی» با تندیس نشسته و زندگی‌نامه عبدالعلی مزاری؛ رهبر پیشین حزب وحدت اسلامی طراحی شده‌بود؛ اما در روزهای نخست تسلط طالبان بر کشور، شب‌هنگام تندیس عبدالعلی مزاری در چوک موسوم به «شهید مزاری» منفجر شد و طالبان اعلام کردند که کار آنان نبوده و مجسمه‌ای دیگر به جای آن نصبت خواهد شد.
 
عبدالعلی مزاری و جواد ضحاک هردو به دست طالبان کشته شده اند.
 
البته تصمیم که درباره تغییر نام دو چوک در مرکز ولایت بامیان از سوی اداره محلی طالبان، اتخاذ شده قابل انتظار نبود؛ زیرا همان گونه که اشاره شد هم عبدالعلی مزاری و هم محمد جواد ضحاک به دست نیروهای طالبان کشته شدند.
 
با این حال آنچه تصمیمات اخیر را به موضوعی جنجالی تبدیل می‌کند و آینده خطرناک و نگران کننده ای را برای آن متصور می سازد این است که طالبان بی محابا هویت های قومی، نمادهای مذهبی و فرهنگ های بومی را نابود می کنند و در صدد تحمیل نظام ایدئولوژیک و قومی خود بر دیگران هستند.
 
عبدالعلی مزاری یک رهبر سیاسی و قومی بود که در حال حاضر مورد احترام میلیون ها نفر در سراسر افغانستان قرار دارد و به نمادی از مبارزات تاریخی هزاره ها برای تحقق عدالت سیاسی و رهایی از ظلم و ستم و استبداد و سرکوب قومی تبدیل شده است.
 
انفجار تندیس آقای مزاری در نخستین روزهای اشغال بامیان از سوی طالبان اگرچه مسئولیت آن به طور رسمی از سوی حاکمان کنونی کشور پذیرفته نشد و آنها حتی قول داده بودند که به جای آن تندیس دیگری را نصب خواهند کرد؛ اما تغییر نام چوک شهید مزاری به چوک قرآن این برداشت را تقویت می کند که حتی انفجار تندیس آقای مزاری نیز کار نیروهای طالبان بوده است.
 
به این ترتیب، نگرانی‌ها درباره افزایش تنش های قومی، تشدید اقدامات انتقام جویانه و گسترش فاصله و شکاف میان حکومت کنونی و مردم افغانستان از پیامدهای خطرناک این اقدامات خواهد بود.
 
در این شکی نیست که هر حکومتی بر اساس نظام ارزشی خود حق دارد که درباره نام گذاری اماکن و میادین و خیابان ها تصمیم بگیرد؛ اما این تصمیم در عین حال باید ریشه در فرهنگ ملی و بومی داشته باشد، به نمادها و اسوه ها، ایدئولوگ ها و رهبران و قهرمانان سیاسی، مذهبی و فکری اقوام و مذاهب کشور احترام بگزارد و به بهانه فرهنگ سازی دست به هویت زدایی نزند.
 
اقدام اخیر طالبان در بامیان که مواجهه مستقیم با باور قلبی میلیون ها نفر در سراسر افغانستان می باشد ممکن است پیامدهای خطرناکی داشته باشد. طالبان برای استحکام و استقرار حاکمیت خود نیاز به مشروعیت ملی و پشتوانه مردمی دارند. آنها برای آنکه به رسمیت شناخته شوند باید حقوق و رسوم و سنت ها و باورها و ارزش های ملل و مذاهب دیگر را به رسمیت بشناسند.

نکته جالب توجه این است که اقدام طالبان برای تغییر نام میادین طالبان درست در همان روزی اعلام شد که یک مقام ارشد آن گروه در کابل با شماری از رهبران هزاره و شیعه، دیدار کرد و در آن تاکید شد که رهبران هزاره‌ها می توانند به افغانستان بازگردند و هیچ خطری آنان را تهدید نمی کند؛ آیا این سخن با آنچه در بامیان علیه نام و نماد یکی دیگر از رهبران هزاره صورت گرفته، همخوانی دارد؟
 
یکی از لوازم تشکیل دولت فراگیر و کسب مشروعیت ملی و بین المللی دولت طالبان، حمایت واقعی مردم افغانستان از آن است. این حمایت از رهگذر حمایت متقابل و احترام دوجانبه به دست می آید.
 
اگر یک اقلیت بزرگ قومی و مذهبی احساس کند که عمدا از قدرت بیرون انداخته شده و فراتر از آن، جهاد تازه‌ای علیه نام ها و هویت ها و ارزش های آنان آغاز گردیده، هرگز با روندهای ملی به منظور اعطای مشروعیت به حاکمان جدید همراه نخواهد شد.
 
از سوی دیگر از یاد نبریم که شاهان و سلاطین فراوانی در گذشته تلاش‌های مذبوحانه بزرگی کردند تا هویت، اصالت و ریشه های این مردم را از میان ببرند تا هیچ نشانی از آنها در تاریخ دیروز و سرنوشت فردای افغانستان باقی نماند؛ اما همه آنها شکست خوردند و با فضاحت و شرمساری به زباله دان تاریخ ریخته شدند.
 
یکی از بهترین راهکارها برای ایجاد یک دولت مقتدر و پایدار، درس گرفتن از تجربیات تلخ گذشتگان است. پیمودن همان راهی که دیگران را به پرتگاه سقوط کشانده و پیروی عقده مندانه از تعصبات منحط و تنگ اندیشانه، سرنوشتی بهتر از سرگذشت اسفبار و عبرت آموز پیشینیان برای حاکمان کنونی افغانستان در پی نخواهد داشت.
 
از سوی دیگر، بدون ‌شک هزاره های افغانستان که عبدالعلی مزاری را رهبرشان می‌دانند ، مسلمان اند و به آیات مبارک قرآن مبین از عمق قلب شان ایمان دارند و به آن عمل می کنند؛ بنابراین «مجاهدین» طالبان که با «فتح» بامیان به زعم خویش بتواره عبدالعلی مزاری را منفجر کردند و نام چوک را به چوک قرآن تغییر دادند به تازگی مردم بامیان را مسلمان نکرده اند. این مردم و رهبران شان هویت خود و مبانی مکتب خود را از قرآن می‌گیرند و فرهنگ و ارزش های شان ریشه در فرهنگ و نظام ارزشی قرآن و اسلام دارد.
 
رهبران و قهرمانان این مردم نیز با تأسی و توسل به قرآن، مبارزات عدالتخواهانه خویش علیه ظلم ستم و سرکوب و تبعیض سیستماتیک را آغاز کردند و به سرانجام رساندند؛ بنابراین تغییر نام اماکن و میادین و خیابان هایی که برای زنده نگه داشتن نام و یاد آن مبارزان نام گذاری شده اند جز آنکه مبارزات مشروع تاریخی اقوام و مذاهب کشور را بی هیچ توجیهی نادیده می گیرد و زیر پا می گذارد، ایمان دینی و باور مکتبی آنان به نص صریح قرآن و احکام شریف شریعت اسلام را نیز زیر سؤال می برد و این اهانتی بزرگ به یک مذهب نامدار اسلامی در بامیان و افغانستان است.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین